آیا بهتر است زکات را مردم با دست خود و مستقیما به فقرا بدهند یا از طریق حکومت اسلامی و حاکم پرداخت شود؟
شاید از آیات و روایات بتوان استفاده کرد که اصل و قانون آن است که زکات از طریق حاکم اسلامی جمع آوری و حفظ و تقسیم شود زیرا:
1- خداوند پیامبرش را مامور گرفتن زکات میکند، خذ من اموالهم صدقة(203) اگر گرفتن رسول خدا واجب است، پس پرداختن مردم به پیامبر عزیزش نیز واجب میباشد.
در حدیثی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: من مامورم که از اغنیا زکات بگیرم و به فقرا بدهم(204) پس از پیامبر اسلام، امامان معصوم (ع) مسئول این کارند.
شخصی میگوید از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم که زکات فطره برای کیست؟ فرمود: برای امام است، گفتم این خبر را نقل کنم؟ فرمود: بله (205)
2- پیامبر اسلام برای زکات، کارگزارانی تعیین کرده بود که در قرآن از آنان به نام عاملین یاد شده است، این افراد از طرف حضرت مسئول جمع آوری زکات بودند.(206) از جمله:
شخصی به نام رافع را به سوی قبیلهی جهینه بسر را به سوی قبیله بنی کعب
ولید بن عقبه را به سوی قبیله بنی المصطلق و مردی از بنی سعد را به سوی قبیله بنی سعد فرستاد.(207)
3- حضرا علی (علیه السلام) افرادی را به عنوان عاملین زکات میفرستاد و در نهج البلاغه حدود 20 دستور برای برخورد آنان با مردم بیان شده است.(208)
4- در قرآن میخوانیم: بعضی از منافقان به نحوه تقسیم زکات به پیامبر (صلی الله علیه و آله) اعتراض میکردند و نیش میزدند، اگر جمع آوری و تقسیم زکات مربوط به پیامبر نبود، دلیلی برای تحمل این همه نیش نبود. بگذریم که قرآن میفرماید:
انتقاد و سرزنش این منافقان برخاسته از عقده و منافع شخصی آنهاست و هر گاه کمی از زکات به آنها داده شود، دیگر انتقاد نمیکنند.(209)
5- در قراان کریم سهمی از زکات برای جذب دلها اختصاص داده شده است (مولفة قلوبهم)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای جذب روسای قبائل چیزهایی به آنها میداد و شکی نیست که رئیس قبیله جذب افراد عادی نمیشود، ولی جذب رئیس حکومت میشود. پس باید زکات نزد حاکم اسلامی جمع آوری و با نظرات او تقسیم شود تا بتوان افرادی رابه اسلام جذب نمود.
6- در روایات برای حاکم اسلامی وظایفی تعیین شده است، از جمله اینکه بدهی بدهکارانی را بپردازد.(210)
و در بعضی روایات میخوانیم که حاکم باید بخشش هایی داشته باشد.(211)
بنابراین مکتبی که برای امام و حاکم اسلامی هزینه تعیین میکند باید منبع درآمد هم معین نماید. پس زکات باید در دست حاکم اسلامی باشد.
7- در روایات میخوانیم: پنهان کردن زکات از امام، نشانه نفاق است.(212)
اگر پنهان کردن زکات نشانه نفاق است، پس باید زکاتها به طور روشن نزد امام المسلمین جمع آوری و توسط او تقسیم شود.
8- در صدر اسلام افرادی کارشناس و متخصص در تخمین مبلغ زکات بودند و از طرف رسول خدا و حضرت علی (علیه السلام) به مناطق اعزام میشدند. آری اگر پرداخت زکات از وظائف فردی باشد و از وظائف رسمی نظام اسلامی نباشد، نیازی به فرستادن گروه تخمین و ارزیابی از طرف حکومت نبود.
