تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد13
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

رستاخیز روز حسرت تاسف

آخرین سخن عیسی بعد از معرفی خویش با صفاتی که گفته شد این است که بر مساله توحید مخصوصا در زمینه عبادت تاکید کرده، می گوید: ((خداوند پروردگار من و شما است .او را پرستش کنید این است راه راست )) (و ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم ).**از نظر جمله بندی و ترکیب این آیه عطف است به سخنان عیسی که قبلا آمده سخنانی که با قال انی عبدالله آغاز گردید به این جمله پایان مراجعه شود***

و به این ترتیب مسیح ( علیه السلام ) از آغاز حیات خود با هر گونه شرک و پرستش خدایان دوگانه و چند گانه مبارزه کرد، و همه جا تاکید بر توحید داشت، بنابراین آنچه به عنوان تثلیث (خدایان سه گانه ) در میان مسیحیان امروز دیده می شود بطور قطع بدعتی است که بعد از عیسی گذاشته شده و ما شرح آن را در ذیل آیات 171 سوره نساء بیان کردیم .**به تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 224 مراجعه شود***

گر چه بعضی از مفسران احتمال داده اند که این جمله از زبان پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بوده باشد به این معنی که خداوند در این آیه به او فرمان می دهد که مردم را دعوت به توحید در عبادت کن و آن را به عنوان صراط مستقیم معرفی نما.

ولی آیات دیگر قرآن گواه بر این است که این جمله گفتار حضرت مسیح ( علیه السلام ) و دنباله سخنان گذشته است، در سوره زخرف آیه 63 تا 64 میخوانیم و لما جاء عیسی بالبینات قال قد جئتکم بالحکمة و لابین لکم بعض الذی
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 70@@@
تختلفون فیه فاتقوا الله و اطیعون ان الله هو ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم : ((هنگامی که عیسی دلائل روشن برای آنها آورد گفت : من دانش و حکمت برای شما آوردهام، آمدهام تا پاره ای از امور را که در آن اختلاف دارید روشن سازم، از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید، خداوند پروردگار من و شما است او را پرستش کنید، این است راه راست .))

در اینجا تقریبا عین همان جمله را میبینیم که از زبان عیسی نقل شده است (مانند همین مضمون در سوره آل عمران آیه 50 و 51 نیز آمده است ).

ولی با این همه تاکیدی که مسیح ( علیه السلام ) در زمینه توحید و پرستش خداوند یگانه داشت بعد از او گروهها از میان پیروانش راه های مختلفی را پیش گرفتند (و عقائد گوناگونی مخصوصا در باره مسیح ابراز داشتند ) (فاختلف الاحزاب من بینهم ).

وای به حال آنها که راه کفر و شرک را پیش گرفتند، از مشاهده روز عظیم رستاخیز (فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم ).

تاریخ مسیحیت نیز به خوبی گواهی می دهد که آنها تا چه اندازه بعد از حضرت مسیح ( علیه السلام ) در باره او و مساله توحید اختلاف کردند این اختلافات به اندازهای بالا گرفت که ((قسطنطین )) امپراطور روم مجمعی از اسقفها (دانشمندان بزرگ مسیحی ) تشکیل داد که یکی از سه مجمع معروف تاریخی آنها است، اعضای این مجمع به دو هزار و یکصد و هفتاد عضو رسید که همه از بزرگان آنها بودند، هنگامی که بحث در باره عیسی مطرح شد علمای حاضر نظرات کاملا مختلفی درباره او اظهار داشتند و هر گروهی عقیده ای داشت .

بعضی گفتند: او خدا است که به زمین نازل شده است ! عده ای را زنده کرده و عده ای را می رانده سپس به آسمان صعود کرده است !.
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 71@@@
بعضی دیگر گفتند او فرزند خدا است !.

و بعضی دیگر گفتند: او یکی از اقانیم ثلاثه (سه ذات مقدس ) است، اب و ابن و روح القدس (خدای پدر، خدای پسر و روح القدس )!.

و بعضی دیگر گفتند: او سومین آن سه نفر است : خداوند معبود است، او هم معبود، و مادرش هم معبود!.

سرانجام بعضی گفتند او بنده خدا است و فرستاده او.

و فرقه های دیگر هر کدام سخنی گفتند بطوری که اتفاق نظر بر هیچیک از این عقائد حاصل نشد، بزرگترین رقم طرفداران یک عقیده 308 نفر بود که امپراطور آن را به عنوان یک اکثریت نسبی پذیرفت و به عنوان عقیده رسمی از آن دفاع کرد و بقیه را کنار گذاشت، اما عقیده توحید که متاسفانه طرفداران کمتری داشت در اقلیت قرار گرفت .

و از آنجا که انحراف از اصل توحید، بزرگترین انحراف مسیحیان محسوب می شود در ذیل آیه فوق دیدیم که چگونه خداوند آنها را تهدید می کند که در روز عظیم رستاخیز در آن محضر عام و در برابر دادگاه عدالت پروردگار سرنوشت شوم و دردناکی خواهند داشت .

