تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد12
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

5 - چرا موسی به دیدار خضر شتافت ؟!

در حدیثی از ((ابن عباس )) از ((ابی بن کعب )) می خوانیم که از رسولخدا (صلی اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) چـنـیـن نـقـل مـی کـنـد: یـک روز مـوسـی در مـیـان بـنـی اسـرائیـل مـشـغول خطابه بود، کسی از او پرسید در روی زمین چه کسی از همه اعلم است ؟ موسی گفت کسی عالمتر از خود سراغ ندارم، در این هنگام به موسی وحی شد که ما بنده ای داریـم در ((مـجـمـع البـحـریـن )) کـه از تـو دانشمندتر است، در اینجا موسی از خدا تـقـاضـا کـرد کـه بـه دیـدار ایـن مـرد عـالم نـائل گـردد، و خـدا راه وصول به این هدف را به او نشان داد.**مجمع البیان جلد ششم صفحه 481. (بطور تلخیص).***

نـظـیـر ایـن حـدیـث از امـام صـادق (عـلیـه السـلام ) نـیـز نقل شده است .**نور الثقلین جلد سوم صفحه 275.***

در حـقـیـقـت ایـن هـشـداری بود به موسی که با تمام علم و دانشش ‍ هرگز خود را برترین شخص نداند.

ولی در ایـنـجـا ایـن سـؤال پـیش می آید که آیا نباید پیامبر اوالوالعزم و صاحب رسالت دانشمندترین فرد زمان خودش باشد؟

در پـاسـخ مـی گـوئیم : باید دانشمندترین آنها نسبت به قلمرو ماموریتش، یعنی نظام، تـشـریـع بـاشـد، و موسی چنین بود، اما همانگونه که در نخستین نکته ها بازگو کردیم قـلمرو ماموریت دوست عالمش قلمرو جداگانه ای بود که ارتباطی به عالم تشریع نداشت، و به تعبیر دیگر آن مرد عالم از اسراری آگاه بود که دعوت نبوت بر آن متکی نبود.

@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 515 @@@

اتـفـاقـا در حـدیـثـی کـه از امـام صـادق (عـلیـه السـلام ) نـقل شده با صراحت می خوانیم که موسی از خضر آگاهتر بود یعنی در علم شرع**المیزان جلد 13 صفحه 383.*** و شاید نـیـافـتـن پـاسـخ بـرای ایـن سـؤال، و هـمـچـنـیـن سـؤال مـربـوط به نسیان، سبب شده است که بعضی این موسی را موسی بن عمران ندانند، و بـر شـخـص دیـگـری مـنـطـبـق سـازنـد، امـا بـا حـل ایـن مشکل جائی برای آن سخن باقی نخواهد ماند.

از حـدیـثـی کـه از امـام عـلی بـن مـوسـی الرضـا (عـلیـه السـلام ) نـقـل شـده نـیـز ایـن نکته استفاده می شود که قلمرو ماموریت این دو بزرگوار با یکدیگر متفاوت بوده و هر کدام در کار خود از دیگری آگاهتر بود.**مجمع البیان جلد 6 صفحه 480.***

ذکـر ایـن نکته نیز جالب است که در حدیثی از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین آمده : ((هنگامی که موسی خضر را ملاقات کرد، پرنده ای در برابر آن دو ظاهر شد قطره ای بـا مـنـقـارش از آب بـرداشت ))، خضر به موسی گفت می دانی پرنده چه می گوید؟ موسی گفت چه می گوید؟ خضر گفت : می گوید: ((ما علمک و علم موسی فی علم الله الا کما اخذ منقاری من الماء)): ((دانش تو و دانش موسی در برابر علم خداوند همانند قطره ای است که منقار من از آب برداشت )).**درالمنثور و کتب دیگر (طبق نقل تفسیر المیزان ذیل آیه مورد بحث).***