تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد8
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آخرین آیات قرآن مجید

آیات فوق که به گفته بعضی از مفسران، آخرین آیاتی است که بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نازل شده است، و با آن سوره برائت پایان می پذیرد، در واقع اشاره ای است به تمام مسائلی که در این سوره گذشت.

زیرا از یکسو به تمام مردم اعم از مؤمنان و کافران و منافقان گوشزد می کند که سختگیریهای پیامبر و قرآن و خشونتهای ظاهری که نمونه هائی از آن در این سوره بیان شد، همه به خاطر عشق و علاقه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) به هدایت و تربیت و تکامل آنها است.

و از سوی دیگر به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نیز خبر می دهد که از سرکشی ها
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 206@@@
و عصیانهای مردم که نمونه های زیادی از آن نیز در این سوره گذشت نگران و ناراحت نباشد و بداند که در هر حال خداوند پشتیبان و یار و یاور او است.

لذا در نخستین آیه، روی سخن را به مردم کرده، می گوید: ((پیامبری از خودتان به سوی شما آمد))! (لقد جائکم رسول من انفسکم).

مخصوصا اینکه بجای ((منکم)) در این آیه ((من انفسکم)) آمده است. اشاره به شدت ارتباط پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) با مردم است، گوئی پاره ای از جان مردم و از روح جامعه در شکل پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) ظاهر شده است.

به همین دلیل تمام دردهای آنها را می داند، از مشکلات آنان آگاه است، و در ناراحتیها و غمها و اندوهها با آنان شریک می باشد، و با این حال تصور نمی شود سخنی جز به نفع آنها بگوید و گامی جز در راه آنها بردارد، و این در واقع نخستین وصفی است که در آیه فوق برای پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) ذکر شده است.

و عجب اینکه گروهی از مفسران که تحت تاثیر تعصبات نژادی و عربی بوده اند گفته اند مخاطب در این آیه نژاد عرب است! یعنی پیامبری از این نژاد، به سوی شما آمد!.

به عقیده ما این بدترین تفسیری است که برای آیه فوق ذکر کرده اند، زیرا می دانیم چیزی که در قرآن از آن سخنی نیست، مساله ((نژاد)) است، همه جا خطابات قرآن با ((یاایهاالناس)) و ((یا ایها الذین آمنوا)) و امثال آنها شروع می شود، و در هیچ موردی ((یا ایها العرب)) و ((یا قریش)) و مانند آن وجود ندارد.

به علاوه ذیل آیه که می گوید: ((بالمؤمنین رؤف رحیم)) به روشنی این تفسیر را نفی می کند، زیرا در آن سخن از همه مؤمنان است، از هر قوم و ملت و نژادی که باشند.

جای تاسف است که بعضی از دانشمندان متعصب قرآن را از آن اوج جهانی و بشری فرود آورده، و می خواهند در محدوده های کوچک نژادی محصور کنند.
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 207@@@
به هر حال پس از ذکر این صفت (من انفسکم) به چهار قسمت دیگر از صفات ممتاز پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) که در تحریک عواطف مردم و جلب احساساتشان اثر عمیق دارد اشاره می کند.

نخست می گوید: ((هر گونه ناراحتی و زیان و ضرری به شما برسد برای او سخت ناراحت کننده است (عزیز علیه ما عنتم).

یعنی او نه تنها از ناراحتی شما خشنود نمی شود، بلکه بی تفاوت هم نخواهد بود، او به شدت از رنجهای شما رنج می برد، و اگر اصرار بر هدایت شما و جنگهای طاقت فرسای پر زحمت دارد، آن هم برای نجات شما، برای رهائیتان از چنگال ظلم و ستم و گناه و بدبختی است.

