تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

طرحی نو، در تعیین حاکم و مسؤولان دیگر%

در این‏جا درباره شیوه تعیین حاکم و سایر مسؤولان امور، طرحی را پیش می‏نهیم که به گمان خودمان با حکم عقل و اصول و مبانی اسلام کاملاً سازگار است و عیبها و کمبودهای طرحهای دیگر را ندارد؛ و آن این‏که:%
نخست، در هر ده و شهر و منطقه‏ای، از همه مردم خواسته شود که از میان خود، افراد عادلی را که می‏شناسند معرفی کنند. هر کسی یک یا دو یا سه یا چند تنی را که حقیقتاً عادل یافته است به مرکزی معرفی می‏کند. بدین طریق، گروهی از افراد عادل شهر شناخته می‏شوند.%
در دومین مرحله، کسانی که عدالتشان به وسیله شیاع مردم و یقینی که از این شیاع حاصل می‏آید معلوم شده است، سایر عدول شهر را که گمنامند و کسی آنان را معرفی نکرده است، می‏شناسانند. بدین‏سان مجمعی از همه عدول شهر تشکیل می‏شود. البته نسبت تعداد عدول شهر به تعداد کل نفوس شهر، در همه شهرها یکسان نیست. اگر جامعه‏ای کاملاً اسلامی شود و تربیت اسلامی در آن معمول گردد، ممکن است اکثریت قریب به اتفاق افرادش عادل بوده افراد فاسق و فاجر در آن نادر و استثنایی باشند.%
در مرحله سوم افراد عادل شهر، برحسب دانش و آگاهی و تخصص و کارآیی خود، دسته‏بندی می‏شوند. به عبارت دیگر، عدول هر صنفی و هر قشری مانند: کشاورزان، کارگران کارخانه‏ها و کارگاهها، مهندسان، پزشکان، بازاریان، ارتشیان، فرهنگیان و ... معیّن و معلوم می‏شوند. بدین‏گونه مجمع عدول شهر، به چندین انجمن فرعی انقسام می‏یابد. اعضای هر انجمن، انسانهای عادلی هستند که همه در یک علم و فن و حرفه خاص، تخصص و تبحر دارند، اگرچه میزان تخصص و تبحّرشان یکسان نیست.%
در چهارمین مرحله، اعضای هر انجمن برحسب میزان تخصص و تبحر خود، درجه‏بندی می‏شوند. مثلاً انجمن فرهنگیان - که همه فرهنگیان عادل شهر را در بر می‏گیرد - اعضای خود را بر طبق میزان دانش و کارآیی‏شان رده‏بندی می‏کند. چون همه اعضای انجمن، فرهنگی‏اند به خوبی می‏دانند که براساس چه معیارها و موازینی باید اندازه دانش و کارآیی هر فرد را معلوم و معیّن داشت و چون همه عادلند، در تعیین اندازه دانش و کارآیی هیچ فردی، از راه عدالت و انصاف منحرف نمی‏شوند و حکم ناصواب نمی‏کنند. شک نیست که هر شهری، خود به مدیران و رؤسای کودکستانها، دبستانها، مدارس راهنمایی، دبیرستانها و نیز رئیس و معاونین اداره آموزش و پرورش نیازمند است. آن گروه از اعضای انجمن فرهنگیان که برای تصدی مقامات و مناصب نامبرده شایستگی و لیاقت دارند به همین کارها گمارده می‏شوند و در شهر خود به خدمت می‏پردازند. اما اعضایی از انجمن که از این حدود فراترند و برای تصدی مقامات و مناصبی صلاحیت دارند که مورد نیاز شهر خودشان نیست - مثلاً می‏توانند رئیس آموزش و پرورش استان باشند - به مرکز استان گسیل می‏شوند.%
