تربیت
Tarbiat.Org

ابراهیم
مرکز غدیر‏‏‏

ابراهیم (ع) الگوی تاریخ‏%

بیش از هزار سال از طوفان نوح گذشت، نسل بشر که با طوفان نوح پاکسازی شده و بار دیگر با جمعیتی مؤمن حیات و زندگی را آغاز کرد با هجوم بی‏امان شیطان مواجه شد. وقتی فرزندی به یکی از فرزندان نوح منتقل شد برخی از برادران او به این مطلب حسادت ورزیدند و قابیل وار به مقابله با برادر خود پرداختند و به این ترتیب بار دیگر مقابله حزب شیطان با حزب الله آغاز گشت و همین امر موجب تخریب و فاصله گرفتن گروه بسیاری از مردمان از راه خداوند شد. تا اینکه به زمان ظهور ابراهیم منتهی شد که قدرت در دست فردی بنام نمرود بود که او پا را از همه مراتب بالاتر گذارده و ادعای خدایی بر زمین را داشت و چنان بر جهان آن روز سلطه یافته که هر تصمیم ظالمانه‏ای را به اجرا می‏گذارد و کسی را یارای مخالفت با او نبود.%
ابراهیم پیامبری بود که در این فصل از تاریخ که جهان با سیاهی حکومت جهل و ستم مواجه بود مبعوث گشته و به مبارزه با نمرود پرداخت.%
مبارزه و انجام رسالت ابراهیم درس بزرگی برای بشریت بود و خداوند او را به عنوان اسوه و الگوی تاریخ بیان می‏دارد و می‏فرماید:%
"قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه"%
برای شما ابراهیم و کسانی که با او همراهی نمودند الگویی مناسب است؛%
خداوند در آیه دیگری می‏فرماید:
"لقد کان لکم فیهم اسوه حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخر و من یتول فان الله هو الغنی الحمید"(1) %
"ابراهیم و یارانش برای شما الگوی مناسبی هستند برای آنها که امید به خدا و روز قیامت دارند بلی هر کسی عقب نشینی کند خداوند بی نیاز و ستوده است.%
زندگانی ابراهیم از هنگام تولد تا مرگ درس و عبرت است که اکنون زندگی و رسالت این پیامبر بزرگ الهی را در فصلهای زیر مورد مطالعه قرار می‏دهیم.%
تولد
%%
نمرود مستبد و خودکامه با قدرت زورمدارانه خود بر مردم آن دوران سیطره کامل داشت و با اشاعه فرهنگ بت پرستی و معرفی خود به عنوان خدای روی زمین جامعه را از توحید و عبودیت دور ساخته و بشریت را در معرض تباهی قرار داده بود.%
او با خبر شد که کودکی به دنیا می‏آید که تاج و تختش را درهم خواهد ریخت و توحید را در زمین تبلیغ می‏کند.%
او به فکر جلوگیری از ظهور این مولود بود و در روزی که گمان داشت نطفه ابراهیم بسته می‏شود دستور داد مردها را از شهر دور کنند و هیچ مردی با همسر خود آمیزش نداشته باشد. اما او نمی‏دانست که عالم در دست خداوند است و نمی‏توان مانع اجرای اراده او شد و در راه او نمی‏توان ایجاد سد نمود.%
پدر ابراهیم در کاخ نمرود از خدمتگزاران بود و در آن روز نمرود مجبور شد او را برای انجام ماموریتی به شهر اعزام کند و همان روز نطفه ابراهیم بسته شد. نمرود با خبر شد که ابراهیم متولد خواهد شد، و او فهمید نتوانسته آن شب همه مردها را از شهر دور نگاه دارد اما نمی‏توانست مشخص کند چه کسی است و به پدر ابراهیم نیز بد گمان نبود. سپس دستور داد تمام زنهایی را که مورد اتهام هستند بازرسی نموده و در صورت مشاهده بارداری به قتل برسانند. در این دستور کودکهای فراوانی به قتل رسیدند و حکومت شیطان چنان سهمگین بود که کسی یارای مقابله با این ستم و ظلم را نداشت.%
خداوند اثر حمل را در مادر ابراهیم مخفی نمود و ابراهیم از این خطر جان سالم بدر برد.%
ابراهیم در سنین جوانی قرار گرفت و از سوی خداوند برای هدایت مردم و خارج ساختن آنها از انحرافات و شرک مأمور شد.%
در آن زمان مردم، فرهنگ توحید را فراموش نموده و به سوی خدایان دروغین رفته بودند. گروهی بت، گروهی ماه و ستارگان و گروهی خورشید را می‏پرستیدند و بالاتر از همه نمرود خود را به عنوان خدای بزرگ معرفی می‏کرد.%
نتیجه این بت پرستی، انحراف اجتماع آنها از مسیر انسانیت و غلطیدن در اعمال پست و غیر انسانی بود که شیوع انحراف جنسی یکی از مظاهر این بت گرایی در برخی مناطق آنها به شمار می‏آمد.%
ابراهیم مبارزه خود را در زمینه توحید با همه مظاهر شرک آغاز نمود.%
با آنها که ماه و خورشید و ستارگان را به عنوان خدا می‏شناختند به بحث پرداخت و با استفاده از ساده‏ترین روشها آنها را در معرض تردید قرار داد.%
بحث با ستاره پرستان
%%
حضرت ابراهیم در برابر آنها که ستارگان را خدا می‏دانستند قرار گرفت شب هنگام آنها به ابراهیم گفتند اینها خدای ما هستند.%
(2)%
"ابراهیم پرسید این خدای ما است؟ صبح نزدیک شد و ستاره غروب کرد ابراهیم گفت نمی‏توان به آنچه غروب می‏کند دل بست."%
