در 6 ماهه اول سال 82 تعداد رسمی دختران فراری 876 نفر بود که خانههای سلامت بهزیستی پذیرای آنان بوده است و این رقم در 6 ماهه اول سال 81 تعداد 734 مورد بوده است که نسبت به سال 80 افزایش 20 درصدی داشته است 90 درصد دختران فراری شکار باندهای فساد میشوند و مورد سوء استفاده قرار میگیرند و 60% آنها از هفته اول مورد تعرض جنسی قرار میگیرند: میانگین سن آنان 16 سال و بین 99 تا 30 سالگی متغیر است(255).
در سال 1380 دویست دانشجو در کشور خودکشی کردند، ایران در میان کشورهای جهان مقام چهارم را در میزان طلاق پیدا کرد. در هر 110 روز 57 خودکشی منجر به فوت در کشور گزارش میشود.
چه رابطهای بین این آمارها و مقوله توسعه سیاسی وارداتی در این سالها میتوان تصور کرد؟!
در فضائی که توسعه سیاسی محور اساسی و مقدم بر سایر توسعهها تلقی میشد کشور دچار چالشهای جدی داخلی شد، از جمله مجموعه زنجیرهای از نشریات و مجلات شکل گرفت که مروج ذهنی و عینی آموزههای غیر دینی و زمینه ساز اعمال منافی عفت بود. مجموعه این نشریات در سایه سیاست تساهل و تسامح برخی سردمداران توسعه سیاسی به معنای وارداتی آن سیاستهای صهیونیستی مندرج در پروتکلها را ناآگاهانه و یا آگاهانه دنبال کردند. حمله به ارزشهای اسلامی و نهادهای برآمده از انقلاب (سپاه، بسیج، شورای نگهبان و قوه قضائیه...) ترویج ابتذال و رابطه دختر و پسر، عادی سازی منکرات، تبلیغ دموکراسی و ارزشهای غربی و... دنبال کردند.
آنچه در این گفتار، که بر گرفته از اسناد و آمار بود، گذشت نقش اعمال منافی عفت در سلطهگری استکبار روشن میسازد و مطالب گفتار پیشین را تأیید میکند.
در پایان، کتاب را مزین به فقراتی از سخنان رهبر عزیزمان آیه الله العظمی خامنهای مورخ 5 / 10 / 70 در دیدار با زنان میکنم.
وجود مسئلهای به نام مسئله زن در جوامع مختلف بشری نشان دهنده وجود نوعی کج روی، کوته نظری و بد فهمی نسبت به مسائل انسانی است. در دنیا امروز به رغم انجام اقدامات وسیع فرهنگی، بشریت هنوز نتوانسته است در مورد زن و به تبع آن درباره مرد به راه درست و روشنی دست یابد:
مشکل اساسی خانواده در جهان امروز از نگرش نادرست نسبت به مسئله زن، ارتباط او با مرد و کیفیت دو جنس ناشی میشود و برای حل آن پیام وحی که حاوی مسائل مهمی درباره مسئله زن و مرد است راه صحیح را نشان میدهد.
قرآن کریم تنها موعظه نمیکند بلکه برای معرفی زن نمونه هایی را ارائه میکند و تربیت معنوی و رشد و بالندگی زن را با نمونه سازی آن میآموزد...
نگرش اسلام به زن باب تکامل معنوی و انسانی است و در بررسیهای مربوط به فرهنگ... مسائل اجتماعی و پرورش علمی زنان باید بر این اساس عمل شود.
پیامبر عظیم الشأن اسلام با این اعتقاد که فاطمه زهرا (س) نمونه کامل انسان است بر دست او بوسه زد و این امر نباید یک مسئله عاطفی در نظر گرفته شود...
غرب با هدف اشباع یکی از پستترین خصلتها و غرایز مادی بشری به زن مقام میدهد و به او احترام میکند و این بزرگترین توهین و تحقیر به زن محسوب میشود...
پایبندی بانوان به حجاب آنان را در رسیدن به مدارج عالی معنوی کمک میکند و از سقوط به پرتگاههایی که در سر راه آنان قرار دارد مانع میشود...
هیچ بحثی درباره پوشش زن نباید متأثر از هجوم تبلیغاتی غرب باشد. البته حجاب زنان به دچار منحصر نمیشود، اما چادر بهترین نوع حجاب و نشانه ملی ما است و هیچ منافاتی با فعالیتهای زنان مسلمان در مسائل سیاسی اجتماعی فرهنگی ندارد.
...................) Anotates (.................
