تربیت
Tarbiat.Org

منتهی الآمال تاریخ چهارده معصوم (جلد دوم)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

ذکر محمد بن زید بن الإمام زین‏العابدین علیه السلام و اعقاب او

محمد بن زید کوچکترین فرزندان زید شهید است و او را در عراق اعقاب بسیار بوده، کنیتش ابوجعفر، فضلی بسیار و نبالتی به کمال داشت، و قصه‏ای از فتوت و جوانمردی او معروف است که داعی کبیر آن را برای سادات و علویین نقل کرده که آن را سرمشق خود قرار داده و به آن طریق رفتار نمایند، و ما آن قصه را در ذکر اولاد حضرت امام حسن علیه السلام نگارش دادیم به آنجا رجوع شود.
و پسرش محمد بن محمد بن زید همان است که در ایام ابوالسّرایا یا در سنه صد و نود و نه بعد از وفات محمد بن ابراهیم طباطبا مردم با وی بیعت کردند و آخرالأمر او را گرفته به نزد مأمون در مرو فرستادند و در آن وقت بیست سال داشت، مأمون تعجب کرد از صغر سن او، با وی گفت: کَیْفَ رَاَیْتَ صُنْعَ اللَّهِ بِاْبِنِ عَمَّکَ؟
محمد گفت:
رَاَیْتُ اَمینَ اللَّهِ فِی الْعَفْوِ وَالْحِلْمِ - وَ کانَ یَسیراً عِنْدَهُ اَعْظَمُ الْجُرْمِ‏
گویند چهل روز در مرو بود آنگاه مأمون او را زهر خورانید و جگرش پاره پاره شده در طشت می‏ریخت و او نظر می‏کرد به آنها و خلالی در دست داشت و آنها را می‏گردانید. و مادرش فاطمه دختر علی بن جعفر بن اسحاق بن علی بن عبداللَّه بن جعفر بن ابی طالب بوده است.
و پسر دیگری جعفر بن محمد بن زید مردی عالم و فقیه و ادیب و شاعر و آمر به معروف و ناهی از منکر بوده در کلاجر نیشابور به خاک رفته، کذا فی بعض المشجّرات، و ظاهراً او است پدر احمد سکّین که بیاید ذکرش بعد از این.
و بدان که از احفاد محمد بن زید است، سید اجل وحید عصره و فرید دهره صدرالدّین علی بن نظام‏الدّین احمد بن میر محمد معصوم مدنی مشهور به سید علیخان شیرازی جامع جمیع کمالات و علوم، صاحب مؤلفات نفیسه مانند شرح صمدیه و شرح صحیفه و سلافة و انوار الربیع و سلوة الغریب و غیر ذلک. وفاتش سنه هزار و صد و نوزده در شیراز واقع شده و قبرش در شاه‏چراغ نزدیک قبر سید اجل سید ماجد است، پدران سید علیخان همگی علما و فضلا و محدثین بوده‏اند، در کتاب سلافة العصر من محاسن أعیان العصر در ترجمه والدش نظام‏الدین احمد، فرمود:
اَمامُ ابْنُ اِمامٍ وَ هُمامُ ابْنُ هُمامُ هَلُمَّ جَرّاً اَلی‏ اَنْ اُجاوِزَ الْمَجَرَّةَ مَجَرّاً لا اَقِفُ عَلی‏ حَدٍّ حَتّی‏ اِنْتهِیَ اِلی‏ اَشْرَفِ جَدٍّ وَ کَفی‏ شاهِداً عَلی‏ هذا الْمَرامِ قَوْل اَحَدِ اَجْدادِهِ الْکِرامِ لَیْسَ فی نَسَبِنا اِلاّ ذُوفَضْلٍ وَ حِلْمٍ حَتّی‏ نَقِفَ عَلی‏ بابِ مَدینَةِ الْعِلْمِ.(162)
و از جمله پدران او است استاد البشر والعقل الحادی عشر غیاث‏الدّین منصور دشتکی که قاضی نوراللَّه در مجالس در ترجمه او فرموده: خاتم الحکماء و غوث العلماء الأمیر غیاث‏الدّین منصور شیرازی آنکه ارسطو و افلاطون بلکه حکمای دهر و قرون اگر در زمان آن قبله اهل ایمان بودندی مفاخرت و مباهات به انخراط در سلک مستفیدان و ملازمان مجلس عالیش نمودندی انتهی.(163)
گویند در بیست سالگی از ضبط علوم فارغ گردیده و در چهارده سالگی داعیه مناظره با علامه دوانی در خود دیده، در سنه نهصد و سی و شش که زمان سلطنت در کفّ با کفایت شاه طهماسب صفوی بود آن جناب به صدارت عظمی رسید ملقب به صدر صدور ممالک گردید، و در سنه نهصد و سی و هشت جناب خاتم المجتهدین محقق کرکی از عراق عرب به تبریز آمد و از جانب سلطان نهایت احترام می‏دید به امیر غیاث‏الّین مذکور در طریقه محبت مسلوک فرمود. گویند که این دو بزرگوار با هم قرار دادند که در یک هفته جناب محقق کتاب شرح تجرید را نزد میر بخواند و در هفته دیگر جناب میر کتاب قواعد را از جناب محقق استفاده نماید. مدتی بر این منوال گذشت تا آنکه مفسدین سخنی چینی کردند و مابین این دو بزگوار را به هم زدند، پس جناب میر، از منصب صدارت استعفا و عود به شیراز نمود و در سنه نهصد و چهل و هشت به رحمت ایزدی پیوست و در جوار مزار پدر بزرگوارش به خاک رفت، و آن جناب را منصنفات بسیار است که ذکرش در اینجا مهم نیست و والد ماجدش سید الحکماء و المدقّقین ابوالمعالی صدرالّین محمد بن ابراهیم است که معروف به صدرالدّین کبیر که قاضی نوراللَّه در ترجمه او فرموده: آباء و اجداد امجاد او تا حضرت ائمه معصومین علیهم السلام همگی حافظ احادیث و حامل علوم شرعیه بوده‏اند انتهی.(164) از مأثر او، مدرسه رفیعه منصوریه است در شیراز، در سنه نهصد و سه از دنیا رحلت بفرمود.
و از جمله اجداد ایشان است نصرالدّین ابوجعفر احمد سکّین که مقرب به خدمت حضرت امام رضا علیه السلام بوده و آن حضرت فقه الرضا را به خط مبارک خویش برای او نوشته و آن کتاب شریف در جمله کتب سید علیخان در بلاد مکه معظمه بوده چنانکه صاحب ریاض فرموده، و سید صدرالدّین محمّد مذکور فرموده:
ثُمَّ اِنَّ اَحْمَدَ السِّکین جَدّی صَحِبَ الاِمامَ الرِّضا علیه السلام مِنْ لَدُنْ کَانَ بِالْمَدینَةِ اِلی‏ اَنْ اُشْخِصَ تَلْقاءَ خُراسانَ عَشْرَ سِنینَ فَاَخَذَ مِنْهُ الْعِلْمَ وَ اِجازَتُهُ عِنْدی فَاَحْمَدُ یَرْوی عَنِ الاِمامِ الرِّضا علیه السلام عَنْ آبائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ عَنْ رَسولِ اللَّهِ صلی اللَّه علیه و آله و سلم وَ هذَا الاَسْنادُ اَیْضَاً مِمّا اَتَفَرَّدُ بِهِ لایُشْرِکُنی فیهِ اَحَدٌ وَ قَدْ خَصَّنِیَ اللَّهُ تَعالیَ بِذلِکَ وَ الْحَمْدُللَّهِ.