تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد13
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نخستین برخورد با فرعون جبار

اکنون که همه چیز روبراه شده، و تمام وسائل لازم در اختیار موسی قرار گرفته، او و برادرش هارون را هر دو با هم مخاطب ساخته می گوید: ((تو و برادرت با آیات من که در اختیارتان گذارده ام بروید)) (اذهب انت و اخوک بایاتی ).

آیاتی که هم شامل دو معجزه بزرگ موسی می شود، و هم سایر نشانه های پروردگار و تعلیمات و برنامه هائی که خود نیز بیانگر حقانیت دعوت او است، بخصوص اینکه این تعلیمات پر مغز به وسیله مردی که ظاهرا قسمت عمده عمرش را به چوپانی پرداخته اظهار می شود.

و برای تقویت روحیه آنها و تاکید بر تلاش و کوشش هر چه بیشتر، اضافه می کند ((در ذکر و یاد من و اجرای فرمانهایم سستی به خرج ندهید)) (و لا تنیا فی ذکری ).

چرا که سستی و ترک قاطعیت تمام زحمات شما را بر باد خواهد داد، محکم بایستید و از هیچ حادثه ای نهراسید، و در برابر هیچ قدرتی، سست نشوید.

بعد از آن، هدف اصلی این حرکت و نقطه ای را که باید به سوی آن جهت گیری شود، مشخص می سازد و می گوید ((به سوی فرعون بروید، چرا که او طغیان کرده است )) (اذهبا الی فرعون انه طغی ).

عامل تمام بدبختیهای این سرزمین پهناور او است، و تا او اصلاح نشود هیچ کاری ساخته نیست، چرا که عامل پیشرفت یا عقب افتادگی، خوشبختی یا بدبختی
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 208@@@
یک ملت، قبل از هر چیز، رهبران و سردمداران آن ملت است و لذا باید هدف گیری شما قبل از همه به سوی آنها باشد.

درست است که هارون در آن موقع در آن بیابان حاضر نبود، و بطوری که مفسران گفته اند خداوند او را از این ماجرا آگاه ساخت و او به استقبال برادرش موسی برای انجام این ماموریت به بیرون مصر آمد، ولی به هر حال هیچ مانعی ندارد که دو نفر مخاطب قرار گیرند و ماموریت برای انجام کاری پیدا کنند، در حالی که تنها یکی حاضر باشد و در تعبیرات فارسی روزانه نیز از این نمونه بسیار داریم، مثل اینکه می گوئیم : ((تو و برادرت که فردا از سفر می آید نزد من آئید)).

سپس طرز برخورد مؤثر با فرعون را در آغاز کار به این شرح، بیان می فرماید برای اینکه بتوانید در او نفوذ کنید و اثر بگذارید ((با سخن نرم با او سخن بگوئید، شاید متذکر شود یا از خدا بترسد)) (فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی ) فرق میان ((یتذکر)) و ((یخشی )) در اینجا این است که : اگر با سخن نرم و ملایم با او روبرو شوید و در عین حال مطالب را با صراحت و قاطعیت بیان کنید یک احتمال اینست که او دلائل منطقی شما را از دل بپذیرد و ایمان آورد احتمال دیگر اینکه لااقل از ترس مجازات الهی در دنیا یا آخرت و بر باد رفتن قدرتش، سر تسلیم فرود آورد و با شما مخالفت نکند.

البته احتمال سومی نیز وجود دارد و آن اینکه نه متذکر شود و نه از خدا بترسد، بلکه راه مخالفت و مبارزه را پیش گیرد که با تعبیر ((لعل )) (شاید) به آن اشاره شده است . و در این صورت نسبت به او اتمام حجت شده است، و در هیچ حال اجرای این برنامه بی فایده نیست .

بدون شک خداوند می دانست سرانجام کار او به کجا خواهد رسید ولی
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 209@@@
تعبیرات فوق، درسی است برای موسی و هارون و همه رهبران راه الهی .**درباره معنی (لعل) و اینکه در قرآن به چه معنی آمده،به طور مشروح در جلد چهارم صفحه 35 ذیل آیه 84 سوره نساء بحث کرده ایم***

اما با این حال موسی و هارون از این معنی نگران بودند که ممکن است این مرد قلدر و زورمند مستکبر که آوازه خشونت و سرسختی او همه جا پیچیده بود قبل از آنکه موسی ( علیه السلام ) و هارون ( علیه السلام ) ابلاغ دعوت کنند، پیشدستی کرده، آنها را از بین ببرد، لذا ((عرضه داشتند پروردگارا! ما از این می ترسیم که او قبل از آنکه به سخنان ما گوش فرا دهد، فرمان مجازات صادر کند و پیام تو به گوش او و اطرافیانش نرسد، و یا بعد از شنیدن طغیانگری آغاز نماید)) (قالا ربنا اننا نخاف ان یفرط علینا او ان یطغی ).

