تربیت
Tarbiat.Org

روضه‏های استاد فاطمی نیا
محمد رحمتی شهرضا

اربعین

(1)
آمدن جابر به کربلا مسلم است. منتهی کدام اربعین آمده بوده است من نمی‏دانم؟ ای بسا در طریق تحقیق باشم. نمی‏دانم. به هر حال، اربعین بوده که آمده. شکی در این نیست. عطیه یکی از علمای آن زمان است. عطیه عوفی که هم در کتب شیعه از او روایت نقل شده و هم در کتب اهل تسنن از عطیه مطلب نقل شده است .روایت نشان می‏دهد که جابر گفت: عطیه! دستم را بگیر و من را ببر کربلا تا عزیزم حسین را زیارت کنم. من گاهی به دوستان می‏گویم از این مردان قدیمی و عباد و زهاد، چند جور می‏شود استفاده کرد. یک وقت می‏شود از اینها چیزی می‏پرسی، یک وقت هم تماشایشان بکنید ببینید چه کار دارند می‏کنند همه‏اش سؤال پیچ کردن درست نیست. عطیه یک آدم فهمیده‏ای بوده. می‏گوید وقتی که من دستش را گرفته بودم، این یار قدیم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را در راه خواب تماشا می‏کردم که این مرد چه کار می‏کند. دیدم مرتب تسبیح و تقدیس و خدا از دهان این مرد خارج می‏شود. تا رسیدیم به یک نهر آب و شریعه‏ای. گفت بگذار من غسل به جا بیاورم. رفت غسل به جا آورد و لباس‏های پاکیزه‏ای پوشید. دوباره دستش را گرفتم، دیدم قدم‏های کوتاه بر می‏دارد. وقتی در کنار قبر رسیدیم گفت که دست من را روی قبر بگذار! حالا این را من اضافه می‏کنم، نمی‏دانم چه رابطه‏ای بین تربیت و این پیرمرد دل سوخته بود که می‏گوید: تا دستش به قبر شریف رسید گریه شروع شد به حدی گریه کرد که بیهوش شد من رفتم و از نهر، آب آوردم و به صورتش پاشیدم. دیدم دوباره به هوش آمد دارد زمزمه می‏کند استراق سمع کردم دیدم می‏گوید: (حبیب لا یجیب حبیبه) (80) آقا چرا جوابم را نمی‏دهی من از راه دور آمدم. اینجا یک نکته‏ای برایتان بگویم. چون آیت الله گلپایگانی خودش اهل گریه بود. گفتند ایشان برای امام حسین علیه السلام گریه کرده بود و یک دوایی لازم بود در چشمشان ریخته شود. فرموده بودند که درست است این دوا هم پاکیزه است و هم خوب است ولی الان یک قدری دست نگه دارید. زیرا نمی‏خواهم با اشک امام حسین علیه السلام چیزی مخلوط بشود. می‏خواهم که این، خالص در چشمم بماند.
این نکته را بگویم ان شاء الله در ذهن عزیزان طلبه می‏ماند. نورانیت دارد. و آن این است که اگر جابر گریه می‏کرد دو تا علت داشت و ای بسا گفته نمی‏شود. به نظر قاصر من حقش ضایع می‏شود. خیلی‏ها بودند که امام حسین علیه السلام را دوست داشتند و این تعبیر من است. خیلی‏ها بودند قربان صدقه امام حسین علیه السلام می‏رفتند. ولی قول به امامت یک بحث دیگری است. جابر شیعه بوده است. علامه مجلسی می‏نویسد: وقتی گریه هایش تمام شد بلند شد و ایستاد امام حسین علیه السلام زیارت کرد. این جمله از دهان غیر اثنی عشری بیرون نمی‏آید. می‏دانید چه گفت؟ گفت: السلام علیک یا وارث علوم الانبیاء . این جمله جابر بوده است نه اینکه فقط امام حسین علیه السلام را دوست داشته باشد. شیعه بود. صحیحی الاعتقاد بوده است. این یک نکته که گریه‏اش از روی اعتقاد و محبت بوده است. نکته بعدی اینکه علت این گریه و بی هوش شدن جابر این بوده است که اینها دوران کودکی ابی عبدالله علیه السلام را دیده بودند. یکی از علمای سنی به نام شطرنجی کتابی در مورد اهل بیت دارد که نسخه‏ای از آن نزد من هست. دیدم آنجا می‏نویسد از طرق خودشان روایت می‏کند که حضرت سید انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم روزی در یک مسیری در حرکت بود صدای گریه امام حسین علیه السلام را شنید. خب! می‏دانید بچه‏ها گریه می‏کنند و معمولا صدایشان بیرون هم می‏آید و بالاخره برگشت، در زد و حضرت زهرا علیها السلام را صدا کرد. این تعبیر، من را منقلب کرده که فرمود: دخترم فاطمه! ألم تعلمی ان بکاءه یؤذینی؛(81) مگر نمی‏دانی من از گریه حسین رنج می‏برم! نمی‏دانی که من از گریه این ناراحت می‏شوم. چرا او را آرام نمی‏کنی؟ اینها برای این خاطره‏ها که داشتند و این چیزها را دیده بودند، هست که جابر بر روی قبر بی قرار می‏شود. آن وقت عالمه غیر معلمه چکار کرد؟ این جا این می‏گوید که الم تعلمی ان بکاءه یؤذینی نمی‏دانی که از گریه این، من رنج می‏برم یک روایت پیدا کردم. یک نفر آمد خدمت امام صادق علیه السلام گفت: آقا گرفتارم .بیچاره شدم. چه کنم؟ حضرت فرمود: خیلی که گیر کردی پناه ببر به رسول الله! آقایون این نکته سربسته گفته می‏شود. یا رسول الله گفتن؛ یکی از دو کار را برای آدم می‏کند یا حاجت برآورده می‏شود یا حضرت تصرفی می‏کند و مصیبت لااقل برای آدم خفیف می‏شود. من فکر می‏کنم که از اینجا بود که عالمه غیر معلمه زینب کبری علیها السلام در کنار آن کمی خفیف بشود. گفت: یا رسول الله! این همان حسین علیه السلام است که تو راضی به گریه‏اش نمی‏شدی، الان روی خاک افتاده است.