تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد12
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سد ذو القرنین چگونه ساخته شد؟

آیـات فـوق بـه یـکـی دیگر از سفرهای ذو القرنین اشاره کرده می گوید: ((بعد از این ماجرا باز از اسباب مهمی که در اختیار داشت بهره گرفت )) (ثم اتبع سببا).

((همچنان راه خود ادامه داد تا به میان دو کوه رسید، و در آنجا گروهی
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 533 @@@

غـیـر از آن دو گـروه سـابـق یـافـت کـه هـیـچ سخنی را نمی فهمیدند)) (حتی اذا بلغ بین السدین وجد من دونهما قوما لا یکادون یفقهون قولا).

اشـاره به اینکه او به یک منطقه کوهستانی رسید و در آنجا جمعیتی (غیر از دو جمعیتی که در شـرق و غـرب یـافـتـه بـود) مـشـاهـده کـرد کـه از نظر تمدن در سطح بسیار پائینی بودند، چرا که یکی از روشنترین نشانه های تمدن انسانی، همان سخن گفتن او است .

بـعـضـی نـیز این احتمال را داده اند که منظور از جمله ((لا یکادون یفقهون قولا)) این نیست کـه آنـهـا بـه زبـانهای معروف آشنا نبودند، بلکه آنها محتوای سخن را درک نمی کردند، یعنی از نظر فکری بسیار عقب مانده بودند.

در ایـنـکـه ایـن دو کـوه کـجـا بـوده - هـمـانـنـد سـایـر جنبه های تاریخی و جغرافیائی این سرگذشت - در پایان بحث تفسیری سخن خواهیم گفت .

در ایـن هـنـگـام آن جمعیت که از ناحیه دشمنان خونخوار و سرسختی بنام یاجوج و ماجوج در عـذاب بـودنـد، مـقـدم ذو القرنین را که دارای قدرت و امکانات عظیمی بود، غنیمت شمردند، دسـت به دامن او زدند و ((گفتند: ای ذو القرنین ! یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می کنند، آیا ممکن است ما هزینه ای در اختیار تو بگذاریم که میان ما و آنها سدی ایجاد کنی )) (قـالوا یـا ذا القـرنـیـن ان یـاجـوج و مـاجـوج مـفـسـدون فـی الارض فهل نجعل لک خرجا علی ان تجعل بیننا و بینهم سدا).

ایـن گفتار آنها، با اینکه حداقل زبان ذو القرنین را نمی فهمیدند ممکن است از طریق علامت و اشـاره بـوده بـاشـد، و یـا لغت بسیار ناقصی که نمی توان آن را به حساب آورد. این احتمال را نیز داده اند که تفاهم میان آنها بوسیله بعضی از مترجمین
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 534 @@@

یا به الهام الهی، همچون سخن گفتن بعضی از پرندگان با سلیمان، بوده است .

به هر حال از این جمله استفاده می شود که آن جمعیت از نظر امکانات اقتصادی وضع خوبی داشـتـند، اما از نظر صنعت و فکر و نقشه ناتوان بودند، لذا حاضر شدند هزینه این سد مهم را بر عهده گیرند مشروط بر اینکه ذو القرنین طرح و ساختمان آن را پذیرا گردد.

در مورد ((یاجوج )) و ((ماجوج )) به خواست خدا در پایان این بحث سخن خواهیم گفت .

امـا ذو القـرنـیـن در پـاسـخ آنها ((چنین اظهار داشت که آنچه را خدا در اختیار من گذارده (از آنـچـه شـمـا مـی خـواهـیـد بـگـذاریـد) بـهـتـر اسـت )) و نـیـازی بـه کـمک مالی شما ندارم (قال ما مکنی فیه ربی خیر).

((مـرا با نیروئی یاری کنید، تا میان شما و این دو قوم مفسد، سد نیرومندی ایجاد کنم )) (فاعینونی بقوة اجعل بینکم و بینهم ردما).

((ردم )) (بـر وزن مـرد) در اصل به معنی پرکردن شکاف بوسیله سنگ است، ولی بعدا بـه مـعـنـی وسـیـعـتـری کـه شـامـل هـرگـونـه سـد، و حـتـی شامل وصله کردن لباس می شود گفته شده است .

جـمـعـی از مـفـسـران مـعـتقدند که ((ردم )) به سد محکم و نیرومند گفته می شود**(آلوسی) در (روح المعانی) و (فیض کاشانی) در تفسیر (صافی) و (فخر رازی) در (تفسیر کبیر).*** و طبق این تفسیر ذو القرنین به آنها قول داد که بیش از آنچه انتظار دارند بنا کند.

