%
بر اساس بینش اسلامی، همه کسانی که در یک جامعه اسلامی با وضع و تصویب قوانین سر و کار دارند، در حکم مشاوران رهبر خواهند بود. چون یک جامعه مسائل و مشکلات فراوان و گوناگون دارد که برای حلّ آنها تخصّص در رشتههای فراوان علمی همچون اقتصاد، کشاورزی، صنعت، تجارت، تعلیم و تربیت، امور نظامی و پزشکی و دهها رشته دیگر ضروری است. و از سوی دیگر، رهبر جامعه که به هر حال انسانی عادی و متعارف است، نمیتواند دارای این همه آگاهیهای علمی باشد. پس چارهای جز این نیست که رهبر جامعه از کسانی دیگر به عنوان مشاوران خود کمک بگیرد. از اینجا معلوم میشود که اعضای «مجلس شورای اسلامی» باید از متخصصان رشتههای مختلف علمی باشند؛ یک مجلس شورای اسلامی باید از چندین مجلس شورای تخصّصی کوچکتر تشکیل شود که در هر یک از این مجالس کوچکتر گروهی از برجستهترین متخصصان و کارشناسان یک رشته علمی، همکاری و تشریک مساعی کنند و در هر مورد بهترین راه حلّ را به رهبر پیشنهاد کنند. طرح پیشنهادی مزبور اگر به تصویب و امضای رهبر جامعه برسد جنبه قانونی خواهد یافت، در غیر این صورت اعتبار قانونی ندارد.%
بنابراین، مجالس شورایی که امروزه در کشورهای جهان وجود دارد، با مبانی عقیدتی اسلام چندان توجیهپذیر نیست، زیرا اوّلاً به جز بعضی از اعضای آنها، بقیّه از هیچ تخصّص علمی برخوردار نیستند و ثانیاً فرض کنیم همه اعضاء متخصّص رشتههای گوناگون علمی باشند امّا به چه دلیل باید رأی یک متخصّص در رشتهای، درباره مسائل رشتههای دیگر حجیّت و اعتبار داشته باشد؟ مثلاً به چه دلیل باید به رأی یک مهندس راه و ساختمان درباره مسائل پزشکی ترتیب اثر داد؟ با اینکه آگاهی یک مهندس از مسائل پزشکی به اندازه آگاهی مردم عادی است. پس باید هر عضو مجلس شورا فقط در قلمرو تخصّص علمی خود حق اظهار نظر داشته باشد، نه در همه مسائل کشور.%
%