تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 2
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره آل عمران آیه 26

(26) قُلِ اللَّهُمَّ مَلِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَآءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَآءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَی‏ کُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ
بگو: خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتی. به هر کس (طبق مصلحت و حکمت خود) بخواهی حکومت می‏دهی و از هر کس بخواهی حکومت را می‏گیری و هر که را بخواهی عزّت می‏بخشی و هر که را بخواهی ذلیل می‏نمایی، همه خیرها تنها به دست توست. همانا تو بر هر چیز توانایی.
نکته ها:
در تفاسیر می‏خوانیم که پیامبر اسلام‏صلی الله علیه و آله پس از آنکه مکّه را فتح نمود، وعده‏ی فتح ایران وروم را به مسلمانان داد. در آن موقع منافقان با تعجّب به یکدیگر نگاه می‏کردند که این آیه نازل شد. گروهی از مفسّران، نزول آیه را در موقع حفر خندق دانسته‏اند. آن زمان که پیامبرصلی الله علیه و آله کلنگ را بر سنگ زد واز آن جرقه‏ای برخاست، فرمود: من در این جرقه‏ها فتح کاخ‏های مدائن ویمن را از جبرئیل دریافت کردم. منافقان با شنیدن این سخن، لبخند تمسخر می‏زدند که این آیه نازل شد.
آنچه در این آیه در مورد اعطای عزّت و ذلّت از جانب خداوند آمده، طبق قوانین و سنّت اوست وبدون جهت ودلیل خداوند کسی را عزّت نمی‏بخشد ویا ذلیل نمی‏سازد. مثلاً در روایات می‏خوانیم: هر کس برای خداوند تواضع و فروتنی کند، خداوند او را عزیز می‏کند وهر کس تکبّر نماید، خدا او را ذلیل می‏گرداند.**بحار، ج‏16، ص 265.***
بنابراین عزّت و ذلّت از خداست، ولی ایجاد زمینه‏های آن به دست خود ماست.
پیام ها:
1- مالک واقعی تمامی حکومت‏ها خداست. مُلک برای غیر خدا، موقّتی و محدود است. (مالک الملک)
2- اکنون که مالک اوست پس دیگران امانتداری بیش نیستند و باید طبق رضای مالک اصلی عمل کنند. (مالک الملک)
3- اگر انسان مالک مُلک نیست چرا از داشتن آن مغرور و با از دست دادنش مأیوس شود! (مالک الملک)
4- خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد، حکومت می‏دهد. همان گونه که به سلیمان، یوسف، طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. (تؤتی الملک من تشاء)
5 - حکومت و حاکمیّت، دلبستگی‏آور است. (نزع) به معنای کندن است و نشانه یک نوع دلبستگی است.
6- عزّت و ذلّت به دست خداست، از دیگران توقّع عزّت نداشته باشیم.**قرآن از کسانی که از غیر خدا عزّت می‏خواهند به شدّت انتقاد کرده و می‏فرماید: (أیبتغون عندهم العزّة فانّ العزّة للّه جمیعاً) نساء، 139.*** (تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء)
7- توحید در دعا و عبادت یک ضرورت است.**در مناجات شعبانیه می‏خوانیم: «الهی بیدک لابید غیرک زیادتی و نقصی».*** (بیدک الخیر)
8 - آنچه از اوست، چه دادن‏ها وگرفتن‏ها، همه خیر است، گرچه در قضاوت‏های عجولانه‏ی ما فلسفه‏ی آن را ندانیم. (بیدک الخیر)
9- سرچشمه‏ی بدی‏ها عجز و ناتوانی است. از کسی که بر هر کاری قدرت دارد چیزی جز خیر سر نمی‏زند. (بیدک الخیر انک علی کل شی‏ء قدیر)