ضـمنا باید توجه داشت که سد (بر وزن قد) و سد (بر وزن خود) به یک معنی است و آن حـائلی اسـت که میان دو چیز ایجاد می کنند، ولی به گفته راغب در مفردات بعضی میان این دو فرق گذاشته اند، اولی را مصنوع انسان و دومی را حائلهای طبیعی دانسته اند .
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 535 @@@

سپس چنین دستور داد: قطعات بزرگ آهن برای من بیاورید)) (آتونی زبر الحدید).

((زبر)) جمع ((زبرة )) (بر وزن غرفه ) به معنی قطعات بزرگ و ضخیم آهن است .

هـنگامی که قطعات آهن آماده شد، دستور چیدن آنها را به روی یکدیگر صادر کرد تا کاملا میان دو کوه را پوشاند (حتی اذا ساوی بین الصدفین ).

((صـدف )) در ایـنجا به معنی کناره کوه است، و از این تعبیر روشن می شود که میان دو کناره کوه شکافی بوده که یاجوج و ماجوج از آن وارد می شدند، ذو القرنین تصمیم داشت آن را پر کند.

به هر حال سومین دستور ذو القرنین این بود که به آنها گفت مواد آتشزا (هیزم و مانند آن ) بیاورید و آنرا در دو طرف این سد قرار دهید، و با وسائلی که در اختیار دارید ((در آن آتـش بـدمـیـد تـا قـطـعـات آهـن را، سـرخ و گـداخـتـه کـرد)) (قال انفخوا حتی اذا جعله نارا).

در حقیقت او می خواست، از این طریق قطعات آهن را به یکدیگر پیوند دهد و سد یکپارچه ای بـسـازد، و بـا ایـن طـرح عـجـیـب، همان کاری را که امروز بوسیله جوشکاری انجام می دهند انـجـام داد، یـعـنـی بـه قدری حرارت به آهنها داده شد که کمی نرم شدند و به هم جوش ‍ خوردند!.

سـرانـجـام آخـریـن دسـتـور را چـنـیـن صادر کرد ((گفت مس ذوب شده برای من بیاورید تا بروی این سد بریزم )) (قال آتونی افرغ علیه قطرا).

و بـه ایـن تـرتیب مجموعه آن سد آهنین را با لایه ای از مس پوشانید و آن را از نفوذ هوا و پوسیدن حفظ کرد!.

بـعـضـی از مـفسران نیز گفته اند که در دانش امروز به اثبات رسیده که اگر مقداری مس به آهن اضافه کنند مقاومت آن را بسیار زیادتر می کند، ذو القرنین

@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 536 @@@

چون از این حقیقت آگاه بود اقدام به چنین کاری کرد.

ضمنا مشهور در معنی قطر همان است که گفتیم (مس مذاب ) ولی بعضی از مفسران آن را به روی مذاب تفسیر کرده اند که خلاف معروف است .

سـرانـجـام این سد بقدری نیرومند و مستحکم شد که آن گروه مفسد، قادر نبودند از آن بالا بـرونـد، و نه قادر بودند در آن نقبی ایجاد کنند (فما اسطاعوا ان یظهروه و ما استطاعوا له نقبا).

در ایـنـجـا ذو القـرنـیـن با اینکه کار بسیار مهمی انجام داده بود، و طبق روش مستکبران می بـایـسـت بـه آن مباهات کند و بر خود ببالد، و یا منتی بر سر آن گروه بگذارد، اما چون مـرد خـدا بـود، بـا نـهـایـت ادب چـنـیـن ((اظهار داشت که این از رحمت پروردگار من است )) (قال هذا رحمة من ربی ).

اگر علم و آگاهی دارم و به وسیله آن می توانم چنین گام مهمی بردارم از ناحیه خدا است، و اگر قدرت و نفوذ سخن دارم آن هم از ناحیه او است .

و اگر چنین مصالحی در اختیار من قرار گرفت آن هم از برکت رحمت واسعه پروردگار است، من چیزی از خود ندارم که بر خویشتن ببالم و کار مهمی نکرده ام که بر گردن بندگان خدا منت گذارم !

سـپـس ایـن جـمـله را اضـافـه کـرد کـه گـمـان نـکـنـید این یک سد جاودانی و ابدی است نه ((هنگامی که فرمان پروردگارم فرا رسد آن را درهم می کوبد، و به یک سرزمین صاف و هموار مبدل می سازد))! (فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء).

((و این وعده پروردگار من حق است )) (و کان وعد ربی حقا).

ذو القـرنـیـن در ایـن گـفـتـارش بـه مـسـاله فـناء دنیا و درهم ریختن سازمان آن در آستانه رستاخیز اشاره می کند.
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 537 @@@

اما بعضی مفسران، وعده خدا را اشاره به پیشرفتهای علمی بشر می دانند که با آن دیگر سـد غـیر قابل عبور مفهومی ندارد، وسائل هوائی، همچون هواپیماها، هلیکوپترها و مانند آن تمام این موانع را برمیدارد.

ولی این تفسیر بعید به نظر می رسد.

نکته ها: