]
نهم - شیخ طوسی روایت کرده از فحام از محمّد بن احمد هاشمی منصوری از عموی پدرش ابوموسی عیسی بن احمد بن عیسی بن المنصور که گفت: قصد کردم خدمت امام علی نقی علیه السلام را روزی. خدمتش مشرف شدم عرض کردم: ای آقای من! این مرد، یعنی متوکل مرا از خود دور گردانیده و روزی مرا قطع کرده و ملول از من و من نمیدانم این را مگر به واسطه آنکه دانسته است ارادتم را به خدمت شما و ملازمت من شما را پس هرگاه خواهشی فرمایی از او که لازم باشد بر او قبول آن خواهش را سزاوار است که تفضل فرمایی بر من و آن خواهش را از برای من اقرار دهید. حضرت فرمود: درست خواهد شد ان شاء اللَّه. پس چون شب شد چند نفر از جانب متوکل پی در پی به طلب من آمدند و مرا به نزد متوکل بردند پس چون نزدیک منزل متوکل رسیدم فتح بن خاقان را بر در سرای دیدم ایستاده گفت: ای مرد! شب در منزل خود قرار نمیگیری ما را به تعب میاندازی، متوکل مرا به رنج و سختی افکنده از جهت طلب کردن تو. پس داخل شدم بر متوکل دیدم او را بر فراش خود، گفت: ای ابوموسی! ما غفلت میکنیم از تو، تو فراموش میگردانی ما را از خودت و یاد ما نمیآوری حقوق خود را الحال بگو چه در نزد ما داشتی؟ گفتم: فلان صله و عطا و رزق فلانی و نام بردم چیزهایی چند. پس امر کرد آنها را به من بدهند با ضعف آن، پس گفتم به فتح بن خاقان که امام علی نقی علیه السلام اینجا آمد؟ گفت: نه، گفتم: کاغذی برای متوکل نوشت؟ گفت: نه!
پس من بیرون آمدم چون رفتم فتح عقب من آمد و گفت: شک ندارم که تو از امام علی نقی علیه السلام دعایی طلب کردهای پس از برای من نیز از او دعایی بخواه. پس چون خدمت آن حضرت رسیدم حضرت فرمود: ای ابوموسی! هذا وَجْهُ الرِّضا این روی، روی خشنودی و رضا است، گفتم: بلی! به برکت تو ای سید من و لکن گفتند به من که شما نزد او نرفتید و از او خواهش نفرمودید. فرمود: خداوند تعالی میداند که ما پناه نمیبریم در مهمات مگر به او و توکل نمیکنیم در سختیها و بلاها مگر بر او و عادت داده ما را که هرگاه از او سؤال کنیم اجابت فرماید و میترسیم اگر عدول کنیم از حق تعالی خدا نیز از ما عدول فرماید. گفتم که فتح به من چنین و چنین گفت، فرمود او دوست میدارد ما را به ظاهر خود و دوری میکند از ما به باطن خود و دعا فائده نمیکند برای کسی که دعا کند مگر به این شرایط، هرگاه اخلاص ورزی در طاعت خدا، و اعتراف کنی به رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم و به حق ما اهل بیت و سؤال کنی از حق تعالی چیزی را محروم نمیسازد تو را، گفتم: ای سید من تعلیم کن به من دعایی که مخصوص سازی مرا به آن از بین دعاها، فرمود: این دعایی است که بسیار میخوانم من خدا را به آن و از خدا خواستهام که محروم نفرماید کسی را که بخواند آن را بعد از من در مشهد من و دعا این است:
یا عُدَّتی عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یا رَجائی وَ الْمُعْتَمَدُ وَ یا کَهْفی وَ السَّنَدُ وَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا قُل هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَدَاً اَنْ تُصَلِّیِ عَلَیْهِمْ وَ تَفْعَلَ بی کَیْتَ وَ کَیْتَ.(1144)
[