دیگر اینکه ((او سخت به هدایت شما علاقمند است))، و به آن عشق می ورزد، (حریص علیکم)

((حرص)) در لغت به معنی شدت علاقه به چیزی است، و جالب اینکه در آیه مورد بحث به طور مطلق می گوید: ((حریص بر شما است)) نه سخنی از هدایت به میان می آورد و نه از چیز دیگر، اشاره به اینکه به هر گونه خیر و سعادت شما، و به هر گونه پیشرفت و ترقی و خوشبختیان عشق می ورزد (و به اصطلاح حذف متعلق دلیل بر عموم است)

بنابراین اگر شما را به میدانهای پر مرارت جهاد، اعزام می دارد، و اگر منافقان را تحت فشار شدید، می گذارد، همه اینها به خاطر عشق به آزادی، به شرف، به عزت و به هدایت شما و پاکسازی جامعه شماست.

سپس به سومین و چهارمین صفت اشاره کرده، می گوید او نسبت به مؤمنان رؤف و رحیم است)) (بالمؤمنین رؤف رحیم).

بنابراین هر گونه دستور مشکل و طاقت فرسائی را می دهد (حتی گذشتن از بیابانهای طولانی و سوزان در فصل تابستان، با گرسنگی و تشنگی، برای
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 208@@@
مقابله با یک دشمن نیرومند در جنگ تبوک) آن هم یکنوع محبت و لطف از ناحیه او است.

در اینکه رؤف و رحیم با هم چه تفاوتی دارد، در میان مفسران گفتگو است ولی به نظر می رسد بهترین تفسیر آن است که رؤف اشاره به محبت و لطف مخصوص در مورد فرمانبرداران است، در حالی که رحیم اشاره به رحمت در مقابل گناهکاران می باشد.

ولی نباید فراموش کرد که این دو کلمه هنگامی که از هم جدا شوند، ممکن است در یک معنی استعمال شود اما به هنگامی که همراه یکدیگر ذکر شوند، احیانا دو معنی متفاوت می بخشند.

در آیه بعد که آخرین آیه سوره است، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) را دلداری می دهد که از سرکشیها و عصیانهای مردم، دلسرد و نگران نشود، می گوید: ((اگر آنها روی از حق بگردانند نگران نباش و بگو خداوند برای من کافی است چرا که او بر هر چیزی توانا است)) (فان تولوا فقل حسبی الله).

((همان خداوندی که هیچ معبودی جز او نیست)) و بنابراین تنها پناهگاه او است (لا اله الا هو).

آری ((من تنها بر چنین معبودی تکیه کرده ام، و به او دلبسته ام و کارهایم را به او واگذارده ام (علیه توکلت).

((و او پروردگار عرش بزرگ است)) (و هو رب العرش العظیم).

جائی که عرش و عالم بالا و جهان ماوراء طبیعت با آنهمه عظمتی که دارد، در قبضه قدرت او، و تحت حمایت و کفالت او است، چگونه مرا تنها می گذارد و در برابر دشمن یاری نمی کند؟ مگر قدرتی در برابر قدرتش تاب مقاومت دارد؟ و یا رحمت و عطوفتی بالاتر از رحمت و عطوفت او تصور می شود؟
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 209@@@
خداوندا هم اکنون که این سوره را به پایان می رسانیم و این سطور را می نگاریم دشمنان ما را احاطه کرده و ملت رشید و قهرمان ما برای بر چیدن ظلم و فساد و استبداد بپاخاسته است، یکپارچگی بی نظیر و اتحادی که هیچگاه تصور نمی شد در میان همه صفوف و قشرها بدون استثناء پیدا شده، حتی کودکان و خردسالان نیز در این مبارزه شریکند، و هیچکس از هیچ نوع فداکاری مضایقه ندارد.

پروردگارا تو همه اینها را می دانی، و می بینی و تو کانون مهر و محبتی، و تو به مجاهدان وعده پیروزی داده ای، نصرت و یاریت را نزدیک کن، و پیروزی نهائی را به ما مرحمت فرما، و این تشنگان و شیفتگان را با زلال ایمان و عدل و آزادی سیراب فرما. انک علی کل شی قدیر.**این بخش قبل از انقلاب و برقراری حکومت اسلامی و در بحبوحه مبارزات بر ضد شاه نوشته شده است.***

((پایان تفسیر سوره توبه))

@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 210@@@