بدین ترتیب، از هریک از شهرهای استان گروهی از فرهنگیان عادل که دارای آگاهی و دانشی فراتر از حد نیاز شهر خود هستند به سوی مرکز استان روی می‏آورند. این گروهها در مرکز استان گرد هم می‏آیند و گروه بزرگتری را تشکیل می‏دهند. این گروه بزرگ، باز افراد خود را برحسب اندازه دانش و کارآیی، رده‏بندی می‏کند. تعدادی از این افراد، برای تصدی مقامات و مناصب اداره کل آموزش و پرورش استان برگزیده و تعیین می‏شوند و در مرکز استان خود به خدمت اشتغال می‏ورزند. ولی افراد دیگر - که دانش و کارآیی بیشتری دارند و می‏توانند عهده‏دار مقامات و مناصبی گردند که در مرکز استانشان وجود ندارد - به مرکز کشور فرستاده می‏شوند. هرکدام از استانهای کشور گروهی از فرهنگیان عادل و واجد مراتب بالای دانش و کارآیی خود را به مرکز کشور می‏فرستد. از مجموع گروههای فرهنگی که از استانهای گوناگون به مرکز آمده‏اند گروهی بزرگتر فراهم می‏آید. افراد این گروه نیز، به طریقی مشابه آنچه در پیش گفته شد، درجه‏بندی می‏شوند و تعدادی از آنها برای احراز مقامات و مناصب متعدد و متنوّع وزارت آموزش و پرورش در مرکز تعیین می‏شوند و در آن وزارتخانه آغاز به کار می‏کنند و بقیه - که دانشمندترین و کارآمدترین فرهنگیان عادل و باتقوای مملکت‏اند - به مقام مشاورت رهبر در امور فرهنگی کشور، نائل می‏آیند. از میان کسانی که متصدی مقامات و مناصب وزارت آموزش و پرورش می‏شوند، کسی که بیش از دیگران به کارهای اجرایی اشتغال داشته و از مدیریت و تدبیر بهتری برخوردار است، وزیر آموزش و پرورش می‏شود. آنان که مشاوران رهبر در امور فرهنگی هستند شورایی تشکیل می‏دهند. کار این شورا آن است که به تدریج، جمیع احکام و مقرّرات مورد نیاز در آموزش و پرورش کل کشور را وضع و تصویب کند و برای آن که شرعیت و قانونیت بیاید، به امضای رهبر برساند.%
اصناف و اقشار دیگر نیز همه این امور را به انجام می‏رسانند و جمیع این مراحل را عملی می‏سازند. بدین شیوه، هم همه مقامات و مناصب اجرایی کشور، متصدیان صالح و شایسته، عادل و دانشمند و کارآمد می‏یابد و هم برای هر یک از امور و شؤون مملکتی، شورای قانونگذاری جداگانه‏ای به وجود می‏آید. هم نیاز جامعه به مسؤولان اجرایی شایسته برآورده می‏شود و هم احتیاج جامعه به قانونگذاران صالح.%
در میان اقشار مختلف جامعه، یکی هم قشر روحانی است؛ آنها نیز به همان ترتیب پیش‏گفته عمل می‏کنند. آن گروه از عدول هر شهر که روحانیند انجمن روحانیون را تشکیل می‏دهند. انجمن روحانیون دانشمندترین اعضای خود را به مرکز استان گسیل می‏دارد. روحانیون برجسته‏ای که از شهرهای مختلف به مرکز استان آمده‏اند از میان خود دانشمندترین افراد را به مرکز کشور می‏فرستند. بدین ترتیب، در مرکز کشور گروهی از دانشمندترین و خبره‏ترین روحانیون و فقهای کشور گرد هم می‏آیند و «مجلس خبرگان» را به وجود می‏آورند. چنان که ملاحظه شد، اعضای این مجلس خبرگان توسط کسانی برگزیده و معیّن می‏شوند که خود از فقها و روحانیون کشورند و بنابراین صلاحیت و حق گزینش و تعیین دانشمندترین و خبره‏ترین روحانیون و فقها را دارند.%
