تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد12
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

دلیل تمانع

آیه بعد به یکی از دلائل توحید، اشاره می کند که در لسان دانشمندان و فلاسفه به عنوان ((دلیل تمانع )) معروف شده است، می گوید:

ای پیامبر ((به آنها بگو اگر با خداوند قادر متعال، خدایان دیگری بود - آنچنان که آنها می پندارند - این خدایان سعی می کردند راهی به خداوند بزرگ صاحب عرش پیدا کنند و بر او غالب شوند)) (قل لو کان معه الهة کما یقولون اذا لابتغوا الی ذی العرش سبیلا).

گر چه جمله ((اذا لابتغوا الی ذی العرش سبیلا)) مفهومش این است که آنها
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 131 @@@

راهی به سوی صاحب عرش پیدا می کردند، ولی طرز سخن نشان می دهد که منظور پیدا کردن راهی برای غلبه بر او، مخصوصا تعبیر به ((ذی العرش )) به جای ((الله )) اشاره به همین مطلب می کند یعنی آنها هم می خواستند ((مالک عرش اعلا)) شوند، و بر پهنه جهان هستی حکومت کنند و به همین جهت به مبارزه با او برمی خاستند.

به هر حال طبیعی است که هر صاحب قدرتی می خواهد قدرت خود را کاملتر و قلمرو حکومت خویش را بیشتر کند و اگر راستی خدایانی وجود داشت این تنازع و تمانع بر سر قدرت و گسترش ‍ حکومت در میان آنها در می گرفت .**بعضی از مفسران گفته اند که معنی این جمله آنست خدایان دیگر سعی می داشتند خود را در پیشگاه الله مقرب سازند، یعنی جائی که این بتها و خدایان پنداری شما نمی توانند قرب به خدا را برای خود فراهم سازند چگونه می توانند وسیله تقرب شما شوند؟ ولی تعبیرات این آیه بعد با این تفسیر چندان سازگار نیست.***

در اینجا ممکن است گفته شود چه مانعی دارد که خدایان متعدد با همکاری یکدیگر بر این عالم حکومت کنند؟ و چه لزومی دارد که به تنازع برخیزند؟!.

در پاسخ این سؤال باید به این واقعیت توجه داشت که قطع نظر از اینکه علاقه به تکامل و توسعه قدرت برای هر موجودی طبیعی، و قطع نظر از اینکه خدایانی را که مشرکان به آن اعتقاد داشتند دارای بسیاری از صفات بشری بودند که یکی از روشنترین آنها علاقه به حکومت و قدرت بیشتر است، قطع نظر از همه اینها اصولا لازمه تعدد وجود، اختلاف است، چرا که اگر هیچگونه اختلافی در رویه و برنامه و جهات دیگر نباشد، تعدد معنی نخواهد داشت بلکه هر دو یک چیز خواهند بود (دقت کنید).

نظیر این بحث در آیه 22 سوره انبیاء نیز آمده است آنجا که می گوید: لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا: ((اگر در زمین و آسمان خدایان دیگری
@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 132 @@@

جز ((الله )) وجود داشتند نظام جهان به هم می ریخت )).

اشتباه نشود، این دو بیان گر چه از پاره ای جهات شبیهند ولی اشاره به دو دلیل مختلف می کنند که یکی بازگشت به ((فساد نظم جهان )) بر اثر تعدد خدایان است، و دیگری قطع نظر از نظم جهان از وجود تمانع و تنازع در میان خدایان متعدد سخن می گوید (در ذیل آیه 22 سوره انبیاء نیز در این زمینه به خواست خدا سخن خواهیم گفت ).

و از آنجا که در تعبیرات مشرکان، خداوند بزرگ تا سرحد یک طرف نزاع تنزل کرده است، در آیه بعد بلافاصله می گوید: ((خداوند از آنچه آنها می گویند پاک و منزه است و از آنچه می اندیشند بسیار برتر و بالاتر است )) (سبحانه و تعالی عما یقولون علوا کبیرا).

در واقع در این جمله کوتاه با چهار تعبیر مختلف، پاکی دامان کبریائیش از اینگونه نسبتهای ناروا بیان شده است :

1 - :((خداوند از این نقائص و نسبتهای ناروا منزه است )) (سبحانه ).

2 - ((او برتر از آنست که اینها می گویند)) (و تعالی عما یقولون ).

3 - با ذکر کلمه ((علوا)) که مفعول مطلق است و برای تاءکید آمده این گفتار را تاءکید نموده است .

4 - سرانجام با تعبیر به ((کبیرا)) تاکید جدیدی بر آن می افزاید.

قابل توجه اینکه جمله ((عما یقولون )) (از آنچه آنها می گویند) معنی وسیعی دارد که همه نسبتهای ناروای آنان و لوازمی را که در بردارد شامل می شود (دقت کنید).

سپس برای اثبات عظمت مقام پروردگار و اینکه او برتر از خیال و قیاس

@@تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 133 @@@

و گمان و وهم مشرکان است، به بیان تسبیح موجودات جهان در برابر ذات مقدسش پرداخته، می گوید: ((آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همگی تسبیح خدا می گویند)) (تسبح له السماوات السبع و الارض و من فیهن ).

نه تنها آسمانها و زمین، بلکه ((هیچ موجودی نیست مگر اینکه تسبیح و حمد خدا می گوید ولی شما تسبیح آنها را درک نمی کنید)) (و ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم ).

با این حال او ((حلیم و غفور است )) (انه کان حلیما غفورا).

شما را به خاطر شرک و کفرتان فورا مواخذه نمی کند، بلکه به مقدار کافی مهلت می دهد و درهای توبه را به روی شما باز می گذارد تا اتمام حجت شود.

به تعبیر دیگر شما این توانائی را دارید که زمزمه تسبیح موجودات را از درون همه ذرات جهان بشنوید، و به خداوند یگانه قادر متعال پی برید، ولی کوتاهی می کنید، خداوند همه شما را به این کوتاهی فورا مواخذه و مجازات نمی کند، بلکه برای شما حد اکثر مجال و فرصت را در راه شناخت توحید و ترک شرک می دهد.