تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 2
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره آل عمران آیه 61

(61) فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَکُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَذِبِینَ‏
پس هر که با تو، بعد از علم و دانشی که به تو رسیده است، درباره او (عیسی) به ستیز و محاجّه برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالی کند) بگو: بیائید پسرانمان وپسرانتان وزنانمان وزنانتان وخودمان را (کسی که به منزله خودمان است) وخودتان را بخوانیم، سپس (به درگاه خدا) مباهله و زاری کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
نکته ها:
واژه‏ی «نَبتَهل» از ریشه‏ی «اِبتهال» به معنای بازکردن دست‏ها و آرنج‏ها برای دعا، به سوی آسمان است واین آیه به دلیل این واژه، به آیه‏ی مباهله معروف گشته است. مباهله، یعنی توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضای لعنت و هلاکت برای طرف مقابل که از نظر او اهل باطل است.**التحقیق فی کلمات القرآن.***
در تفاسیر شیعه و سنی و برخی کتب حدیث و تاریخ می‏خوانیم که در سال دهم هجری، افرادی از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیانِ نجران نیز هیئتی را به نمایندگی از سوی خود برای گفتگو با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به مدینه گسیل داشتند. با وجود گفتگوهایی که میان آنان و پیامبر صلی الله علیه و آله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانه‏جویی کرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید می‏کردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به کسانی که با تو محاجّه و جدال کرده، و از قبول حقّ شانه خالی می‏کنند، بگو: بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و خودمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین کنیم و هر نفرینی که دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم می‏شود که راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.
هنگامی که نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله شنیدند، به یکدیگر نگاه کرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فکر و اندیشه و مشورت کنند. بزرگِ نصاری به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید که پیامبر با سر وصدا و جمعیّتی انبوه برای نفرین می‏آید، نگران نباشید و بدانید که خبری نیست، ولی اگر با افراد معدودی به میدان آمد، از انجام مباهله صرف‏نظر و با او مصالحه کنید.
روز مباهله، آنها دیدند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همراه با دو کودک و یک جوان و یک زن بیرون آمدند. آن دو کودک، حسن و حسین علیهماالسلام و آن جوان، علیّ‏بن ابی‏طالب علیهماالسلام و آن زن فاطمه‏ی زهراعلیهاالسلام دختر پیامبر صلی الله علیه و آله بودند.
اُسقف مسیحیان گفت: من چهره‏هایی را می‏بینم که اگر از خداوند بخواهند کوه از جا کنده شود، کنده می‏شود. اگر این افراد نفرین کنند، یک نفر مسیحی روی زمین باقی نمی‏ماند. لذا از مباهله اعلام انصراف کرده و حاضر به مصالحه شدند.**پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: سوگند به کسی که مرا پیامبر حقّ قرار داد، اگر مباهله انجام می‏گرفت، آن وادی آتش را بر آنان فرو می‏ریخت. تفسیر مجمع‏البیان ؛ مناقب ابن‏مغازی، ص 263.***
این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنّت نیز آمده است.**صاحب تفسیر المیزان در جلد سوّم صفحه 257 آورده است که ماجرای مباهله را 51 نفر از صحابه به اتّفاق نظر نقل کرده‏اند. تفاسیر کبیر، آلوسی ومراغی ذیل آیه، در کتاب الکامل ابن‏اثیر جلد دوّم صحفه 293، مستدرک حاکم جلد سوّم صفحه 150، مسند احمد حنبل جلد اوّل صفحه 185 و همچنین تفاسیر روح‏البیان، المنار و ابن‏کثیر و بسیاری از منابع شیعی و سنّی دیگر، این واقعه را ضبط و نقل کرده‏اند. در کتاب اِحقاق‏الحق جلد سوّم صفحه 46 نیز نام شصت نفر از بزرگان اهل سنّت را آورده است که همگی گفته‏اند: این آیه در عظمت پیامبر و اهل‏بیت علیهم السلام اوست.***
روز مباهله، بیست وچهارم یا بیست و پنجم ماه ذی‏الحجّه بوده و محل آن در روزگار پیامبر صلی الله علیه و آله در بیرون شهر مدینه بوده که اکنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدی به نام «مسجد الاجابة» ساخته شده است. فاصله‏ی این مسجد تا مسجدالنّبی تقریباً دو کیلومتر است. «الّلهم ارزقنا زیارته و شفاعته»
بر اساس روایتی در تفسیر المیزان، دعوت به مباهله مخصوص نصاری نبوده و پیامبر صلی الله علیه و آله از یهودیان نیز برای مباهله دعوت کردند.
مباهله، خاصّ زمان پیامبرصلی الله علیه و آله نبوده است، بلکه براساس برخی از روایات، دیگر مؤمنان نیز می‏توانند مباهله کنند. امام صادق علیه السلام در این‏باره دستوراتی داده‏اند.**تفسیرنورالثقلین ج‏1، ص‏351 ؛ اصول کافی، ج‏2، باب مباهله.***
سؤال: در این ماجرا تنها فاطمه زهراعلیهاالسلام حضور داشت، پس چرا قرآن کلمه‏ی جمع (نسائنا) را بکار برده است؟
پاسخ: در قرآن مواردی است که خداوند از یک نفر به صورت «جمع» یاد می‏کند، مانند آیه 181 سوره آل‏عمران که یک نفر از روی توهین گفت: خدا فقیر است، ولی آیه به صورت جمع می‏فرماید: (الّذین قالوا انّ اللّه فقیر) چنانکه قرآن درباره حضرت ابراهیم علیه السلام می‏فرماید: ابراهیم یک امّت است، با آنکه یک‏نفر بیشتر نبود.
گرچه پیامبر می‏توانست خود شخصاً نفرین کند وکاری به علیّ، فاطمه، حسن و حسین‏علیهم السلام نداشته باشد، ولی خدا و رسول، با این عمل به ما فهماندند که این افراد، یاران و شریکان رسول خدا در دعوت به حقّ و هدف او هستند و همراه او آماده‏ی استقبال از خطر بوده و تداوم‏گر حرکت او می‏باشند.
پیام ها:
1- اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیک‏ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. (من بعد ما جائک من العلم)
2- آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. (فقل تعالوا ندع)
3- فرزند دختری، همچون فرزند پسری، فرزند خود انسان است. (ابنائنا) بنابراین امام حسن وامام حسین علیهماالسلام فرزندان پیامبرند.
4- زن و مرد در صحنه‏های مختلف دینی، در کنار همدیگر مطرحند. (نسائنا)
5 - در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند. (ابنائنا، نسائنا، انفسنا)
6- علیّ‏بن ابی‏طالب علیهماالسلام، جان رسول اللَّه‏صلی الله علیه و آله است. (انفسنا)
7- در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم. (ابنائنا)
8 - اهل‏بیت پیامبرعلیهم السلام مستجاب الدعوة هستند. (ابنائنا، نسائنا، انفسنا)
9- استمداد از غیب، پس از بکارگیری توانایی‏های عادّی است. (نبتهل)
10- کسی که منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حقّ تسلیم نمی‏کند، باید با او مباهله کرد. (تعالوا... نبتهل)
11- اگر مؤمنان محکم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب نشینی می‏کند. (ندع... نبتهل)
12- استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولی مجادله و لجاجت باید سرکوب شود. (لعنة اللّه علی الکاذبین)