تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد13
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

اسماعیل پیامبر صادق الوعد

بعد از ابراهیم و فداکاریهای او و همچنین اشاره کوتاهی که به فرازی از زندگی موسی شد، سخن از ((اسماعیل )) بزرگترین فرزند ابراهیم، به میان می آورد، و یاد ابراهیم را با یاد فرزندش اسماعیل، و برنامه هایش را با برنامه های او تکمیل می کند، و پنج صفت از صفات برجسته او را که می تواند برای همگان الگو باشد بیان می کند.

روی سخن را به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کرده می گوید: ((در کتاب آسمانیت از اسماعیل یاد کن )) (و اذکر فی الکتاب اسماعیل ).

((که او در وعده هایش صادق بود)) (انه کان صادق الوعد).

((و پیامبر عالی مقامی بود)) (و کان رسولا نبیا).
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 95@@@
((او همواره خانواده خود را به نماز و زکات، امر می کرد)) (و کان یامر اهله بالصلوة و الزکوة ).

((و همواره مورد رضایت پروردگارش بود)) (و کان عند ربه مرضیا).

در این دو آیه به صادق الوعد بودن - پیامبر عالی مقام بودن - امر به نماز و پیوند و رابطه با خالق داشتن - امر به زکات و رابطه با خلق خدا برقرار نمودن و بالاخره کارهائی انجام دادن که جلب خشنودی خدا را کند، از صفات این پیامبر بزرگ الهی شمرده شده است .

تکیه روی وفای به عهد، و توجه به تربیت خانواده، به اهمیت فوق العاده این دو وظیفه الهی اشاره می کند که یکی قبل از مقام نبوت او ذکر شده و دیگری بلافاصله بعد از مقام نبوت .

در حقیقت تا انسان ((صادق )) نباشد، محال است به مقام والای رسالت برسد چرا که اولین شرط این مقام آنست که وحی الهی را بی کم و کاست به بندگانش برساند، و لذا حتی افراد معدودی که مقام عصمت را در پاره ای از ابعادش در انبیاء انکار می کنند مساءله صدق پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را به عنوان یک شرط اساسی پذیرفته اند، صدق و راستی در خبرها، در وعده ها و در همه چیز.

در روایتی می خوانیم : اینکه خداوند اسماعیل را، صادق الوعد شمرده به خاطر این است که او بقدری در وفای به وعده اش اصرار داشت که با کسی در محلی وعده ای گذارده بود، او نیامد، اسماعیل همچنان تا یکسال در انتظار او بود! هنگامی که بعد از این مدت آمد، اسماعیل گفت : من همواره در انتظار تو بودم !**اصول کافی جلد دوم صفحه 86***
بدیهی است هرگز منظور این نیست که اسماعیل کار و زندگیش را تعطیل کرد بلکه مفهومش این است که در عین ادامه برنامه هایش مراقب آمدن
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 96@@@
شخص مزبور بود.

در زمینه وفای به عهد (در جلد چهارم صفحه 242) ذیل آیه اول سوره مائده مشروحا بحث کرده ایم .

و از سوی دیگر نخستین مرحله برای تبلیغ رسالت، شروع از خانواده خویشتن است، که از همه به انسان نزدیکتر می باشند، به همین دلیل پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز نخست دعوت خود را از خدیجه همسر گرامیش و علی ( علیه السلام ) پسر عمویش شروع کرد و سپس طبق فرمان و انذر عشیرتک الاقربین**سوره شعرا آیه 214*** به بستگان نزدیکش ‍ پرداخت .

در آیه 132 سوره طه نیز می خوانیم : و امر اهلک بالصلوة و اصطبر علیها: ((خانواده خود را به نماز دعوت کن و بر انجام نماز شکیبا باش )).

نکته دیگر که در اینجا قابل ذکر است اینکه با توصیف اسماعیل به مرضی بودن، در واقع اشاره به این حقیقت شده است که او در کل برنامه هایش رضایت خدا را جلب کرده بود، اصولا نعمتی از این بالاتر نیست که معبود و مولا و خالق انسان از او راضی و خشنود باشد به همین دلیل در آیه 119 سوره مائده بعد از آنکه نعمت بهشت جاویدان را برای بندگان خاص خدا بیان می کند در پایان می گوید: رضی الله عنهم و رضوا عنه ذلک الفوز العظیم : ((خداوند از آنها خشنود و آنها نیز از او خشنود خواهند بود، و این فوز عظیم و رستگاری بزرگی است )).**در این زمینه در جلد پنجم تفسیر نمونه صفحه 139 بحث مشروحتری داشته ایم***
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 97@@@