آیه بعد وضع آنها را در صحنه رستاخیز بیان می کند و می گوید: آنها در آنروز که نزد ما می آیند چه گوشهای شنوا و چه چشمهائی بینا پیدا میکنند؟ ولی این ستمگران امروز که در دنیا هستند در گمراهی آشکارند (اسمع بهم
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 72@@@
و ابصر یوم یاتوننا لکن الظالمون الیوم فی ضلال مبین ).

روشن است که در نشاه آخرت پردهها از برابر چشمها کنار می رود، و گوشها شنوا می شود، چرا که آثار حق در آنجا به مراتب از عالم دنیا آشکارتر است، اصولا مشاهده آن دادگاه و آثار اعمال، خواب غفلت را از چشم و گوش انسان میبرد، و حتی کوردلان آگاه و دانا میشوند، ولی چه سود که این بیداری و آگاهی به حال آنها مفید نیست .

بعضی از مفسران کلمه ((الیوم )) در جمله ((لکن الظالمون الیوم فی ضلال مبین )) را به معنی روز قیامت گرفته اند که مفهوم آیه این می شود: در آنجا بینا و شنوا خواهند شد اما این بینائی و شنوائی در آنروز سودی به حالشان نخواهد داشت و در ضلال مبین خواهند بود.

ولی تفسیر اول صحیحتر به نظر میرسد.**(الف و لام) در (الیوم) الف و لام (عهد) است ولی طبق تفسیر اول (عهد حضوری) است و طبق تفسیر دوم (عهد ذکری)***
بار دیگر روی سرنوشت افراد بیایمان و ستمگر در آن روز تکیه کرده میفرماید: این کوردلان را که در غفلتند و ایمان نمی آورند از روز حسرت (روز رستاخیز) که همه چیز پایان میگیرد و راه جبران و بازگشت نیست بترسان (و انذرهم یوم الحسرة اذ قضی الامر و هم فی غفلة و هم لا یؤمنون ).

میدانیم روز قیامت نامهای مختلفی در قرآن مجید دارد از جمله ((یوم الحسرة )) هم نیکوکاران تاسف میخورند ایکاش بیشتر عمل نیک انجام داده بودند و هم بدکاران چرا که پردهها کنار می رود و حقائق اعمال و نتائج آن بر همه کس آشکار می شود.

جمله ((اذ قضی الامر)) را بعضی مربوط به پایان گرفتن برنامه های
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 73@@@
حساب و جزا و تکلیف در روز رستاخیز دانسته اند، و بعضی آن را اشاره به فناء دنیا میدانند، طبق این تفسیر معنی آیه چنین می شود آنها را از روز حسرت بترسان آن هنگامی که دنیا در حال غفلت و عدم ایمان آنها پایان میگیرد، (ولی تفسیر اول صحیحتر به نظر میرسد، به خصوص اینکه در روایتی از امام صادق ( علیه السلام ) در تفسیر جمله اذ قضی الامر چنین نقل شده : ای قضی علی اهل الجنة بالخلود فیها، و قضی علی اهل النار بالخلود فیها: یعنی خداوند فرمان خلود را در باره اهل بهشت و اهل دوزخ صادر می کند).**مجمع البیان ذیل آیه فوق***

آخرین آیه مورد بحث به همه ظالمان و ستمگران هشدار می دهد که این اموال که در اختیار خود آنها است، جاودانی نیست همانگونه که حیات خود آنها هم جاودانی نمی باشد، بلکه وارث نهائی همه اینها خدا است، میفرماید: ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث میبریم و همگی سرانجام به سوی ما باز میگردند (انا نحن نرث الارض و من علیها و الینا یرجعون ).**آیا این آیه اشاره به رستاخیز است یا زمان فنای دنیا؟ اگر اشاره به رستاخیز باشد با جمله و الینا یرجعون (به سوی بازگردانده می شوند) ظاهرا سازگار نیست و اگر اشاره به زمان فنای دنیا باشد با جمله ومن علیها(آنها که بر روی زمین هستند) تناسب ندارد زیرا در پایان دنیا کسی بر روی زمین زنده نیست که تعبیر (من علیها) درباره او درست باشد و شاید به همین جهت بعضی از مفسران مانند علامه طباطبائی جمله را چنین معنی میکند (انا نحن نرث عنهم الارض) (ما زمین را از آنها به ارث میبریم) ولی این تفسیر نیز کمی خلاف ظاهر است زیرا (من علیها) با واو عطف شده است احتمال دیگر که در اینجا وجود دارد این است که مفعول جمله (نرث) گاهی شخصی است که مال را می گذارد مانند (وورث سلیمان داوود) و گاهی اموالی است که به ارث مانده مانند (نرث الارض) و در آیه فوق هر دو تعبیر آمده است***
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 74@@@
در حقیقت این آیه هموزن آیه 16 سوره مؤمن است که می گوید: لمن الملک الیوم لله الواحد القهار: امروز (روز رستاخیز) مالکیت و حکومت از آن کیست ؟ از آن خداوند یگانه پیروز است .

اگر کسی به این واقعیت، مؤمن و معتقد باشد، چرا برای اموال و سایر مواهب مادی که چند روزی به امانت نزد ما سپرده شده و به سرعت از دست ما بیرون می رود، تعدی و ظلم و ستم و پایمال کردن حقیقت یا حقوق اشخاص را روا دارد؟
@@تفسیر نمونه جلد 13 صفحه 75@@@