((یفرط)) از ماده ((فرط)) (بر وزن شرط) به معنی پیش افتادن است و به همین جهت به کسی که قبل از همه وارد آبگاه می شود، ((فارط)) می گویند در سخنان علی ( علیه السلام ) که در برابر قبرهای مردگان، پشت دروازه کوفه فرمود می خوانیم : انتم لنا فرط سابق : ((شما پیشگامان این قافله بودید و قبل از ما به دیار آخرت شتافتید)).**نهج البلاغه کلمات قصار شماره 130***
به هر حال موسی و برادرش از دو چیز بیم داشتند، نخست آنکه فرعون قبل از آنکه سخنانشان را بشنود شدت عمل به خرج دهد، و یا بعد از شنیدن بلافاصله و بدون مطالعه دست به چنین اقدامی بزند و در هر دو حال ماموریت آنها به خطر بیفتد و ناتمام بماند.

اما خداوند به آنها بطور قاطع ((فرمود: شما هرگز نترسید، من خود با شما هستم می شنوم و می بینم )) (قال لا تخافا اننی معکما اسمع و اری ).
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 210@@@
بنابراین با وجود خداوند توانائی که همه جا با شما است و به همین دلیل همه چیز، همه سخنها را می شنود، و همه چیز را می بیند و حامی و پشتیبان شما است، ترس و وحشت معنائی ندارد.

سپس دقیقا چگونگی پیاده کردن دعوتشان را در حضور فرعون در پنج جمله کوتاه و قاطع و پرمحتوا برای آنها بیان می فرماید، که یکی مربوط به اصل ماموریت است و دیگری بیان محتوای ماموریت و سومی دلیل و سند و چهارمی تشویق پذیرندگان و سرانجام تهدید مخالفان . نخست می گوید: ((شما به سراغ او بروید و به او بگوئید ما فرستادگان پروردگار توایم (فاتیاه فقولا انا رسولا ربک ).

جالب اینکه بجای پروردگار ما می گوید پروردگار تو، تا عواطف فرعون را متوجه این نکته سازند که او پروردگاری دارد و اینها نمایندگان پروردگار اویند، ضمنا بطور کنایه به او فهمانده باشند که ادعای ربوبیت از هیچکس صحیح نیست و مخصوص خدا است .

دیگر اینکه ((بنی اسرائیل را همراه ما بفرست و آنها را اذیت و آزار مکن (فارسل معنا بنی اسرائیل و لا تعذبهم ). درست است که دعوت موسی تنها برای نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان نبوده، بلکه به گواهی سایر آیات قرآن به منظور نجات خود فرعون و فرعونیان از چنگال شرک و بت پرستی نیز بوده است، ولی اهمیت این موضوع و ارتباط منطقی آن با موسی سبب شده است که او مخصوصا انگشت روی این مساله بگذارد چرا که استثمار و به بردگی کشیدن بنی اسرائیل با آن همه شکنجه و آزار مطلبی نبوده است که قابل توجیه باشد. سپس ‍ اشاره به دلیل و مدرک خود کرده می گوید به او بگوئید ((ما نشانه ای
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 211@@@
از پروردگارت برای تو آورده ایم )) (قد جئناک بایة من ربک ). ما بیهوده سخن نمی گوئیم و بیدلیل حرفی نمی زنیم، بنابراین به حکم عقل لازم است لااقل در سخنان ما بیندیشی و اگر درست بود بپذیری .

سپس به عنوان تشویق مؤمنان اضافه می کنند ((درود بر آنها که از هدایت پیروی می کنند)) (و السلام علی من اتبع الهدی ). این جمله ممکن است به معنی دیگری نیز اشاره باشد و آن اینکه سلامت در این جهان و جهان دیگر از ناراحتیها و رنجها و عذابهای دردناک الهی، و مشکلات زندگی فردی و اجتماعی از آن کسانی است که از هدایت الهی پیروی کنند و این در حقیقت نتیجه نهائی دعوت موسی است .

سرانجام عاقبت شوم سرپیچی از این دعوت را نیز به او بفهمانید و بگوئید ((به ما وحی شده است که عذاب الهی دامان کسانی را که تکذیب آیاتش کرده و از فرمانش سرپیچی نمایند خواهد گرفت !)) (انا قد اوحی الینا ان العذاب علی من کذب و تولی ).

ممکن است توهم شود که ذکر این جمله با گفتار ملایمی که به آن مامور بودند تناسب ندارد، ولی این اشتباه است، چه مانعی دارد که یک طبیب دلسوز با لحن ملایم به بیمارش بگوید، هر کس از این دارو استفاده کند نجات می یابد و هر کس نکند مرگ دامانش را خواهد گرفت .

این بیان نتیجه برخورد نامناسب به یک واقعیت است و تهدید خاص و برخورد خصوصی و شدت عمل در آن وجود ندارد، و به تعبیر دیگر این واقعیتی است که باید بی پرده به فرعون گفته می شد.
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 212@@@
نکته ها: