تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

احکام دائم و غیر دائم‏

%
همه ابعاد و شؤون زندگی انسانها نیازمند قانون و مقررات است و از میان احکام و قوانین الهی، آنچه که ناظر به امور ثابت و شؤون تغییر ناپذیر زندگی انسانهاست مستقیماً و بلا واسطه از طرف خدای متعال وضع می‏شوند. مانند احکام و قوانینی که در قرآن، کتاب مقدسِ دین اسلام آمده است؛ زیرا دین اسلام، شریعت خاتم و جهانی است و طبعاً آنچه در آن بیاید برای همه انسانها - در هر جامعه و در هر زمان و مکانی - تشریع شده است، لذا باید مربوط به وجوه دائم و ابعاد دگرگون ناشدنی حیات آدمیان باشد. امّا بدون شک همه امور و شؤون زندگی ثبات و دوام ندارند، بلکه بسیاری از آنها تحت تأثیر عوامل فراوانی، دستخوش دگرگونی و تغیّرند. به عنوان نمونه، بسیاری از مقرّرات شهرسازی در زمانها و مکانهای مختلف تغییر می‏پذیرد مثلاً تعیین حداقل عرض خیابان در چهارصد سال پیش با امروز کاملاً متفاوت است؛ اگر برای آن روز چهل متر تعیین می‏شد، مصلحتی نداشت و ممکن بود زیانهایی را نیز به دنبال داشته باشد اما تعیین حداقل چهل متر برای زندگی ماشینی امروزی شاید برای رفت و آمد وسایل نقلیه کفایت نکند. پس برای این امور متغیّر نمی‏توان قانون واحد ثابت و همیشگی وضع کرد.%
از سوی دیگر، نمی‏توان این امور را بدون احکام و مقررات رها کرد بلکه باید برای آن احکام و مقرراتی قابل تغییر وضع نمود و قوانین دگرگون شونده را نمی‏توان توسّط قانونگذار واحد وضع کرد، لذا خداوند اراده نموده که علاوه بر قوانین جهانی و ابدی - که مستقیماً و بلاواسطه وضع کرده و در متن قرآن کریم آمده است - قوانین دیگری در مورد ابعاد و وجوه متغیّر زندگی انسانها وضع و برای مردم بیان شود. چنانکه می‏فرماید:%
«وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَلکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ فَامِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِه‏(129)؛ و اینچنین نیست که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه کند ولی خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد برمی‏گزیند.»%
بدین جهت، وضع و بیان این قبیل احکام و مقررات بر عهده پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله وسلم و دیگر معصومین‏علیهم السلام نهاده شده است. البته نیاز به وجود پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم و دیگر معصومین‏علیهم السلام منحصر به وضع و بیان قوانین متغیّر نیست، بلکه بیان جزئیات هم از شؤون آنان است. توضیح آنکه مصلحت انسانها در این بوده و اراده الهی بر این قرار گرفته، که در متن قرآن مجید، مطالب به صورت کلّی و گاهی توأم با اجمال بیان شود و تفصیل و تبیین آنها بر عهده معصومین‏علیهم السلام نهاده شود، مثلاً در قرآن امر به نماز هست، ولی سخنی درباره اقسام نماز، مقدمات، افعال و مبطلات آن به چشم نمی‏خورد. اگر بنا بود که همه مطالب با تفصیل در قرآن بیاید، حجم آن با حجم چندین دایرة المعارف بزرگ برابر می‏گشت، آنگاه یادگیری و حفظ آن برای عموم مردم میسّر نمی‏شد و از این کتاب آسمانی محروم و بی‏نصیب می‏ماندند. پس معصومین‏علیهم السلام دو قسم قانونگذاری دارند: یکی وضع قوانین متغیّر و دیگری شرح و تفصیل کلیّاتی که در قرآن کریم آمده است.%
همچنین حکمت الهی اقتضا کرده است - بنا به مصالحی تکوینی - در برهه‏ای از زمان، دست آدمیان از دامان امام معصوم‏علیه السلام کوتاه باشد و ما اینک در عصر غیبت امام زمان‏علیه السلام به سر می‏بریم، بنابر این نمی‏توانیم وضع قوانین متغیّر را از حضرتش بخواهیم یا تفاصیل احکام الهی را از او بپرسیم. از این رو نیاز مبرم داریم به وجود کسانی که در این دو امر، جانشین معصومین‏علیهم السلام شوند. از سویی بر اساس اصول احکامی که خدای متعال و پیامبر گرامی او و سایر معصومین‏علیهم السلام فرموده‏اند، فروع احکام را استخراج و استنباط کنند و از سوی دیگر، قوانین متغیّر مورد نیاز را وضع و بیان کنند.%
%