وقتی در سرتاسر کشور، از روستاهای دورافتاده گرفته تا شهرهای بزرگ، از مردم خواسته میشود که از میان خود افراد عادل و متقی را معرّفی کنند، برای آنان این احساس پدید میآید که اولاً؛ در مهمترین امور و امری که منشأ همه امور دیگر خواهد بود مشارکت داده شدهاند و ثانیاً؛ بنابراین است که سلسلهجنبانان امور کسانی باشند که از هر جهت مورد اعتماد و اطمینان مردمند. پس هر شخصی تا به دیگری اعتماد کامل و وثوق تامّ نداشته باشد، او را به عنوان انسانی عادل و باتقوا معرفی نمیکند.%
پس از پایانگرفتن انتخابات مزبور، همه مردم احساس میکنند که هم در مهمترین امر اجتماعی تشریک مساعی کردهاند و به آرائشان قدر و بها داده شده است و هم از این پس، تدبیر و اداره امور به دست انسانهایی خواهد بود درستکار، دادگر و صالح و مصلح؛ و چون قانونگذاران، مجریان قانون و قضات، از بلندمرتبهترین تا دونپایهترین، از میان همین افراد صالح و مصلح برگزیده خواهند شد، میتوان اطمینان داشت که حتی یکی از مسؤولان امور، نادرست و ستمگر نخواهد بود و بر مردم از روی علم و عمد ظلمی نخواهد رفت.%
مردم میبینند که تدبیر و اداره امور، واقعاً به دست خود آنان است؛ برای کسانی که متجاهر به فسق و فجور و ظلم و عدواناند، تا وقتی که چنیناند، همه راهها بسته است و نمیتوانند به کمترین مقام و منصبی دست یابند. از سوی دیگر، برای آنان که عادل و متقیاند - و یا لااقل، متجاهر به فسق و فجور نیستند - و از دانش و کارآیی بهرهمندند، تا زمانی که چنیناند، راه باز است و میتوانند بیدرنگ و به آسانی، عهدهدار کاری متناسب با میزان علم و تجربهشان شوند. مردم شاهدند که هر فردی فقط براساس میزان عدالت و تقوا، علم و دانش و کارآیی و تجربه خود - که توسط گروهی از صاحبنظران و کارشناسان عادل و متقی تعیین میشود - مقام و منصب مییابد. این معیارها و ملاکها بیبدیلاند و هیچ چیز دیگری جایگزین آنها نمیشود. برای تصدّی مقامات و مناصب، نه به بیشتر از آنها نیازی هست و نه به کمتر از آنها رضایت میدهند.%
از مجموع این ملاحظات، مردم جمعیّت خاطر و اطمینان قلب مییابند. بدبینی و سوءظنّ نسبت به نظام سیاسی و حکومتی جامعه و متصدیان مقامات و مناصب مملکتی - که امری بسیار متعارف و رایج است - به حداقل ممکن تقلیل میپذیرد. همه افراد جامعه، حتی متجاهرین به فسق که در تمشیت امور هیچگونه دخالت و تأثیری ندارند، نسبت به اولیای امور حسن ظنّ و اعتماد مییابند، چیزی که در جوامع و نظامهای دیگر، کمیاب بلکه نایاب است.%
%