تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد13
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

چگونه ستمگران در چنگال عذاب گرفتار شدند؟

در آیات مورد بحث به دنبال گفتگوهائی که در باره مشرکان و کافران لجوج گذشت سرنوشت آنها را با مقایسه با سرنوشت اقوام پیشین، مشخص می کند.

نخست می گوید: ((چه بسیار شهرها و آبادیهای ظالم و ستمگری را که درهم شکستیم )) (و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة ).

((و بعد از آنها قوم و جمعیت دیگری را به روی کار و به میدان آزمایش ‍ آوردیم )) (و انشانا بعدها قوما آخرین ).

با توجه به اینکه ((قصم )) به معنی شکستن تواءم با شدت است و حتی گاهی به معنی خرد کردن آمده، و با توجه به اینکه تکیه روی ظلم و ستمگری این اقوام شده، نشان می دهد که خداوند شدیدترین انتقام و مجازات را در مورد اقوام ظالم و ستمگر قائل است .

ضمنا اشاره به این می کند که اگر تاریخ گذشتگان را مورد بررسی قرار دهید، خواهید دانست که تهدیدهای پیامبر اسلام شوخی و بی حساب نیست، واقعیت تلخی است که باید دقیقا به آن بیندیشید.

آنگاه شرح حال آنها را به هنگامی که دامنه عذاب در آبادی آنها گسترده می شد، و وضع بیچارگی آنان را در مقابل مجازات الهی مشخص ‍ می کند، می گوید: ((هنگامی که آنها احساس کردند عذاب الهی می خواهد دامنشان را بگیرد،
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 367@@@
پا به فرار گذاردند)) (فلما احسوا باسنا اذا هم منها یرکضون ).**(رکض) هم به معنی دویدن با سرعت و هم به معنی دواندن مرکب می آید گاهی نیز به معنی کوبیدن پا بر زمین آمده است مانند (ارکض بر جلک هذا معتسل بارد وشراب):(ای ایوب پای خود را بر زمین بکوب چشمه ای می جوشد که هم برای شستشو و هم برای نوشیدن آماده است)(ص-42)***

درست همانند یک لشگر شکست خورده که شمشیرهای برهنه دشمن را پشت سر خود می بیند به هر سو پراکنده می شوند.

اما به عنوان توبیخ و سرزنش به آنها گفته می شود: ((فرار نکنید و بازگردید به سوی زندگانی پرناز و نعمتتان ! و به سوی کاخها و قصرها و مسکنهای پرزر و زیورتان، شاید سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند)) (لا ترکضوا و ارجعوا الی ما اترفتم فیه و مساکنکم لعلکم تسئلون ).

این عبارت ممکن است اشاره به آن باشد که همواره در این زندگی پرناز و نعمتی که داشتند سائلان و تقاضاکنندگان بر در خانه هایشان رفت و آمد داشتند، با امید می آمدند و محروم بازمی گشتند به آنها می گوید: بازگردید و همان صحنه های نفرت انگیز را تکرار کنید، و این در حقیقت یکنوع استهزاء و سرزنش است .

بعضی از مفسران نیز احتمال داده اند که ((جمله لعلکم تسئلون )) اشاره ای به دستگاه پر زرق و برق و کبریائی آنها است که خود شخصا در گوشه ای می نشستند و مرتبا فرمان می دادند، و خدمتگذاران، پی در پی نزد آنها می آمدند و سؤال از امر و فرمانشان می کردند.

اما اینکه گوینده این سخن کیست ؟ در آیه صریحا نیامده .

ممکن است ندائی وسیله فرشتگان خدا یا پیامبران و رسولانشان باشد
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 368@@@
یا از درون ضمیر مخفی و وجدانشان .

در حقیقت این ندای الهی بوده است که به آنها گفته می شد: ((فرار نکنید و بازگردید)) که از یکی از این سه طریق به آنها می رسیده است .

جالب اینکه در اینجا از میان تمام نعمتهای مادی بالخصوص روی ((مسکن )) انگشت گذارده شده، شاید به خاطر اینکه نخستین وسیله آرامش انسان وجود یک مسکن مناسب است، و یا اینکه انسان غالبا بیشترین درآمد زندگی خود را صرف مسکنش می کند، و نیز بیشترین علاقه او به آن است .

به هر حال آنها در این هنگام بیدار می شوند، آنچه را قبلا شوخی می پنداشتند به جدیترین صورت در برابر خویش می بینند و فریادشان بلند می شود ((می گویند: ای وای بر ما که ظالم و ستمگر بودیم !)) (قالوا یا ویلنا انا کنا ظالمین ).

اما این بیداری اضطراری که در برابر صحنه های جدی عذاب برای هر کس پیدا می شود بی ارزش است، و اثری در تغییر سرنوشت آنها ندارد، لذا قرآن در آخرین آیه مورد بحث اضافه می کند: ((و همچنان این سخن را (وای بر ما ظالم و ستمگر بودیم ) تکرار می کردند تا آنها را از ریشه، قطع کردیم و آنها را خاموش ساختیم )) (و ما زالت تلک دعواهم حتی جعلناهم حصیدا خامدین ).

همچون زراعتی درو شده (حصید) بر زمین می ریزند، و شهر پر جوش ‍ و خروش و آبادشان به قبرستان ویران و خاموشی مبدل می گردد (خامدین )**(خامد) در اصل از ماده (خمود) (بر وزن جنود) به معنی خاموش شدن آتش است سپس به هرچیزی که از جوش و خروش و سروصدا بیفتد اطلاق شده است***
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 369@@@