او نمی‏تواند خدا باشد. خدا باید همیشه حاضر باشد چون ما همیشه و در همه حال به خداوند نیازمند هستیم و آنگاه که این خدا در افول است چگونه از او کمک می‏خواهید و او چگونه می‏تواند به شما کمک کند و اصولا آنکه رفتنی است برای آمدنش نیاز دارد و برای رفتنش نیاز و ما خدایی را باید پیدا کنیم که بی نیاز مطلق باشد پس ستاره خدا نیست و نمی‏توان به او دل بست و او را به عنوان خدا دوست داشت.%
(3)«انعام 77» %
ماه را دید گفت این خداست اما ماه نیز به غروب گرایید و ابراهیم گفت اگر خدا مرا هدایت نکند از گروه ستمگران خواهم بود.%
آنکه خداوند متعال را رها می کند و به ماه که مخلوقی از خالق بی انتها است سر سجده فرود می‏آورد بر خویش و دیگران ستم روا داشته است.%
(4)%
و آنگاه در برابر کسانی قرار گرفت که خورشید را می‏پرستیدند گفت: "این خداست؟ بلی این از آنها بزرگتر است اما این نیز غروب نمود و به همان دلیل این نیز قابل عبادت نیست."%
ابراهیم و همه بشر نیازمند خدای جاودانه و بی نیاز است و ماه و خورشید و ستارگان نه جاودانه‏اند که غروب کردند و نه بی نیاز که برای طلوع نیاز به رفع حجاب از چهره آنهاست پس خود نیازمند خالق‏اند.%
"من از آنچه می‏پرستید بیزارم."%
(5)%
"من صورت خود را به سوی کسی باز می‏گردانم که آسمان و زمین را خلق نمود و من برای او شریکی قایل نمی‏شوم."%
مواجهه با نمرود%
%%
ابراهیم به سراغ نمرود رفت و خدایی او را زیر سؤال برد نمرود باید به ابراهیم پاسخ می‏گفت ابراهیم تا اینجا نشان داده که می‏تواند جو جهل را شکسته و خدایان دروغین را کنار بگذارد.%
نمرود به ابراهیم می‏گوید چرا من خدا نباشم و آنچه تو ادعا می‏کنی خدا باشد؟ ابراهیم به او می‏گوید تو عاجزی و خداوند باید قادر باشد پس تو نمی‏توانی خدا باشی.%
او از ابراهیم سؤال می‏کند که به چه دلیل من ناتوان هستم مگر قدرت مرا نمی‏دانی و مگر خدای تو چه قدرتی دارد من حکومتی مقتدر دارم و هر کاری را که مایل باشم انجام می‏دهم.%
(6)%
"آیا ندیدی آن را که با ابراهیم به بحث نشست و با قدرتی که خدا در اختیار او قرار داده بود ادعا می‏کرد."%
(7)%
"ابراهیم فرمود قدرت خداوند این است که زنده می‏کند و می‏میراند این در اختیار تو نیست تو نمی‏توانی کسی را زنده کنی و یا کسی را بمیرانی ممکن است کسی را به قتل رسانی اما این تو نیستی که او را می‏میرانی بلکه مشیت الهی است که باید بر قتل و موت او تعلق گیرد و الا اگر همه عالم جمع شوند تا کسی را به قتل برسانند و خداوند نخواهد نمی‏شود."%
او گفت من هم این قدرت را دارم؛%
دو زندانی را آوردند یکی را آزاد نمود و دیگری را به قتل رساند و گفت آن را که قرار بود به قتل برسانم آزاد کردم پس من او را زنده نمودم و این را که زنده بود به قتل رساندم پس من نیز همان قدرت خدای تو را دارا هستم.%
در اینجا بلافاصله ابراهیم به او می‏فرماید:%
(8)%
"خداوند من خورشید را از غرب طلوع می‏دهد تو آن را از غرب ظاهر نما."%
این برای او قابل تکرار نبود و نمی‏توانست با پاسخی عامیانه عوامفریبی کند. اینجا بود که :%
(9)%
"نمرود کافر مبهوت ماند و نتوانست دیگر پاسخی ارائه دهد."%
ابراهیم در برابر بتگرایان
%%
در مبارزه علیه بت و بت‏پرستان ابراهیم سخن را با کسی آغاز می‏کند که برای او همچون پدر است یعنی با او نسبت دارد و از طرفی در دستگاه نمرود است و کار بت سازی و پیکره سازی و حفاظت از بتها بر عهده اوست و او از ابراهیم نیز انتظار دارد تا در این باره به او کمک کند و تلاش نماید تا به بت و نمرود به بهترین شکل خدمت کند اما با کمال تعجب مشاهده می‏کند که ابراهیم نسبت به بتها سخن دیگری دارد و به او می‏گوید:%
(10)%
"به چه دلیل چیزی را عبادت می‏کنید که نه می‏شنود و نه می‏بیند و نه به شما سودی می‏رساند؟ پدرجان شیطان را عبادت نکن شیطان نسبت به خداوند عصیانگر است."%
و برای جلب اطمینانش به او گفت:%
"خداوند به من دانشی عطا فرموده که به تو نداده پس از من پیروی کن تا تو را در راه مستقیم قرار دهم."%
این مطلب برای او بسیار عجیب و سخت بود که کسی در باره بتها تردید ایجاد نماید لذا با تعجب به او گفت:%
"تو واقعا از بتها روی گردانیده‏ای؟" و تهدید کرد که: "اگر به مخالفت با بتها خاتمه ندهی تو را سنگسار خواهیم نمود و آنگاه به او دستور تبعید داد."%
در این باره ابراهیم با او که نماینده قدرت و سلطه بود سخن تندی نگفت و بلکه با کلامی نرم او را مورد خطاب قرار داد و گفت:%
(11)%
"بر شما سلام باد برای تو (که همچون پدر من هستی) طلب مغفرت می‏کنم که او نسبت به من به شدت مهربان است."%
ابراهیم آنها را مدتی به حال خود رها می‏کند اما آنها را تحت نظر دارد%
(12)%
"من شما و آنچه از غیر خدا مورد دعا قرار می‏دهید رها می‏کنم و از خدا می‏خواهم که در دعا از خداوند دچار شقاوت نشوم."%
ابراهیم بار دیگر به سراغ آنها آمد%
(13)%