به‏هر حال، مجلس خبرگان - که مجموعه‏ای از ورزیده‏ترین و کارآمدترین فقهای کشور است - در آغاز کار و قبل از هر امر دیگری، از میان خود کسی را که بیش از همه واجد آن سه شرط پیش‏گفته است، به عنوان «رهبر» برمی‏گزیند. در اینجاست که عقل به طور قطعی کشف می‏کند که امام معصوم‏علیه السلام به رهبری این فرد اصلح راضی است؛ زیرا اگر امام معصوم‏علیه السلام از رهبری چنین کسی راضی نباشد، یا باید به نبودن حکومت رضایت داده باشد و می‏دانیم که شارع مقدس اسلام به نبودن حکومت در جامعه اسلامی و از بین‏رفتن مصالح امت اسلام راضی نیست و یا باید به رهبری فردی غیر اصلح راضی باشد - که ترجیح مرجوح خواهد بود - و همین کشف قطعی است که به رهبری و حکومت فرد اصلح مشروعیت می‏بخشد.%
پس از معیّن و معلوم‏شدن رهبر، گروهی از اعضای مجلس خبرگان که تبحّر در فقه دارند «شورای فتوا» را تشکیل می‏دهند و مشاوران رهبر در کار فتوا می‏شوند؛ زیرا بی‏شک، فتوایی که حاصل مطالعات و تحقیقات دسته جمعی گروهی از زبده‏ترین فقهای کشور باشد، احتمال درست‏بودنش بسی بیشتر است، پس «شورای فتوا» بازوی مقام رهبری در کار فتوادادن خواهد بود.%
گروه دیگری از اعضای مجلس خبرگان که به مصالح جامعه اسلامی و شیوه و شگردهای قانونگذاری آشنایی بیشتری دارند «شورای نگهبان» را تشکیل می‏دهند. این شورا بر کار شوراهای چندگانه دیگری که به عنوان مشاوران رهبر در امور و شؤون مختلف جامعه، عمل می‏کنند، نظارت خواهد کرد. چنان‏که قبلاً خاطرنشان کرده‏ایم، هریک از شوراهای متعددی که مشاوران مقام رهبری محسوب می‏شوند، از قبیل شورای امور فرهنگی، شورای امور دفاعی و جنگی، شورای امور قضایی، شورای امور کشاورزی و...، در قلمرو تبحّر و تخصص خود، به وضع و تصویب احکام و مقرراتی دست می‏زنند و اساساً کاری جز این ندارند. کار «شورای نگهبان» این است که مصوبات هر یک از شوراهای مزبور را، از دیدگاه اسلامی بررسی کند تا برخلاف اصول و مبانی فقه نباشد مانند کاری که «شورای نگهبان» جمهوری اسلامی ایران نسبت به مصوّبات «مجلس شورای اسلامی» می‏کند. «شورای نگهبان» بازوی مقام رهبری در کار عرضه‏کردن احکام و مقرّرات مختلف بر اصول و مبانی فقه اسلام است.%
کار مهم دیگری که بر عهده همه اعضای مجلس خبرگان - اعم از اعضای شورای فتوا و اعضای شورای نگهبان - است نظارت دقیق بر اعمال رهبر است؛ ممکن است که رهبر، پس از مدتی کوتاه یا دراز، در همه یا بعضی از سه شرط مذکور دچار ضعف شود یا اساساً فاقد همه یا بعضی از آنها گردد یا شخصی شایسته‏تر از او برای تصدی مقام رهبری، پدیدار شود؛ تشخیص هر یک از این امور در حوزه صلاحیّت اعضای «مجلس خبرگان» است. «مجلس خبرگان» پس از تشخیص یکی از امور مذکور یا بعد از وفات رهبر، باید جانشین او را معیّن کند. جانشین رهبر طبعاً، از میان اعضای مجلس خبرگان برگزیده می‏شود.%
%