تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد8
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

عظمت و حقانیت دعوت قرآن

این آیات به پاسخ قسمت دیگری از سخنان ناروای مشرکان می پردازد، چرا که آنها تنها در شناخت مبدء گرفتار انحراف نبودند، بلکه به پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نیز افترا می زدند، که قرآن را با فکر خود ساخته و به خدا نسبت داده است، لذا در آیات گذشته خواندیم که از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) تقاضا داشتند قرآنی غیر از این قرآن بیاورد و یا لااقل آنرا تغییر دهد، این خود دلیل آن است که قرآن را ساخته فکر او می پنداشتند!

نخستین آیه مورد بحث می گوید: ((شایسته نیست که این قرآن بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شده باشد)) (و ما کان هذا القرآن ان یفتری من دون الله)

جالب اینکه به جای نفی ساده، نفی شانیت شده است و می دانیم این گونه تعبیر از نفی ساده رساتر است، این درست به آن می ماند که کسی در مقام دفاع از خود بگوید شاءن من نیست که دروغ بگویم و البته این تعبیر از اینکه بگوید من دروغ نمی گویم بسیار پرمعنی تر و عمیق تر می باشد.

سپس به ذکر دلیل بر اصالت قرآن و وحی آسمانی بودنش پرداخته می گوید: ((ولی این قرآن کتب آسمانی پیش از خود را تصدیق می کند)) (و لکن تصدیق الذی بین یدیه).

یعنی تمام بشارات و نشانه های حقانیتی که در کتب آسمانی پیشین آمده بر قرآن و آورنده قرآن کاملا منطبق است و این خود ثابت می کند که تهمت و افترا بر خدا نیست و واقعیت دارد، اصولا خود قرآن از باب ((آفتاب آمد دلیل آفتاب)) شاهد صدق محتوای خویش است.
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 288@@@
و از اینجا روشن می شود کسانی که این گونه آیات قرآن را دلیل بر عدم تحریف تورات و انجیل گرفته اند در اشتباهند زیرا قرآن مندرجات این کتب را که در عصر نزول قرآن وجود داشتند، تصدیق نمی کند بلکه نشانه هائی که از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و قرآن در این کتب بوده مورد تاءیید قرار داده است (دقت کنید)

در این زمینه توضیحات بیشتری در جلد اول تفسیر نمونه ذیل آیه 41 سوره بقره بیان گردید.

سپس دلیل دیگری بر اصالت این وحی آسمانی ذکر کرده می گوید: ((در این قرآن شرح کتب اصیل انبیاء پیشین و بیان احکام اساسی و عقائد اصولی آنها است و به همین دلیل شکی در آن نیست که از طرف پروردگار عالمیان است)) (و تفصیل الکتاب لا ریب فیه من رب العالمین).

و به تعبیر دیگر هیچگونه تضادی با برنامه انبیا گذشته ندارد، بلکه تکامل آن تعلیمات و برنامه ها در آن دیده می شود، و اگر این قرآن مجعول بود حتما مخالف و مباین آنها بود.

و از اینجا می دانیم که در اصول مسائل چه در عقائد دینی و چه در برنامه های اجتماعی، و حفظ حقوق، و مبارزه با جهل، و دعوت به حق و عدالت و همچنین زنده کردن ارزشهای اخلاقی و مانند اینها هیچگونه اختلافی در میان کتب آسمانی نیست جز اینکه هر کتابی که بعدا نازل شده، در سطحی بالاتر و کاملتر بوده، همچون سطوح مختلف تعلیمات در دبستان و دبیرستان و دانشگاه، تا به کتاب نهائی که مخصوص دوران پایان تحصیل دینی امتها است یعنی قرآن رسیده است. شک نیست که در جزئیات احکام و شاخ و برگها تفاوت در میان ادیان و مذاهب آسمانی وجود دارد ولی سخن از اصول اساسی آنها است که همه جا هماهنگ است.
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 289@@@
در آیه بعد دلیل سومی بر اصالت قرآن ذکر کرده می گوید: ((آنها می گویند این قرآن را پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) به دروغ به خدا نسبت داده، به آنها بگو اگر راست می گوئید شما هم مثل یک سوره از آنرا بیاورید، و از هر کس می توانید غیر از خدا برای همکاری دعوت کنید)) (ولی هرگز توانائی بر این کار را نخواهید داشت، به همین دلیل ثابت می شود که این وحی آسمانی است) (ام یقولون افتراه قل فاتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین).

این آیه از جمله آیاتی است که با صراحت اعجاز قرآن را بیان می کند نه تنها همه قرآن را بلکه حتی اعجاز یک سوره را، و از همه جهانیان بدون استثناء دعوت می کند که اگر معتقدید این آیات از طرف خدا نیست همانند آن و یا لااقل همانند یک سوره آنرا بیاورید.

و همانگونه که در جلد اول در ذیل آیه 23 سوره بقره بیان کردیم، در آیات قرآن گاهی ((تحدی)) یعنی دعوت به مبارزه نسبت به مجموع قرآن و گاهی به ده سوره و گاهی به یک سوره شده است و این نشان می دهد که جزء و کل قرآن همه اعجاز است.

و از آنجا که سوره معینی ذکر نشده هر سوره از قرآن را نیز شامل می شود

البته شک نیست که اعجاز قرآن منحصر به جنبه فصاحت و بلاغت و شیرینی بیان و رسائی تعبیرات - آنچنان که گروهی از قدمای مفسرین فکر کرده اند - نیست، بلکه علاوه بر اینها از نظر بیان معارف دینی، و علومی که تا آن روز شناخته نشده بود، و بیان احکام و قوانین، و ذکر تواریخ پیشین پیراسته از هر گونه خطا و خرافات، و عدم وجود تضاد و اختلاف در آن، نیز جنبه اعجاز دارد.**برای شرح بیشتر به جلد اول صفحه 83 به بعد و کتاب قرآن و آخرین پیامبر مراجعه فرمائید.***
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 290@@@