در کنار نظریه قرین بخ تنفتق مراجع تقلید، بعضی از علما و دانشمندان نظر دیگری دارند که به آن اشاره میکنیم. این افراد میگویند: دلیل وجوب زکات فقر زدایی است و تا فقر هست باید زکات را از اجناس دیگر نیز بگیریم تا فقر به کلی ریشه کن شود و در پرداخت زکات، تفاوتی میان گندم و جو و سایر اجناس نیست، بلکه آنچه مهم است، ریشه کنی فقر است.
این افراد شواهدی نیز برای سخن خود میآورند از جمله در روایات میخوانیم: اگر مشکل فقرا حل نمیشد، خداوند در مال اغنیا سهم بیشتری برای فقرا قرار میداد، پس محور زکات حل مشکل فقرا است و چون با پرداخت زکات نه چیز این مشکل حل نمیشود، باید از اجناس دیگر نیز زکات گرفته شود.
در روایات میخوانیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زکات را از غیر این نه چیز عفو فرمود. کلمه عفو نشان میدهد که دامنه زکات در ابتدا گسترده بوده است، ولی در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چون با پرداخت زکات نه چیز مشکل فقرا حل میشد، حضرت زکات باقی اجناس را عفو کردند و این عفو حکومتی، تنها برای زمان خاصی است و لذا بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حضرت علی (علیه السلام) برای اسبها زکات تعیین کرد. بنابراین دست حاکم اسلامی برای کم و زیاد کردن اقلام مشمول زکات باز است و هر گاه تعداد فقرا زیاد شد، حاکم اسلامی میتواند بر چیزی زکات قرار دهد و اگر مشکل فقرا حل شد، میتواند زکات جنسی را عفو کند.
ما به همین مقدار اشاره اکتفاو دامنه این بحث را جمع میکنیم و بررسی آن را به حوزههای علمیه واگذار میکنیم و همین قدر میگوئیم که:
اولا: حل مشکل فقر، تنها از راه گرفتن زکات نیست، بلکه راههای دیگری نظیر خمس، انفاقات، کفارات، قرض الحسنه، ایجاد شرکتهای تعاونی، اشتغال، مضاربه و امثال آن نیز هست.
ثانیا: باید فرهنگ ساده زیستی و زهد و قناعت و صرفه جویی و مصرف صحیح در مردم زنده شود تا میلیونها نفر به خیال فقر ناله نزنند و توقع نداشته باشند که از کار کم، نان زیاد بخورند.