به آزر و سایر مردم که همفکر او بودند گفت:%
"این صورتها و شکلها چیست که در برابر آنها به زمین می‏افتید، اینها چیست که عبادت می‏کنید؟%
(14)
"گفتند: ما بتها را عبادت می‏کنیم و در کنار آنها اعتکاف می‏کنیم."%
(15)%
"ابراهیم گفت: آیا وقتی آنها را عبادت می‏کنید صدایشان را می‏شنوید؟یا فایده و ضرری برای شما دارند؟"%
(16)
(17)%
"گفتند: ما دیدیم پدرانمان آنها را عبادت می‏کردند."%
(18)%
"ابراهیم گفت: شما و پدرانتان در گمراهی هستید"%
(19)%
به ابراهیم گفتند: "آیا برای ما حق را آورده‏ای یا ما را به بازی گرفته‏ای؟"%
(20)%
"ابراهیم گفت: خدای شما پروردگار آسمان و زمین است که آنها را خلق نمود و من بر این مطلب شهادت می‏دهم"%
(21)%
"پدرجان می‏ترسم که عذاب الهی نازل شود و تو را در بر گیرد که درد آن صورت همراه شیطان خواهی بود."%
"قسم به خداوند من بتهای شما را درهم خواهم کوبید."%
ابراهیم تهدید خود را عملی نمود، و به این ترتیب مبارزه ابراهیم با آنها از حد سخن فراتر رفت ابراهیم مشاهده کرد که هر چه با آنها سخن می‏گوید به گونه‏ای خود را توجیه می‏کنند و یا دستگاه نمرود آنها را توجیه می‏کند و آنها همچنان بر بت پرستی و قربانی نمودن برای بت پافشاری می‏کنند از اینرو تصمیم به انجام راهی عملی گرفت تا آنها بتوانند حق را بیشتر درک کنند. به همین دلیل یک روز تعطیل عمومی را که همه از شهر بیرون می‏رفتند انتخاب نمود و ابراهیم در شهر باقی ماند و گفت:%
(22)%
"من بیمار هستم و به عید و جشن شما حاضر نمی‏شوم. او را در شهر باقی گذاردند.ابراهیم به سراغ بتها و رفت و (به تمسخر) به آنها گفت پس چرا از این غذاها که برای شما به عنوان نذورات آورده‏اند نمی‏خورید.چرا حرفی نمی‏زنید.به سوی آنها حمله‏ور شد."%
(23)%
همه را منهدم نمود و تبر را بر گردن بت بزرگ آویخت. اهالی بازگشتند و از این وضعیت به تعجب و هراس افتادند و گفتند چه کسی با خدایان ما چنین کرده او ستمگر است.گفتند شنیدیم که جوانمردی در باره آنها بدی می‏گفت که نامش ابراهیم است."%
(24)%
"دستور دادند او را در برابر مردم احضار و بازجویی کنند."%
(25)%
"فورا سراغ او رفتند."%
(26)%
"گفتند: ابراهیم تو با خدایان ما چنین انجام دادی؟ ابراهیم گفت: تقصیر بت بزرگ است او چنین نموده اگر اینها توانایی سخن دارند از خود آنها بپرسید."%
آری اگر بتها توان اقدامی دارا هستند بت بزرگ مسؤول حفاظت از سایر بتها است آنها او را بت بزرگ می‏نامند یعنی او خدای خدایان است پس حفاظت بتها بر عهده اوست و اگر بتها تخریب شده‏اند تقصیر اوست که مانع تخریب نشده و آنها چنین خراب و ویرانند و باید این مطلب را از همان بنهای کوچک سؤال کنند تا آنها بگویند که بت بزرگ هیچ اقدامی را انجام نداد و بلکه بگویند بت بزرگ قادر به این کار نیست اما بتها که سخن نمی‏گویند اینها چوب و سنگ و گل هستند که اکنون بر زمین ریخته و زیر پا هستند و این بشر بود که اینها را با تماثیلی زیبا در برابر خود قرار می‏داد و می‏پرستید و اصولا انسان اگر در برابر خدا خاضع و عبد نشود شیطان او را در راهی قرار می‏دهد که در برابر محصول دست خود عبد و خاضع باشد.%
(27)%
"با این سخن ابراهیم آنها به فکر فرو رفتند و فهمیدند بیراهه می‏روند و بر خویش و دیگران ستم روا داشته‏اند. اما این نگرش چندان طول نکشید و شیطان بلافاصله بر صحنه مسلط شد و آنها را وارونه ساخت لذا به ابراهیم گفتند:تو که می‏دانی اینها توان سخن گفتن ندارند."%
ابراهیم منتظر این سخن بود تا بر تفکر آنها ضربتی نوازد و چشم عقلشان از خواب بیرون شود لذا گفت:%
شما خدا را رها نموده و عبد چیزی شده‏اید که هیچ نفعی برای شما ندارد ضرری هم نمی‏تواند بر شما وارد کند(آنها را ترسانیده بودند که اگر خلاف بتها عمل کنید بتها شما را نابود می‏کنند و آنها از ترس بتها دائم برای آنها نذورات می‏آوردند و عبد بتها بودند تا مبادا بر آنها خشم گیرند ابراهیم آنها را از خواب بیدار کرد که اینها نه نافعند و نه ضررسان.%
(28)%
"ابراهیم برای توجه بیشتر به آنان گفت: آیا آنچه را خود تراشیده‏اید عبادت می‏کنید؟ در حالیکه خداوند خالق شما و کارهایتان است. اف بر شما و معبودهای غیر خدایتان آیا اندیشه نمی‏کنید؟"%
اینها می‏توانستند با این بیانات روشن و صریح از غفلت بیرون آمده و در برابر شیطان پیروز شوند اما اصرار بر جهل و پیروی از خطا ماجرای دیگری است که شیطان در مسیر آنها گسترانید و آنها را همچنان در بندگی خود نگاه داشت.%
طبیعی است که آنها گمان کنند اگر دست از بتها بردارند منافعشان را از دست می‏دهند. از سوی دیگر نمرود که بر بت و بتگری حکومت خود را استوار نموده و سالیان متمادی مردم را در استثمار و استبداد خود نگاه داشته و همیشه آنها را از خطر بتها ترسانیده و هر از چند گاهی خطر بت بزرگ را بر آنها نواخته مردم را به حال خود رها نمی‏کند تا سخن ابراهیم را درک نموده و به آنچه فهمیده‏اند عمل کنند.%
