همه مطالبی که تاکنون گفتهایم در نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری امام امتقدس سره نمونه و نظیر دارد. امام امت، چندین بار و برای چندین امر، تأکید فرمود که از مردم نظرخواهی شود. اگر اوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، در روزهای پس از انقلاب اسلامی، بررسی شود درست و به صلاحبودن این نظرخواهیها دانسته میشود؛ بسیاری از مردم، به سبب گرایشهای آگاهانه و ناآگاهانه به فرهنگ غرب، برای دموکراسی قدر و قیمت فراوان قائل بودند، گروههای سیاسی گوناگون و رنگارنگ - که همگی بهگونهای با جمهوری اسلامی سرِ ناسازگاری داشتند - در داخل کشور، نظام جمهوری اسلامی را نظامی استبدادی معرفی میکردند و «ولایت فقیه» را دیکتاتوری آخوندی میخواندند، دستگاهها و وسائل تبلیغاتی نظامهای کفرپیشه و شرکآلود و فاسد و مفسد شرق و غرب - که سرتاسر گیتی را تحت نفوذ و سیطره خود دارند - از سر عناد و کینتوزی نظام اسلامی ما را ضد مردمی و بیبهره از پشتیبانی عموم افراد جامعه معرفی مینمودند.%
در چنین اوضاع و احوالی امام امّت تأکید میفرمود که از مردم درباره جمهوری اسلامی به عنوان نظام سیاسی مطلوب جامعه، نظرخواهی شود. تأکید بر نظرخواهی از مردم البته بدین معنا نبود که امام امّت واقعاً معتقد بود که نظام سیاسی کشور فقط در صورتی «جمهوری اسلامی» میتواند باشد که همه یا اکثریت مردم ایران بدان رأی مثبت دهند. «جمهوری اسلامی» حکم خدای متعال است و بنابراین باید به مرحله عمل درآید. همه یا اکثریت مردم بخواهند یا نخواهند. آنجا که خدای متعال حکم و امر و نهی دارد دیگران حق اظهار نظر و ابراز رأی ندارند. امام امت با نظرخواهی از مردم، هم حکم خدای متعال را جامه عمل پوشاند و مصالح جامعه اسلامی را تأمین و تضمین کرد و هم به جهانیان - اعم از دوستان و دشمنان - ثابت کرد که نظام اسلامی، از حمایت بیش از 98% مردم ایران برخوردار است و نه تنها ضد مردمی نیست بلکه به عکس بیش از هر نظام دیگری در جهان امروز، برای آراء و نظرات مردم بها و ارزش قائل است؛ و بالأخره در این نظام، مردم سرنوشت خود را به دست خود رقم میزنند. وقتی که به همان شیوه مقبول و معمول نظامهای مردمسالار، از مردم درباره نظام سیاسی آینده کشورشان، نظرخواهی کنند و اکثریت قریب به اتفاق آنان «جمهوری اسلامی» را برگزینند؛ با یک تیر دو نشان را زدهاند هم از حکم خدای متعال عدول نکردهاند و هم تبلیغات خصمانه و دروغین دشمنان اسلام و مسلمین را نقش برآب ساختهاند. نظرخواهیها و رأیگیریهای دیگری که انجام یافته است و خواهد یافت در این مقطع خاص تاریخی، به صلاح جامعه اسلامی است.(222)%
از سوی دیگر در مواردی نیز، امام امت از مردم نظر نمیخواست و به آراء آنان رجوع نمیکرد زیرا اولاً چه بسا رأی اکثریت مردم موافق با مصالح دنیوی و اخروی افراد جامعه نیست و ثانیاً وی میدانست که اگر امر یا نهی کند و حکمی صادر فرماید مردم اطاعتش میکنند. بنابراین هیچ مصلحتی نظرخواهی از مردم را الزام نمیکرد و نیازی به این کار نبود. در اینگونه موارد، امام امّت قاطعانه حکمی صادر میفرمود و مردم یا مسؤولان امور مملکتی را به انجامدادن کاری تکلیف میکرد.%
میبینیم که موارد یکسان نیست. در هر مورد، رهبر جامعه اسلامی باید با در نظر گرفتن همه اوضاع و احوال و از جمله میزان موافقت یا مخالفت مردم، دریابد که صلاحدید اسلام و مصلحت مسلمین چه اقتضایی دارد.%