دست این بندهام به تو رسیده. خدا میفرماید: اگر به این نگوئی دستت درد نکند، از من هم تشکر نکردی عجیب است! صد تا شکرا لله هم بگوئی فایده ندارد. آدم باید حق شناس باشد. قدر شناس باشد. شما عزیزان میدانید که ما، در اثر خدمات و قدمهای راسخ چند نفر در صدر اسلام مسلمان شدیم و اسلام، پیش رفت. یکی از این شخصیتها وجود نازنین بانوی بزرگ (حضرت خدیجه کبری) است. چه قدر درود و تحیت باید برایش بفرستیم؟! الان هدیهای نداریم جز اینکه برای روح مطهرش صلواتی بفرستیم.
چقدر این خانم بزرگوار بود. لیاقتها بی حساب و بی کتاب نیست. آقا! این خانم چقدر لیاقت داشت که توانسته مادر حضرت زهرا علیها السلام بشود؟ خیلی حرف است. بهشت چهار بانوی بزرگ دارد. یکی از آنها حضرت خدیجه علیها السلام است. این خانم چقدر لیاقت داشت که خدا او را مادر یازده امام قرار داده؟ بعضا در بعضی خانوادهها اتفاق میافتد که سن خانم از آقا یکی دو سال یا چند سال بیشتر است من هم دیدهام. این هیچ نقصی نیست هیچ نقصی. اگر یک آدمی پیدا شود سن خانم را مطرح کند یا آن آقا را سرزنش کند که چرا رفتی او را گرفتی، جهل است و اینها دور افتادن از فرهنگ اسلام است. حضرت خدیجه علیها السلام خانم اشرف خلق روی زمین بود. یعنی همسر بهترین مرد عالم بود. سن مبارکش از پیغمبر چند سال بیشتر بود اگر این کار بد بود پیغمبر انجام نمیداد. در نظر داشته باشید در بعضی خانوادهها بی خودی بعضی حرفها زده میشود بی جهت دلها شکسته میشود. اینها را رها کنید. آدم این قدر باید حریت داشته باشد .به فرهنگ اسلام نزدیک شوید. ممکن است خانم لایقی باشد. از ما بزرگتر باشد. خب باشد. کوچکتر باشد. نه کوچکتری ملاک است نه بزرگتری. هیچ اشکالی ندارد. علی کل حال، این خانم بسیار بزرگوار است. خدا این قدر به او لیاقت داده است.
امشب شب رحلت این بزرگوار است. دو نفر از دنیا رفتهاند که راستی دل پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سوخت. یکی ابوطالب علیه السلام و یکی حضرت خدیجه علیها السلام بود. حضرت صلی الله علیه و آله و سلم آن سال که حضرت ابوطالب را خاک کرد؛ اسمش را عالم الحزن (29) گذاشت.
برای حضرت خدیجه علیها السلام هم خیلی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ناراحت بود. این بانوی بزرگ، با دل شکسته از دنیا رفت. چه آزارهایی میرساندند. عمرش وفا نکرد که بماند و ببیند که و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا (30) آن زمان را ندید. و فاطمه زهرا علیها السلام را به یادگار گذاشت و از دنیا رفت. (سلام الله علیها و صلوات الله علیها). حالا باید برویم در خانه صدیقه کبری علیها السلام تسلیت به او بگوییم. بگوییم خانم! آمدیم تسلیت بگوییم. شما مادرتان را این طور از دست دادید. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را هم که پدر بزرگوارتان بود، وقت از دست دادید، خیلی بی قرار شدید. وقتی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم در حال احتضار بود، حضرت زهرا علیها السلام اشک میریخت. خیلی برایش سخت بود. خیلی! حضرت فرمود دخترم! بیا نزدیک. آهسته به او مطلبی فرمود. وسط گریه، خندید! بعدا زنان پیغمبر پرسیدند که دختر پیغمبر! پدر بزرگوارت به شما چه فرمود؟ گفت: به من فرمود: تو اول کسی هستی از اهل من که پیش من میآیی. زهرا برای این خندید.
دخترها معمولا با مادرانشان مأنوس میشوند. حتی بخواهند منزل تهیه کنند، سعی میکنند در نزدیکی مادر باشد. بروند، بیایند. یک نوع نیاز به مادر هست. حتی بعد از شوهر کرد حتی بعد از اینکه روی پای خود قرار میگیرد. مادر چند تا فرزند میشود نوعی نیاز باقی میماند. اما جانم به قربان صدیقه کبری علیها السلام که وقتی به خانه همسر رفت دارای بچههای شد. بعد هم پدرش را از دست داد یک وقت من فکر کردم که روایت نشان میدهد خانم بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کنار قبر پدر بزرگوار میرفت و آنجا مینشست. گریه میکرد. چند تا علت به ذهن قاصرم رسید، یکی این که قبر اشراف کائنات بود. قبر سید کائنات، سید خلق بود و یک عطری در این قبر بود نه شعار باشد.یک عطری است که بر مشام خیلیها نامحرم است. الا خیلی نادر. که قضیهاش مفصل است.
یک مشت از این خاک را بر میداشت و به مشامش نزدیک میکرد.
ماذا علی من شم تربة احمد - ان لا یشم مدی الزمان غوالیا (31)
ای پدر! چه سری در این عطر تو هست؟ این خاک چه عطری دارد؟ که آدم استشمام میکند. اصلا دلش نمیخواهد در تمام عمرش، عطر دیگری را استشمام کند. متقابلا خود صدیقه طاهره علیها السلام عطری داشت که فقط بر پیغمبر محرم بود. فرمود یا سلمان! کنت اذا اشتقت الی رائحة الجنة شممت