از اینرو به ابراهیم حمله کردند که تو به خدایان ما شرک ورزیدی و مورد غضب آنها قرار خواهی گرفت.%
(29)%
"ابراهیم گفت آیا درباره خدا با من بحث می‏کنید در حالیکه او مرا هدایت نموده و من از آنچه شما در برابر خداوند به عنوان خدا انتخاب کرده‏اید هیچ هراسی ندارم (هیچ ضرری نمی‏توانند به من برسانند) مگر اینکه خداوند بخواهد (که البته خداوند با هر ابزاری می‏تواند به کس بخواهد نفع یا ضرر برساند اگر سنگ یا چوب و یا هر ابزاری باشد)پروردگار من علمش بر همه چیز احاطه دارد آیا بیدار نمی‏شوید."%
(30)%
"چگونه من از بت شما هراس داشته باشم ولی شما از اینکه برای خدا شریکی قائل شده‏اید و دلیلی برای خدا بودن او ندارید نمی‏ترسید کدامیک از ما بیشتر حق دارد احساس امنیت کند اگر اهل دانش هستید؟"%
(31)%
"در پایان ابراهیم به آنها اطمینان می‏دهد که در صورت ایمان واقعی به خداوند و پرهیز از بت‏پرستی، هدایت خواهند شد.%
"آنجا که می‏فرماید:آنها که ایمان آوردند و ایمانشان همراه با ستم نبود آنها ایمن هستند و آنها هدایت یافته‏اند."%
ابراهیم در آتش افروخته نمرود%
با آنکه ابراهیم الله را برای آنها تبیین نمود و همچون خورشید تابان بر آنها ثابت کرد که بتها و بت بزرگ را هیچ امکان تاثیر گذاری نیست و آنها نیز همانند بت سازان مخلوقند و در برابر اراده و مشیت الهی عاجز و درمانده و اگر ابراهیمیان به خود آیند و در برابر نهیب و غرش و تهدید نمرودیان که بر بت و بتگری استوار است بایستند آنگاه خواهند دید که آنها در برابر کید و مکر الهی عاجزند لیکن این شعار را سر دادند وگفتند:%
"که اگر اهل حمایت از خدایانتان هستید ابراهیم را آتش بزنید.بنای بلندی درست کنید و او را در آتش بیاندازید."%
"در این باره قرآن می‏فرماید: این چنین حیله ورزی کردند و بجای اینکه اجازه دهند مردم در سخنان ابراهیم تفکر کنند با ایجاد جو مردم را از او پراکندند."%
"در باره ابراهیم حیله ورزیدند اما آن را شکست دادیم."%
آتش افروختند چنان که گمان می‏کردند ابراهیم در میان آن ذوب خواهد شد و اثری از او باقی نخواهد ماند.%
ابراهیم اکنون تنهاست هنوز کسی او را یاری نمی‏دهد و باید ورود در آتش را بجان بخرد تا بتواند مشعل تاریخ بشریت درد مسیر خدا باشد%
در برابر همه حامیان بتگری و بت بزرگ و نمرود که خود را خدای آنها می‏داند تنهاست. اما آنها غافلند که ناخودآگاه در برابر یک نفر همچون ابراهیم زبون و درمانده شده‏اند و مجبور به ایجاد کوهی از آتش شده‏اند تا او را بسوزانند.%
اما آیا می‏توان ابراهیم را خاموش ساخت؟ ابراهیم نور خداست و نور خدا جاودانه است اگر چه شیطان همه قوای خود را در برابر او به میدان آورد.%
آنها چون از خداوند و قدرت او غافلند گمان دارند که پیروز می‏شوند اما به سختی شکست خوردند و خداوند به همان ابزار که می‏خواستند وسیله نابودی ابراهیم قرار دهند و طبق روال طبیعی نیز باید چنین می‏شد یعنی آتش دستور داد:%
(32)%
" ای آتش برای ابراهیم سرد و مطبوع باش."%
با این دستور دیگر ابراهیم نخواهد سوخت بلکه آنها باید بسوزند آنکه قدرتش بر دوری از خدا و متکی به ماده و ابزار مادی است باید آتش بگیرد آنهم نه با آتشی که خداوند به او دستور داده که خنک و مطبوع باش بلکه با آتشی که در درونشان شعله می‏کرد و باید به آنها گفت از خشمتان بمیرید.%
(33)%
حیله ورزی کردند اما با ناکامی مواجه شدند%
نجات ابراهیم و لوط از سرزمین نمرود
%%
و نجیناه و لوطا الی الارض التی بارکنا فیها للعالمین(34) %
"و ما ابراهیم و لوط را نجات دادیم و به سرزمین (شام) که مایه برکت جهانیان قرار دادیم آنها را فرستادیم."%
ابراهیم از آتش بیرون آمد و آنها نظاره‏گر بوده و باید درس بگیرند. اما تا نمرود باقی است در کمند فریب او هستند نمرود نماینده شیطان است و برای اینجا نیز دلیل و توجیه آماده کرده است او به سادگی از میدان بدر نمی‏رود نمرود را باید از مسیر حق برداشت وگرنه او حق را از بین می‏برد. نمرود به ابراهیم دستور داد شهر و منطقه او را ترک کند و ابراهیم همراه با لوط که در خدمت او بود و همسرش ساره به سوی شام حرکت کردند و در منطقه‏ای بین شام و یمن ساکن شدند.%
آزمایش ابراهیم‏%
داستان ابراهیم و آتش نمرود و سالم ماندن ابراهیم در آتش بین مردم منتشر شد و ابراهیم مورد مراجعه مردم قرار گرفت و یکی از حاکمان مناطق شام هاجر را به عنوان کنیز به ابراهیم هدیه داد تا در خدمت او و همسرش باشد.%
