تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 2
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره آل عمران آیه 7

(7) هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَبَ مِنْهُ ءَایَتٌ مُّحْکَمَتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَبِ وَ أُخَرُ مُتَشَبِهَتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَبَهَ مِنْهُ ابْتِغَآءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَآءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا
اللَّهُ وَالرَّ سِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ ءَاَمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ الْأَلْبَبِ‏
او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد. بخشی از آن، آیات محکم (روشن و صریح) است که اصل و اساس این کتاب را تشکیل می‏دهد. (و هرگونه ابهامی در آیات دیگر، با مراجعه به این محکمات روشن می‏شود) و بخشی از آن، آیات متشابه است (که احتمالات مختلفی در معنای آیه می‏رود، ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن می‏شود.) امّا کسانی که در دلهایشان انحراف است، به جهت ایجاد فتنه (و گمراه کردن مردم) و نیز به جهت تفسیر آیه به دلخواه خود، به سراغ آیات متشابه می‏روند، در حالی که تفسیر این آیات را جز خداوند و راسخان در علم نمی‏دانند. آنان که می‏گویند: ما به آن ایمان آورده‏ایم همه‏ی آیات از طرف پروردگار ماست (خواه محکم باشد یا متشابه) و جز خردمندان پند نگیرند.
نکته ها:
در این آیه، چند سؤال مطرح است:
سؤال: قرآن در یکجا همه‏ی آیات خود را محکم دانسته و فرموده: (کتاب اُحکمت آیاته)**هود، 1.*** و در جای دیگر همه را متشابه دانسته و فرموده: (کتاباً متشابهاً)**زمر، 23.*** ولی در این آیه بعضی را محکم وبعضی را متشابه معرّفی نموده است، مسأله چیست؟
پاسخ: آنجا که فرمود: تمام آیاتِ قرآن محکم است، یعنی سخن سست و بی‏اساس در هیچ آیه‏ای نیست و آنجا که فرمود: همه‏ی آیات متشابه هستند، یعنی سیستم و آهنگ آیات قرآن، هماهنگ، یکنواخت و شبیه بهم است.
اما با این حال، از نظر فهم مردم همه‏ی آیات یکسان نیستند، بعضی صریح و روشن و همه کس فهم، ولی بعضی دارای معانی بلند وپیچیده‏اند که همین امر موجب شبهه و اشتباه آنان می‏گردد.
سؤال: چرا در قرآن آیات متشابه به کار رفته است؟
پاسخ: اوّلاً: وجود آیات متشابه زمینه‏ی فکر و تدّبر در آیات است.
ثانیاً: موجب رجوع مردم به رهبران آسمانی می‏شود. آری، اگر همه‏ی درس آسان باشد، شاگرد احساس نیاز به استاد نمی‏کند.
ثالثاً: متشابهات وسیله آزمایش مردم است. گروهی کژاندیش، از لابلای آنها به سراغ اهداف شوم خود می‏روند و گروهی اندیشمند، به فرموده امام رضا علیه السلام با مراجعه به محکمات، معنای صحیح آیات را کشف می‏نمایند.**«من ردّ متشابه القرآن الی محکمه هدی الی صراط مستقم». بحار، ج‏2، ص‏185.***
سؤال: نمونه آیات متشابه کدام است؟
پاسخ: در قرآن می‏خوانیم: (الی ربّها ناظرة)**قیامة، 23.*** در قیامت، چشم‏ها به پروردگارشان می‏نگرند. چون عقل سلیم، جسم بودن را برای خداوند محال می‏داند و در آیات دیگر قرآن نیز می‏خوانیم: (لاتدرکه الابصار)**انعام، 103. ***چشمها او را درک نمی‏کنند، لذا می‏فهمیم که مراد از نگاه به پروردگار، نگاه به لطف و پاداش او در قیامت است.
همچنین مراد از «دست خدا» در آیه‏ی (یداللّه فوق ایدیهم) قدرت اوست، چنانکه در فارسی نیز می‏گوییم: فلانی در فلان شهر یا اداره دست دارد، یعنی قدرت دارد. وگرنه خداوند که جسم نیست تا دست و پا داشته باشد. قرآن نیز می‏فرماید: (لیس کمثله شی‏ء)**شورا، 11.*** او همانندی ندارد.
این گونه آیات، سبب انحراف ساده اندیشانی شده که به آیات دیگر توجّه ندارند و از مفسّران واقعی یعنی اهل‏بیت پیامبرعلیهم السلام جدا افتاده‏اند و شاید به جهت همین خطرات باشد که قرآن، خود به ما سفارش نموده است هنگام قرائت قرآن از شرّ شیطان به خداوند پناه ببرید. (فاذا قرأت القرآن فاستعذ باللّه من الشیطان الرجیم)**نحل، 98.***
سؤال: تأویل قرآن به چه معناست؟
پاسخ: مراد از تأویل، اهداف و معارف و اسرار پشت پرده‏ای است که بعد روشن می‏شود. نظیر تعبیر خوابی که حضرت یوسف دید و بعد روشن شد و یا اسراری که در شکستن کشتی توسط خضر و موسی بود که بعد روشن شد.
در روایات می‏خوانیم: آیات ناسخ، از محکمات وآیات منسوخ از متشابهات قرآن است و ائمه معصومین‏علیهم السلام مصداق بارز راسخون در علم هستند.**تفسیر نورالثقلین.*** همچنان که خروج کنندگان بر حاکم اسلامی، کج اندیشانی هستند که به دنبال آیات متشابه می‏روند.**تفسیر درّالمنثور، ج‏2، ص 148.***
حضرت علی علیه السلام در نهج‏البلاغه**نهج‏البلاغه، خطبه 91.*** از راسخان در علم ستایش می‏کند. آنان که به عجز علمی خود اعتراف دارند و از تعمق در چیزی که ضرورتی ندارد دست باز می‏دارند.
پیام ها:
1- هر کس همه‏ی آیات را نمی‏فهمد. (و اُخر متشابهات)
2- قلب‏های منحرف، منشأ فساد و فتنه است. (فی قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة)
3- فتنه، تنها آشوب نظامی و فیزیکی نیست، تفسیر به رأی و تحریفِ فرهنگ و معانی آیات، نیز فتنه است. (ابتغاء الفتنة)
4- گاهی حقّ دستاویز باطل می‏شود. (ابتغاء الفتنة)
5 - هدف نهایی و مقصد اعلای آیات الهی را تنها خدا و راسخان در علم می‏دانند. (ومایعلم تأویله الا اللّه و الراسخون فی العلم)
6- نام راسخان در علم در کنار نام مقدّس خداوند آمده و مقامشان بعد از مقام الهی است. (ومایعلم تأویله الا اللّه و الراسخون فی العلم)
7- علم، درجاتی دارد که بالاترین آن آشنا شدن به تأویل و رسیدن به هدف نهایی است. (ومایعلم تأویله الا اللّه و الراسخون فی العلم)
8 - عالمان واقعی بی‏تکبّرند. (والراسخون فی العلم یقولون امنّا به)
9- گرایش به باطل، مانع از رسوخ علم است. (الراسخون فی العلم) در برابر (فی قلوبهم زیغ) قرار داده شده است.
10- هر چه را نمی‏فهمیم انکار نکنیم. (کل من عند ربّنا)
11- نزول آیات محکم و متشابه، در مسیر تربیت است. (کل من عند ربّنا)