تربیت
Tarbiat.Org

حقوق و سیاست در قرآن‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

مرجع قانونگذاری در اسلام‏%

از دیدگاه اسلامی، قوانین بر دو قسم است؛ نخست قوانینی که در متن کتاب یا سنّت معتبر آمده است، این‏گونه احکام تا ابد ثابت و تغییر ناپذیر خواهد بود و هیچ کس حق کوچکترین چون و چرا یا تصرّف در آنها را ندارد. چنین احکامی از ضروریات دین اسلام است و انکار آنها موجب کفر و ارتداد می‏شود زیرا به انکار ربوبیّت تشریعی الهی برمی‏گردد.%
این قوانین خود دو قسم‏اند: قسم اوّل مستقیماً از سوی خداوند متعال وضع شده است و قسم دیگر قوانینی است که بلاواسطه از سوی خدای متعال تشریع و تعیین نشده‏اند بلکه خداوند سبحان، حق وضع و تشریع آنها را به پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله وسلم و سایر معصومین‏علیهم السلام اعطا فرموده است. از برخی روایات استفاده می‏شود که حق تعیین و وضع پاره‏ای از قوانین به رسول اکرم و ائمه اطهارعلیهم السلام داده شده است - چه در احکام عبادی و چه در احکام اجتماعی و حقوقی - حتی در بعضی از روایات تعبیر «تفویض؛ واگذاری» به کار رفته است. تعبیرهایی مانند «فرض‏النبی»(60) به همین مطلب اشاره دارد، مثلاً در روایات آمده است که رکعت‏های اوّل و دوّم نماز فرض‏الله(61) است و رکعتهای سوّم و چهارم فرض‏النبی.(62)%
حال آیا همه احکام کلّی و ثابت اسلام، توسط شخص رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم بیان شده، یا بیان برخی از آن احکام به عهده ائمه اطهارعلیهم السلام نهاده شده است؟ البته همه مسلمین معتقدند که تمام احکام کلّی و ثابت به شخص پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله وسلم وحی شده و آن حضرت نیز همه را - به نحوی از انحا - تبلیغ فرموده است؛ امّا سخن بر سر این است که آیا آنچه به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم وحی گردیده به همه مردم رسیده است یا قسمتی از آن فقط به امیرالمؤمنین و فرزندان معصومش‏علیهم السلام ابلاغ شده است تا آنان در اوضاع و احوال مناسبی بیان فرمایند؟%
به اعتقاد ما شِقّ دوم صحیح است؛ در پاره‏ای از روایات می‏خوانیم که بیان بعضی از احکام الهی برعهده حضرت ولی‏عصر(عج) گذاشته شده است مثلاً، تا پیش از ظهور حضرت امام زمان(عج) از اهل کتاب جزیه پذیرفته می‏شود برخلاف مشرکان که قانون «ذمّه» درباره آنها جاری نیست و جزیه از ایشان پذیرفته نمی‏شود. در زمان ظهور آن حضرت از اهل کتاب هم جزیه پذیرفته نخواهد شد. و این حکمی است که از سوی خدای متعال وضع شده ولی بیانش به عهده امام زمان(عج) نهاده شده است.%
قسم دوّم؛ قوانین جزیی وموقت است که به نامهای «احکام سلطانیّه»، «احکام ولایتی» و «احکام حکومتی» نامیده می‏شود؛ در فقه ما، حاکم شرعی - معصوم یا غیر معصوم - حقّ دارد مقرّراتی محدود به زمانی خاص یا منطقه‏ای خاصّ، وضع کند که در متن کتاب و سنّت نیامده است. در متن اسلام همین اذن و اجازه‏ای است که به حاکم شرعی داده شده؛ اما اختیار این که چه قانونی و برای چه مدّتی و در چه منطقه‏ای وضع شود همه به دست خود حاکم شرع است. البته درباره امام معصوم‏علیهم السلام - بین فقهای ما - جای شک و تردید نیست ولی درباره امام غیر معصوم -یعنی ولیّ فقیه - همچنین حدود و موارد احکام سلطانی، اختلاف نظرهایی به چشم می‏خورد امّا دیدگاه درست آن است که، دامنه ولایت فقیه را بسیار گسترده و شامل همه امور اجتماعی بدانیم - به جز اموری که دخالت در آنها از ویژگیهای امام معصوم است.%
پس معنای این که قانونگذاری باید به خدای متعال منتهی شود این نیست که خداوند همه قوانین را بدون واسطه و مستقیماً وضع کند، بلکه در مورد بخشی از قوانین، کافی است که اجازه وضعش را به دیگران بدهد؛ که اجازه وضعِ بخشی از قوانین کلّی و ابدی را به پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله وسلم و سایر معصومین‏علیهم السلام داده و اذن تشریع همه قوانین مقطعی و موقت - یعنی احکام سلطانیّه - را به حاکمان شرع، اعمّ از معصوم و غیر معصوم داده است.%
قانون و قانونگذار از دیدگاه قرآن‏