ابراهیم سالیانی متمادی علیه بت و بت پرستی مبارزه کرد و در این راه اذیتها را بجان خرید و بالاخره درون آتش رفت و خداوند او را نجات داد.%
پس از همه این مراحل خداوند برای رساندن او به مقام امامت او را با کلمات خود مورد آزمایش قرار می‏دهد.%
نمایش قدرت الهی
%%
آنها در قدرت خداوند و در قیامت تشکیک می‏کردند که مگر می‏شود ما که از دنیا می‏رویم بار دیگر و در دنیایی جدید زنده شویم و کسی به حساب ما رسیدگی نماید.%
ابراهیم برای آنها اثبات می‏کند که خداوند مردگان را زنده می‏نماید.%
"و اذ قال ابراهیم رب ارنی کیف تحیی الموتی قال او لم تومن قال بلی ولکن لیطمئن قلبی"%
لذا از خداوند می‏خواهد تا این عمل را به او نشان دهد.%
خداوند به او می‏فرماید آیا در این باره تردیدی برای تو وجود دارد؟ ابراهیم می‏گوید: نه، تنها برای این است که مشاهده کنم و قلبم مطمئن شود.%
خداوند دستور داد:%
"چهار پرنده را بگیر و گوشت آنها را درهم بکوب و آنگاه بر هر کوهی جزئی از آن را قرار ده و آنگاه آن پرندگان را به سوی خود فراخوان خواهی دید که به سوی تو خواهند آمد.%
امام صادق فرمودند: ابراهیم هدهد، باز، طاووس و کلاغ را گرفت و آنها را سر برید و بدن آنها را درهم کوبید آنگاه بر ده کوه نهاد و منقارهای آنها را در دست گرفت و طبق فرمان خداوند آنها را به سوی خود فراخواند اجزاء بدن هر یک در هوا به سوی منقار حرکت کرد تا اینکه بدن هر کدام کامل و زنده شدند.%
قوم لوط
%%
لوط از طرف خداوند مامور شد تا به سوی منطقه بابل حرکت کند و در آنجا مردم را به دین الهی و دوری از گناهان دعوت کند.%
قومی بت پرست که گرایش به مادیگری آنها را به فساد جنسی و انحرافات کشیده و مبتلا به همجنس بازی بودند. این عمل شنیع چشم و گوش آنها را بر حق بسته بود و اقدامات طولانی و ممتد لوط اثر نداد او سی سال بین آنها تبلیغ کرد اما نتوانست اجتماع خود را از این عمل ننگین که نسل را تباه و جامعه را از راه کمال باز می‏دارد و بشریت را حتی از جامعه حیوانات نیز منحطتر قرار می‏دهد که حیوانات هرگز به چنین عملی نمی‏پردازند دور سازد و حتی همسر او نیز دچار سوء عمل گشته و آنها را در این باره تشویق می‏نمود. قرآن در این باره می‏فرماید:%
"هر کسی بر این شهر میهمان می‏شد مورد تقاضای فساد قرار می‏گرفت."%
(35)%
(36)%
از جانب خداوند دستور عذاب این قوم صادر می‏شود و ملائک برای همین منظور نزد ابراهیم می‏رسند و همچون میهمانانی وارد بر ابراهیم می‏شوند. در آغاز به ابراهیم نمی‏گویند آنها کیستند و اکنون در قیافه افراد بشری بر او وارد شده‏اند تا همین گونه نیز قوم لوط مورد آزمایش قرار گیرند چنانکه همسر پیر ابراهیم نیز آزمایش شود.%
وقتی آنها وارد منزل ابراهیم شدند او بلافاصله برای میهمانانش کبابی از گوسفند جوان تهیه نمود و در برابر آنها نهاد اما کمی دقت کرد؛%
(37)%
"و فهمید آنها از غذا تناول نمی‏کنند و به آن دست نمی‏زنند مشکوک شد و ترسید."(که آیا اینها توطئه‏گر و مامورین دشمن هستند که در خانه او حاضر شده‏اند و یا در غذا و میهمانی او اشکالی دیده‏اند) %
(38)%
"به آنها گفت من از شما در هراس هستم"%
(39)%
"آنها به ابراهیم اطمینان دادند که ترسی نداشته باش ما برای تو بشارت داریم که پسری دانشمند دارا می‏شوی"%
(40)%
"ابراهیم گفت در حالیکه این چنین پیر هستم مرا بشارت می‏دهید؟"%
ابراهیم هنوز باور نداشت آنها ملائک هستند چون آنها به شکل انسانهایی آمده‏اند تا قوم لوط بار دیگر آزمایش و سپس عذاب شود و ظاهرشان نشان نمی‏دهد آنها مامورین الهی باشند.%
(41)%
"مامورین گفتند این بشارت حق است و تو از رحمت خداوند مایوس مباش."%
(42)%
ابراهیم گفت تنها گمراهان از رحمت خداوند مایوس هستند.%
(در حقیقت ابراهیم در اینکه خداوند می‏تواند چنین قدرتی را نشان دهد تردیدی نداشت بلکه سخن در این بود که آیا این بشارت الهی است یا نه و وقتی معلوم شد از جانب خداوند است دیگر سخنی نداشت.)%
(43)%
همسر ابراهیم که در آنجا ایستاده بود از این مطلب خندان شد و مامورین الهی او را که پیره زن بود به (زاییدن فرزندی که بعدا او را) اسحاق (نامیدند) و (نوه‏ای که او را) یعقوب (خواهند نامید) بشارت دادند.%
(44)%
همسر ابراهیم گفت وای بر من آیا من فرزند به دنیا می‏آورم در حالیکه پیر زن هستم و شوهر من نیز مردی کهنسال است؟ بسیار شگفت‏انگیز است!%
(45)%
"مامورین الهی به او گفتند آیا از خدا شگفت‏انگیز است رحمت و برکت خداوند بر شما اهل بیت او ستوده و بزرگوار است."%
(46)%
"ابراهیم گفت پس ماموریت شما چیست؟ گفتند ما نسبت به قوم مجرمین مامور هستیم. تنها آل لوط نجات خواهند یافت که آنها را نجات خواهیم داد. مگر همسرش که او باید در محل عذاب باشد."%
(47)%