9- حضرت علی (علیه السلام) به مخنف بن قیس که مسئول زکات بود، فرمود: هر کس از پیروان ما از مردم جزیره و کوفه و شام پرداخت کرده است، درست نیست زیرا نیروی سواره و پیاده ما از او حمایت میکرده است و سزاوار نیست که افرادی در مناطق از خدمات ما بهرهمند شوند، ولی زکات اموالشان را به دشمنان ما بدهند.(213)
از این حدیث معلوم میشود که زکات بورجه حکومت است و باید به حاکم داده شود تا امنیت منطقه را با تدبیر و استفاده از قوای مسلح بوجود آورد.
10- حضرت علی (علیه السلام) در نامههای 25، 26، 51 و 67 به مسئول زکات سفارشاتی میکنند که نشان میدهد باید اختیار زکات به دست حاکم اسلامی باشد، نمونه آن عبارتند از این که میفرماید:
مال زکات را باید به حاکم اسلامی برسانند تا او تقسیم نماید.
مال زکات را فوری نزد ما آورید، تا بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبرش تقسیم کنیم.
حضرت علی (علیه السلام) به مامور خود میگوید: سپس به مردم بگو! ای بندگان خدا، ولی خدا مرا نزد شما قرستاده است تا حق خدا را که در اموال شماست بگیرم، پس آیا برای خداوند در اموال شما حقی هست تا آن را به ولی خدا برسانم یا نه؟(214) و به همین دلیل ابوبکر با گروهی که زکات نمیدادند برخورد نظامی و لشکر کشی کرد و در تاریخ نام آن گروه به نام اصحاب رده معروف شده است.
11- دلیل پرداخت زکات حل مشکلات فقر است و اگر قدرت حکومت نباشد، بسیاری از مردم زکات نمیدهند و فقرا در فقر میسوزند. بنابراین باید حاکم اسلامی در مسئله زکات بقش فعال و قهار داشته باشد.
12- اگر هر کس با دست خود زکات مال خود را به افراد مستحق بدهد و نظارت حاکم اسلامی در کار نباشد، افراد زیادی سوء استفاده و از چند نفر زکات میگریرند.
13- در تامین زندگی فقرا از طریق حاکم اسلامی، ذلت و خواری و تحقیری نیست. ولی اگر فقیر مستقیم از دست افراد کمک بگیرد، احساس حقارت میکند. بنابراین برای حفظ کرامت و آبرو و شخصیت فقرا باید زکات نزد حاکم عادل اسلامی جمع آوری و تقسیم شود.
14- امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله مینویسند: بهتر است که زکات را در زمان غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) به فقیه و حاکم اسلامی بدهند، به ویژه اگر دستور بدهد. زیرا او به جایگاه و محل مصرف آن آگاهتر است و اگر فقیه و حاکم اسلامی بنابر مصلحت اسلام یا مسلمانان حکم کند که مردم زکات مال خود را به او بپردازند، پیروی از وی هر چند که از او تقلید نکنند، واجب است.(215)
سوال: با توجه به این همه قوانین و دلائل، پس چرا گروهی از بزرگان فقها بر این عقیدهاند که مردم خودشان زکات مالشان را بپردازند؟
پاسخ: شاید دلیل این بزرگان حدیثی باشد که میفرماید: زکات را از مال خود خارج کن و هر گونه مصلحت میدانی خرج کن.(216)
البته ممکن است که این روایات در زمان تقیه صادر شده باشد که دست امامان معصوم علیهم السلام در آن هنگام بسته بوده است و قدرتی برای جمع آوری زکات نداشتند و اگر اموالی را جمع آوری و تقسیم میکردند، کینه و حسادت حاکمان ستمگر را بر میانگیختند و برای طرفداران وفاداری که برای رساندن زکات به آن بزرگواران مراجعت میکردند، ایجاد زحمت میکردند. به همین دلیل امامان معصوم برای حفظ جان طرفداران خود، دستور دادند که نزد من نامی از زکات نبرید و (بدون سر و صدا) هر کس به شما زکات داد، بگیرد و هر کس نداد کاری به او نداشته باشید. من با هر چیز که سبب شهرتم شود مخالفم.(217)
نا گفته پیداست که اکثر مراجع تقلید (حفظهم الله) به پرداخت کنندگان اجازه پرداخت زکات را میدهند.