آنچه می توان گفت ام الامراض است، رواج روز افزون فرهنگ اجنبی استعماری است که در سال های بسی طولانی جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلی استعمار بر آن دامن زده اند و از یک فرهنگ فاسد استعماری جز کارمند و کارفرمای استعمار زده حاصل نمی شود.
باید کوشش کنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسی کرده و به اطلاع ملت ها برسانید و با خواست خداوند متعال آن را عقب زده و به جای آن فرهنگاسلامی انسانی را جایگزین کنید تا نسلهای آینده با روش آن که انسانسازی و عدل پروری است،تربیت شوند. باید کوشش کنید تا طرز حکومت اسلام و رفتار حکام اسلامی را با ملت های مسلمان به اطلاع دنیا برسانید تا زمینه فراهم شود که حکومت عدل و انصاف به جای این حکومت های استعمار زده که اساس آن بر ظلم و چپاول است، برقرار شود. اگر قشرهای جوان از هر طبقه که هستند جهت حکومت اسلام را که با کمال تاسف جز چند سالی در زمان پیغمبراسلام«صلی الله علیه وآله» و در حکومت بسیار کوتاه امیر المؤمنین «علیه السلام» جریان نداشت، بفهمند، اساس حکومت های ظالمانه استعماری و مکتب های منحرف کمونیستی و غیره خود به خود برچیده می شود.
این کاخ های مجلل آسمانخراش و آن کامجوئی های رویائی سلاطین جور و حکومت های باطل که با دسترنج ملت ها فراهم شده است مردم را به سوی حزبهای منحرف می کشاند. اگر حکومت اسلام که رئیسش با رعیت یکسان و دارالحکومه اش مسجد روی خاک های گرم و سلطانش با کفش و جامه کهنه حکومت می کند و ملت در پناه آن با آرامش و در سایه عدل زندگانی می کند روی کار آید اساس انحرافات چپ در اصل بر باد می رود.(4)