"وقتی اضطراب ابراهیم فرو نشست و خبر عذاب قوم لوط را شنید به شفاعت از این قوم پرداخت."%
ابراهیم مامورین را ترغیب می‏کرد که مهلت دیگری به این قوم داده شود تا شاید هدایت شوند.%
ان ابراهیم لحلیم اواه منیب«هود 75 » یا ابراهیم اعرض عن هذا انه قد جاء امر ربک و انهم آتیهم عذاب غیر مردود «هود 76»%
"ابراهیم بردبار و دلسوز و توبه کار بود. مامورین به ابراهیم گفتند: در این باره سخن نگو دستور خداوند است و اینها عذاب خواهند شد و عذاب قابل تغییر نیست."%
ورود ملائکه به قوم لوط جهت عذاب %
"و لما جاءت رسلنا لوطا سی‏ء بهم و ضاق بهم ذرعا و قال هذا یوم عصیب"(48)%
مامورین الهی در همان قیافه به شهر لوط رفته و وارد منزل او شدند و لوط از ترس مردم قلبش تنگ شد و گفت روز سختی را در پیش داریم.%
قال انکم قوم منکرون«حجر 62» قالوا بل جئناک بما کانوا فیه یمترون«حجر 63»%
در آغاز گفت: "من شما را نمی‏شناسم. گفتند بلکه در باره مطلبی آمده‏ایم که قوم تو در باره آن تردید دارند."%
لوط می‏دانست آنها حتما از او می‏خواهند میهمانانش را در اختیارشان قرار دهد و لوط پیامبر از این مساله بسیار ناراحت است و او چگونه اجازه دهد میهمانان او مورد تقاضای فساد قرار گیرند؟%
(49)%
خبر میهمانان لوط به قوم او رسید و به یکدیگر بشارت می‏دادند(که موردی برای فساد آمده است.)%
(50)%
قوم لوط که مشغول کارهای فساد بودند به سرعت به خانه او حمله ور شدند لوط با آنها وارد سخن شد و گفت اگر تصمیم به ارضای شهوت دارید دختران من هستند می‏توانید با آنها ازدواج کنید و بدین ترتیب آنها برای شما حلالند آبروی مرا در برابر میهمانانم نریزید و مرا خوار نکنید.%
(51)%
"گفتند تو که می‏دانی ما به دختران تو نیازی نداریم و تو می‏دانی ما دنبال چی هستیم؟"%
(52)%
قرآن درباره آنها می‏فرماید:
"قسم به جان تو که اینها دچار مستی کوری بودند."%
چنان در فساد غوطه ور بودند و از دیدن میهمانان لوط از خود بی خود شدند که عقل و هوش را از دست داده و قدرت تفکر ندارند که این چه عملی است با میهمانان وارد بر یک خانه؟!%
(53)%
لوط که خود را مواجه با چنین وضعیتی می‏دید گفت: ایکاش در میان شما طرفدارانی داشتم که مرا در برابر این هجوم یاری می‏داد و یا به خانواده‏ای که حاضر بود مرا یاری کند ملحق می‏شدم.%
(54)%
به میهمانان حمله ور شدند اما (گویا مامورین الهی خاک بر چشمان آنها پاشیدند که) دچار کوری شدند. بچشید عذاب الهی را و تهدیدهای مرا.%
(55)%
در اینجا مامورین الهی به سخن آمدند و لوط را آرامش خاطر دادند و به او گفتند:%
"ما مامورین الهی هستیم اینها دستشان به تو نمی‏رسد نیمه شب همراه با خانواده مخفیانه شهر را ترک کن اما همسرت باید بماند تا عذاب شود هنگام عذاب اینها صبح است آیا صبح نزدیک نیست؟"%
سحر هنگام آل لوط نجات یافتند و شهر را ترک کردند.%
فاخرجنا من کان فیها من المومنین«ذاریات 35» فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین«ذاریات 36»%
"همه مؤمنین را از شهر بیرون بردیم. (البته) تنها یک خانه مسلمان در آن شهر یافتیم."%
زمان اجرای دستور فرار رسید؛%
فاخذتهم الصیحه مشرقین«حجر 73» فجعلنا عالیها سافلها و امطرنا علیهم حجاره من سجیل«حجر 74» مسومه عند ربک وما هی من الظالمین ببعید«هود 83»%
"با طلوع آفتاب صدای مهیبی برخاست. و مامورین الهی شهر را زیر رو کردند و باران پیوسته‏ای از سنگهای سخت بر آنها ریختیم. سنگها نزد خداوند (مشخص و) نشانه دار بودند و این عذاب از ستمگران دور نیست."%
هجرت به مکه
%%
پس از اینکه خداوند ابراهیم را به فرزند بشارت دادند او از هاجر دارای فرزند شد و نام او را اسماعیل نهاد.%
خداوند به او دستور داد هاجر و اسماعیل را به سرزمین مکه که حرم امن اوست و اولین نقطه‏ای که او خلق نموده هجرت دهد و در آنجا ساکن نماید.%
(قابل دقت است که ابراهیم در دوران جوانی و میانسالی خود از داشتن فرزند محروم بود و از خداوند تقاضای فرزند نمود و خداوند در کهنسالی دعوت او را قبول نمود و اسماعیل را به او داد و اسماعیل اکنون کودکی شیرخوار است و هنگامی است که ابراهیم لذت فرزند را می‏برد اما در همین حال خداوند به او دستور می‏دهد همین فرزند را که برای او بسیار عزیز است به سرزمینی دور از شام که محل استقرار ابراهیم است هجرت دهد.%
ابراهیم قبول کرد و به سوی مکه که برای او ناشناخته است حرکت نمود.%
تاریخ مکه
%%
خداوند متعال در باره مکه و خانه خود می‏فرماید:%
"ان اول بیت وضع للناس للذی ببکه مبارکا و هدی للعالمین"%
"اولین خانه‏ای که برای مردم ساخته شد همان است که درد مکه قرار دارد و برای مردم دنیا هدایت است."%
