تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد8
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نشانه های منافقان

در این آیات نیز بحث همچنان درباره منافقان و رفتار و نشانه های آنها است. اما در نخستین آیه مورد بحث اشاره به یک مطلب کلی می کند و آن اینکه ممکن است روح نفاق به اشکال مختلف ظاهر شود، و در چهرههای متفاوت خودنمائی کند که در ابتدا جلب توجه نکند، مخصوصا خودنمائی روح نفاق در یک مرد با یک زن ممکن است متفاوت باشد، اما نباید فریب تغییر چهره های نفاق را در میان منافقان خورد، بلکه با دقت روشن می شود که همه در یک سلسله صفات که قدر مشترک آنان محسوب می شود شری کند، لذا می گوید
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 30@@@
((مردان منافق و زنان منافق همه از یک قماشند)) (المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض).

سپس به ذکر پنج صفت از اوصاف آنان می پردازد:

اول و دوم:

((آنها مردم را به ((منکرات)) تشویق، و از ((نیکیها)) باز می دارند)) (یاءمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف).

یعنی درست بر عکس برنامه مؤمنان راستین که دائما از طریق ((امر به معروف)) و ((نهی از منکر)) در اصلاح جامعه و پیراستن آن از آلودگی و فساد کوشش دارند، منافقان دائما سعی می کنند که فساد همه جا را بگیرد، و معروف و نیکی از جامعه برچیده شود، تا بهتر بتوانند در چنان محیط آلودهای به اهداف شومشان برسند.

سوم:

آنها دست دهنده ندارند، بلکه دستهایشان را می بندند، نه در راه خدا انفاق می کنند، نه به کمک محرومان می شتابند، و نه خویشاوند و آشنا از کمک مالی آنها بهره می گیرند (و یقبضون ایدیهم).

روشن است آنها چون ایمان به آخرت و نتائج و پاداش ((انفاق)) ندارند، در بذل اموال سخت بخی لند، هر چند آنها برای رسیدن به اغراض شوم خود، اموال فراوانی خرج می کنند و یا به عنوان ریاکاری بذل و بخششی دارند، اما هرگز از روی اخلاص و برای خدا دست به چنین کاری نم یزنند.

چهارم:

تمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان می دهد که ((آنها خدا را فراموش کرده اند)) و نیز وضع زندگی آنها نشان می دهد که ((خدا هم آنها را از برکات و توفیقات و مواهب خود فراموش نموده)) یعنی با آنها معامله فراموشی کرده است و آثار این دو فراموشی در تمام زندگی آنان آشکار است (نسوا الله فنسیهم).

بدیهی است نسبت ((نسیان)) به خدا به معنی فراموشی واقعی نیست، بلکه
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 31@@@
کنایه از این است که با آنها معامله شخص فراموشکار می کند، یعنی هیچگونه سهمی از رحمت و توفیق خود برای آنها قائل نمی شود.

این گونه تعبیر حتی در سخنان روزمره نیز دیده می شود که مثلا میگوئیم: چون تو وظیفه خود را فراموش کردی، ما هم به هنگام پرداختن مزد و پاداش تو را فراموش خواهیم کرد، یعنی مزد و پاداشی به تو نخواهیم داد.

این معنی در روایات اهلبیت (علیهمالسلام) نیز کرارا وارد شده است.**به تفسیر نور الثقلین جلد 2 صفحه 239 و 240 مراجعه فرمائید.***

قابل توجه اینکه: موضوع نسیان پروردگار با فاء تفریع بر نسیان آنها عطف شده است، یعنی فراموشکاری آنها نسبت به فرمان الهی و ذات پاک او اثرش این است که خدا هم آنها را از مواهب خویش محروم می سازد و این نتیجه عمل آنها است.

پنجم:

اینکه منافقان فاسقند و بیرون از دائره اطاعت فرمان خدا (ان المنافقین هم الفاسقون).

آنچه در آیه فوق درباره صفات مشترک منافقان گفته شد در هر عصر و زمانی دیده می شود. منافقان عصر ما با چهرههای جدیدی که به خود گرفتهاند، در اصول فوق همانند منافقان قرون پیشین هستند، هم تشویق به فساد می کنند، هم جلو کار نیک را می گیرند، هم بخیل و ممسکید، و هم خدا را در تمام زندگانیشان فراموش کرده اند، و هم قانونشکن و فاسقند. و عجیب اینکه با تمام این اوصاف، مدعی ایمان به خدا و اعتقاد محکم و مبرم به مبانی دینی و اسلامی نیز هستند!

در آیه بعد، مجازات شدید و دردناک آنها، در این جمله کوتاه بیان شده است: ((خداوند مردان و زنان منافق و همه کفار و افراد بی ایمان را وعده آتش جهنم داده)) (وعد الله المنافقین و المنافقات و الکفار نار جهنم).
@@تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 32@@@
همان آتش سوزانی که ((جاودانه در آن خواهند ماند)) (خالدین فیها) و ((همین یک مجازات که تمام انواع عذابها و کیفرها را در بر دارد برای آنها کافی است)) (هی حسبهم).

و به تعبیر دیگر آنها نیاز به هیچ مجازات دیگری ندارند، زیرا در دوزخ همه نوع عذاب جسمانی و روحانی وجود دارد.

و در پایان آیه اضافه کند: خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب همیشگی نصیبشان نموده است (و لعنهم الله و لهم عذاب مقیم).

بلکه این دوری از خداوند، و بعد از پروردگار، خود بزرگترین عذاب و دردناکترین کیفر برای آنها محسوب می شود.