%
این دلیل از سه مقدمه تشکیل میشود:%
مقدمه نخست این است که وجود زندگی اجتماعی برای تأمین نیازمندیهای مادی و معنوی انسانها ضرورت دارد.%
مقدمه دوم این است که زندگی اجتماعی - که از راه کمک و همکاری متقابل آدمیان حاصل میآید - محتاج احکام و مقرّراتی است که سهم هر فرد یا گروه را از مجموع فرآوردههای متنوّع و گوناگون جامعه، تعیین کند و برای اختلافاتی که احیاناً در ظرف جامعه پیش میآید، راه حلهایی نشان دهد.%
مقدمه سوم این که احکام و مقرّرات مزبور نیازمند ضامن اجرائی است، لذا باید در جامعه دستگاه قدرتمندی وجود داشته باشد تا اجرای احکام و مقرّرات اجتماعی را ضمانت کند. این دستگاه قدرتمند همان نظام حکومتی است. به عبارت دیگر، چون هر جامعهای به یک نظام حقوقی احتیاج دارد، پس باید حکومتی داشته باشد تا اجرای آن نظام حقوقی را ضمانت کند. اگر حکومتی در کار نباشد، چه بسا افراد یا گروههایی درصدد نقض احکام و مقرّرات اجتماعی و حقوقی برآیند و سبب پیدایش هرج و مرج و اختلال در امور و شؤون حیات جمعی گردند.%
اگر در استدلال مذکور نیک بنگریم، میبینیم که ضرورت وجود حکومت را از طریق ضرورت وجود نظم و امنیّت داخلی جامعه، مدلّل میدارد؛ زیرا در این استدلال احکام و مقرّرات اجتماعی و حقوقی از این جهت که نظمی مطلوب در جامعه مستقرّ میکند و از تضییع حقوق و ایجاد هرج و مرج مانع میشود، محلّ حاجت قلمداد شده است. به عبارت دیگر، در این دلیل، ضرورت وجود حکومت به عنوان حافظ نظم و امنیت داخلی جامعه ثابت گردیده است. امّا برای اثبات ضرورت وجود حکومت ادلّه دیگری هم میتوان آورد که تأمّل در آنها وظائف دیگر حکومت را نیز معلوم میدارد.%
%