این خانه به دست آدم و به دستور الهی ساخته شد و خداوند به آدم دستور داد تا آن را طواف کند و همچنان این خانه معبد مردم خداشناس بود تا زمان نوح که در جریان طوفان نوح و در سیل این خانه تخریب شد و حجر الاسود که موجودی بهشتی است بر آب روان بود تا اینکه در ابوقبیس در دل گل و لای کوه مخفی ماند تا زمان ابراهیم که خداوند به ابراهیم دستور داد همسر و فرزند را نزد همان خانه که در سیل و طوفان ویران شده قرار دهد.%
جبرئیل راهنمای ابراهیم به سوی خانه خدا بود و در مسیر هر نقطه‏ای که دارای آب و هوا و درختان بود مورد سؤال قرار می‏گرفت اما جبرئیل می‏گفت اینجا نیست تا به مکه رسیدند در آنجا تک درختی بود که هاجر و اسماعیل در سایه آن بساط کردند و ابراهیم مامور بود که به سوی شام و به منطقه ماموریت خود بازگردد.%
ابراهیم این مطلب را به هاجر گفت که خداوند به من دستور داده تا شما را در اینجا قرار دهم و بازگردم و هاجر در برابر امر الهی تسلیم بود.%
یک زن تنها همراه با کودکی شیرخوار در بیابانی دور از آب و بدون ساکن کاری بس دشوار است هم برای هاجر و هم برای ابراهیم اما این زن و مرد در برابر امر الهی تسلیم هستند و او اینگونه خواسته و همین صلاح است.%
ابراهیم از هاجر و اسماعیل دور شد اما وقتی به بلندی کوه رسید ایستاد و بار دیگر این مادر و فرزند را نظاره کرد و دست به دعا برداشت.%
"پروردگارا من از خانواده‏ام کسانی را در دره‏ای خالی از کشت و زرع در کنار خانه‏ات که حرم تو است ساکن ساختم تا نماز را بر پا دارند تو قلب گروهی از مردم را به سوی آنها متوجه ساز و از ثمرات آنها را روزی ده."%
ابراهیم رفت و هنگام ظهر اسماعیل تشنه شد و هاجر در پی آب برخواست اما هر چه تلاش نمود آبی نیافت و پیوسته فرزند تشنه‏تر می‏شد تا اینکه مادر نگران بین دو کوه صفا و مروه چندین بار در جستجوی آب رفت و آمد کرد بر کوه صفا قرار می‏گرفت و سراب را در زمین می‏دید به گمان آب سرازیر می‏شد و تا مروه پیش می‏رفت اما آب نمی‏یافت و بر مروه بار دیگر در قسمت صفا سراب می‏دید و به همین گونه بارها این مسیر را طی نمود تا مایوس شد ناگهان چشم او بر اسماعیل افتاد که در کنار او آب جاری است بلافاصله به کنار کودک آمد و با خاک اطراف آب را جمع نمود و اسماعیل و هاجر سیراب شدند.%
در منطقه‏ای نه چندان دور از مکه قبیله‏ای به نام جُرْهُمْ ساکن بودند با پیدا شدن آب پرندگان در این منطقه به پرواز درآمدند و جرهمیان با مشاهده پرندگان متوجه شدند در این نقطه خبری اتفاق افتاده خود را به آنجا رساندند و با هاجر و اسماعیل مواجه شده و آنها را در همانجا ماوا دادند و جرهمیان نیز به این منطقه آمدند.%
پس از چندی ابراهیم بار دیگر به دیدار هاجر و اسماعیل آمد و از جانب خداوند مامور شد تا خانه را بازسازی نماید.%
ابراهیم همراه با اسماعیل به ساختن خانه مشغول شدند%
"آن هنگام که ابراهیم و اسماعیل پایه‏های خانه را بالا می‏بردند (گفتند) خداوندا از ما قبول کن تو شنوا و دانایی. خدایا ما را مسلمان قرار ده و از دودمان و تبار ما امتی مسلمان قرار ده و چگونگی عبادت را به ما نشان ده تو توبه‏پذیر و گناه بخشی."%
خانه ساخته شد و اسماعیل نوجوانی در کمال زیبایی و ادب است و در کارها به پدر پیر کمک می‏کند. در همین احوال ابراهیم خواب می‏بیند و برای پسر نقل می‏کند%
قال یا بنی انی اری فی المنام انی اذبحک فانظر ما ذا تری قال یا ابت افعل ما تومر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین(56)%
"پسرم در خواب دیدم که در حال بریدن سر تو هستم نظر تو چیست؟ پسر گفت آنچه بدان مامور هستی انجام ده حتما خواهی دید که من اهل صبر هستم."%
(57)%
پس خود را در اختیار پدر قرار داد و ابراهیم او را به قربانگاه آورد و او را بر زمین خوابانید تا سر او را قطع کن.%
(58)%
"در همین حال ندای الهی آمد، ای ابراهیم %
(59)%
به خواب عمل کردی و ما محسنین را اینگونه جزا می‏دهیم.%
(60)%
آزمایش سنگینی بود%
(61)%
بجای اسماعیل حیوان بزرگی برای ذبح به اسماعیل دادیم‏%
(62)%
سپاس خداوند را که در هنگام پیری اسماعیل و اسحاق را به من بخشید خدای من شنوای دعا است.%
همه این امتحانات موجب شد تا ابراهیم مقام امامت را از خدای تعالی دریافت نماید که خداوند فرمود او را به کلماتی آزمودیم و مقام امامت را به او عطا نمودیم و ابراهیم این مقام را برای دودمان و فرزندان تقاضا نمود و خداوند فرمود این مقام به آنها که ستم روا دارند نمی‏رسد.%
(63)%
"آن هنگام که خداوند ابراهیم را به کلماتی آزمود و آن را کامل نمود ابراهیم از خداوند خواست تا او را امام قرار دهیم و همین مقام را برای ذریه خود نیز تقاضا نمود که خداوند فرمود عهد و پیمان من در اختیار ستمکاران قرار نمی‏گیرد."%

...................) Anotates (.................
1) ممتحنه 6»
2) فلما جن علیه الیل رای کوکبا قال هذا ربی فلما افل قال لا احب الافلین«انعام 76»
3) فلما رای القمر بازغا قال هذا ربی فلما افل قال لئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضالین‏
4) فلما رای الشمس بازغه قال هذا ربی هذا اکبر فلما افلت قال یا قوم انی بری مما تشرکون«انعام 78»
5) انی وجهت وجهی للذی فطر السماوات و الارض حنیفا و ما انا من المشرکین «انعام 79»
6) الم تر الی الذی حاج ابراهیم فی ربه ان آتاه الله الملک
7) اذ قال ابراهیم ربی الذی یحیی و یمیت قال انا احیی و امیت
8) قال ابراهیم فان الله یاتی بالشمس من المشرق فات بها من المغرب
9) فبهت الذی کفر والله لا یهدی القوم الظالمین«بقره 258»
10) اذ قال لابیه یا ابت لم تعبد ما لا یسمع ولا یبصر ولا یغنی عنک شیئا«مریم 42»
11) قال سلام علیک ساستغفر لک ربی انه کان بی حفیا«مریم 47»
12) و اعتزلکم و ما تدعون من دون الله و ادعو ربی عسی الا اکون بدعاء ربی شقیا «مریم 48»
13) اذ قال لابیه و قومه ما هذه التماثیل التی انتم لها عاکفون «انبیاء 52»
14) اذ قال لابیه و قومه ما تعبدون«الشعراء 70»
قالوا نعبد اصناما فنظل لها عاکفین«الشعراء 71»
15) قال هل یسمعونکم اذ تدعون«الشعراء 72»
16) او ینفعونکم او یضرون«الشعراء 73»
17) قالوا وجدنا آباءنا لها عابدین«انبیاء 53»
18) قال لقد کنتم انتم و آباوکم فی ضلال مبین«انبیاء 54»
19) قالوا ا جئتنا بالحق ام انت من اللاعبین«انبیاء 55»
20) قال بل ربکم رب السماوات و الارض الذی فطرهن و انا علی ذلکم من الشاهدین«انبیاء 56»
21) یا ابت انی اخاف ان یمسک عذاب من الرحمن فتکون للشیطان ولیا«مریم‏45»
22) فقال انی سقیم «صافات 89 » فتولوا عنه مدبرین«صافات 90» فراغ الی آلهتهم فقال الا تاکلون«صافات 91» ما لکم لا تنطقون«صافات 92» فراغ علیهم ضربا بالیمین«صافات 93 »
23) فجعلهم جذاذا الا کبیرا لهم لعلهم الیه یرجعون«انبیاء 58» قالوا من فعل هذا بالهتنا انه لمن الظالمین«انبیاء 59» قالوا سمعنا فتی یذکرهم یقال له ابراهیم«انبیاء 60»
24) قالوا فاتوا به علی اعین الناس لعلهم یشهدون«انبیاء 61»
25) فاقبلوا الیه یزفون«صافات 94»
26) قالوا ا انت فعلت هذا بالهتنا یا ابراهیم«انبیاء 62» قال بل فعله کبیرهم هذا فاسالوهم ان کانوا ینطقون«انبیاء 63»

27) فرجعوا الی انفسهم فقالوا انکم انتم الظالمون«انبیاء 64» ثم نکسوا علی رووسهم لقد علمت ما هولاء ینطقون«انبیاء 65» قال ا فتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیئا ولا یضرکم«انبیاء 66»
28) قال ا تعبدون ما تنحتون«صافات 95» والله خلقکم و ما تعملون«صافات 96» اف لکم و لما تعبدون من دون الله افلا تعقلون«انبیاء 67»
29) و حاجه قومه قال ا تحاجونی فی الله و قد هدان ولا اخاف ما تشرکون به الا ان یشاء ربی شیئا وسع ربی کل شی‏ء علما ا فلا تتذکرون«انعام 80»
30) و کیف اخاف ما اشرکتم ولا تخافون انکم اشرکتم بالله ما لم ینزل به علیکم سلطانا فای الفریقین احق بالامن ان کنتم تعلمون«انعام 81»
31) الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون «انعام 82»
32) یا نار کونی بردا وسلاما علی ابراهیم«انبیاء 69»
33) و ارادوا به کیدا فجعلناهم الاخسرین«انبیاء 70»
34) انبیاء 71»
35) هود 68»
36) و لقد جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری قالوا سلاما قال سلام فما لبث ان جاء بعجل حنیذ«هود 69»
37) فلما رای ایدیهم لاتصل الیه نکرهم واوجس منهم خیفه «هود 70»
38) قال انا منکم وجلون‏حجر 52»
39) قالوا لا توجل انا نبشرک بغلام علیم«حجر 53»انا ارسلنا الی قوم لوط«هود 70»
40) قال ا بشرتمونی علی ان مسنی الکبر فبم تبشرون«حجر 54»
41) قالوا بشرناک بالحق فلا تکن من القانطین«حجر 55»
42) قال و من یقنط من رحمه ربه الا الضالون «حجر 56»
43) و امراته قائمه فضحکت فبشرناها باسحاق و من وراء اسحاق یعقوب«هود 71»
44) قالت یا ویلتی ا الد و انا عجوز و هذا بعلی شیخا ان هذا لشی‏ء عجیب«هود 72»
45) قالوا ا تعجبین من امر الله رحمه الله و برکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید «هود 73»
46) قال فما خطبکم ایها المرسلون«حجر 57» قالوا انا ارسلنا الی قوم مجرمین «حجر 58» الا آل لوط انا لمنجوهم اجمعین «حجر 59» الا امراته قدرنا انها لمن الغابرین «حجر 60»

47) فلما ذهب عن ابراهیم الروع وجاءته البشری یجادلنا فی قوم لوط«هود 74»
48) هود 77»
49) و جاء اهل المدینه یستبشرون«حجر 67»
50) و جائه قومه یهرعون الیه و من قبل کانوا یعملون السیئات قال یا قوم هولاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی الیس منکم رجل رشید«هود 78»
51) قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق و انک لتعلم ما نرید«هود 79»
52) لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون«حجر 72»
53) قال لو ان لی بکم قوه او آوی الی رکن شدید«هود 80»
54) لقد راودوه عن ضیفه فطمسنا علی اعینهم فذوقوا عذابی و نذر
55) قالوا یا لوط انا رسل ربک لن یصلوا الیک فاسر باهلک بقطع من اللیل ولا یلتفت منکم احد الا امراتک انه مصیبها ما اصابهم ان موعدهم الصبح ا لیس الصبح بقریب«هود 81» / صفحه 231/
56) صافات 102»
57) فلما اسلما و تله للجبین«صافات 103»
58) و نادیناه ان یا ابراهیم «صافات 104»
59) قد صدقت الرویا انا کذلک نجزی المحسنین«صافات 105»
60) ان هذا لهو البلاء المبین«صافات 106»
61) و فدیناه بذبح عظیم «صافات 107»
62) الحمد لله الذی وهب لی علی الکبر اسماعیل و اسحاق ان ربی لسمیع الدعاء «ابراهیم 39»
63) و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین «بقره 124»