1) کافی، ج 2، ص 79، حدیث 3
2) کافی، چ 2، ص 76، باب عفت
3) سوره نور، آیه 33
4) نور آیه 60
5) قصص آیه 25
6) مصباح الشریعه، ص 25 و میزانالحکمه ریا، ج 2، ص 562
7) اسفار، ج 2، ص 38
8) اخلاق ناصری، ص 74
9) در نظام احسن خلقت میبایستی در بین موجودات، موجودی خلق میگردید که دستی در خاک و دست دیگری در آسمان داشته باشد تا بتواند با یک دست خاک را برگیرد و با دست دیگرش خاک برگرفته را آسمانی کند. این کار نه از عهده ملائک برمیآمد و نه حیوانات، زیرا ملائک فقط آسمانی هستند و هیچ نیازی به خاک (استفاده از طبیعت مادی) ندارند و اساسا ساختار وجودی آنان اجازه نمیدهد. و حیوانات و طبیعت نیز در سیر کمال و روحانی شدن محدودیت دارند و در نحوه وجود آنان امکان اتصال به عرش به نحو استقلالی وجود ندارد. لذا موجودی که اصلش آسمانی و روحانی بود برگزیده شد و چند صباحی برای تمایل به برگرفتن خاک، جسم خاکی و طبیعی را با او قرین کردند تا بتواند این رسالت که لازمه الوهیت پروردگار بود و درخواست عالم مادی بود پاسخ داده شود. از این پس بود که موجودی که هرگز نیاز به خواب، خور و شهوات جنسی و تمایلات طبیعی نداشت به آن امور نیازمند گردید. این موجود انسان نام گرفت، حال اگر نداند این نیازها برای چیست و از کجا و برای چه منظوری پیدا شده برای انسان اصل میشود و او را در حصار خود حبس میکند و او را در حد یک حیوان تنزل میدهد و هرگز عنصر عفاف در وجودش ثمر نمیدهد. از همین رو در روایات ریشه رعایت عفت را شناخت درست انسان معرفی شده استینبغی لمن عرف نفسه أن یلزم القناعه و العفة(غررالحکم / 10927)
10) میزان الحکمه، ج 6
11) میزان الحکمه، ج 2، ص 564
12) کنزالعمال، ج 3 ص 121
13) نهج البلاغه، حکمت 474
14) وسایلالشیعه، ج 16 و 17 و شرح لمعه، ج 7، ص 358
15) وسایل الشیعه، ج، ص و شرح لمعه، ج 5، ص 85
16) اولین مرتبه از لذت جنسی از طریق نگاه به جنس مخالف یا همجنس زیبارخ میباشد. این نوع نگاه اگر با غیر همسر شرعی شکل بگیرد حرام است و در روایات ما به نگاه حرام، نگاه مسموم، نگاه توأم با ریبه، نگاه لهو تعبیر شده است و رسول اکرم (صلیاللهوعلیهوآله) آنرا زنای چشم معرفی کرده است رسول الله (صلیاللهوعلیهوآله): لکل عضو من ابن آدم حظ من الزنا: العین زناها النظر(میزان الحکمه، ج 10، ص 75) این نوع نگاه انسان را تشنه سایر مراتب لذت جنسی میکند(نک: میزان الجمعه، ج 10، ص 71 و 72)
17) دومین مرتبه لذت جنسی گفتگو و مفاکهه با جنس مخالف است به ویژه اگر زن به نرمی و با ناز و تنازی و حرکت بدن سخن گوید. محتوای سخن اگرچه در میزان لذت مؤثر است اما شرط لذت نیست تا آنجا که سخنان درشت و توهینآمیز یک زن نامحرم میتواند برای یک مرد موجب لذت جنسی باشد. حتی حیله شیطان تا آنجا است که گفتگو بین زن و مرد نامحرم در مسائل معنوی و عرفانی و التماس دعا گفتن را ابزار لذت جنسی مرد قرار میدهد. اینکه یک پسر قبل از ازدواج از گفتگوی طولانی با همسر آیندهاش خسته نمیشود در حالی که با گذشت مدتی از ازدواج آنان، زن او آرزوی چند دقیقه سخن گفتن با او دارد، ریشه در لذت جنسی گفتگوی قبل از ازدواج برای مرد دارد. از همین رو است که در روایات ما مفاکهه و گفتگوی غیرضروری با زن نامحرم حرام اعلام شده تا از این طریق عفت جریحهدار نشود.
18) اعراف آیه 179
19) علی (علیه السلام):ینبغی لمن عرف نفسه أن یلزم القناعة و العفة(میزانالحکمه، ج 6)
20) علی (علیه السلام):أعقل الناس أحیاهم (میزانالحکمه، ج 2، ص 563)
21) کنزالعمال، 5769
22) نور آیه 31
23) قانون مجازات اسلامی، به کوشش سید عباس حسینی
24) میزان الحکمه، ج8، ص 235
25) همان، ج 10، ص 385
26) همان
27) همان ج 10، ص 385
28) همان ج 10 ص 385
29) همان ج 10، ص 386
30) همان ج 8 ص 237
31) همان ج 3 ص 464
32) همان ج 8 ص 386
33) همان ج 10 ص 385
34) همان ج 3 ص 474
35) همان ج 3 ص 465
36) همان ج 3 ص 465
37) همان ج 3 ص 466
38) من لایحضره الفقیه، ج 3 ص 375
39) میزان الحکمه ج 10 ص 385
40) همان ج 3، ص 467
41) همان ج 3 ص 468
42) همان ج 3 ص 465
43) همان ج 3 ص 467
44) همان ج 3 ص 466
45) همان ج 7 ص 467
46) همان، ج 3، ص 468
47) همان
48) ج 10 ص 385
49) من لایحضره الفقیه، ج 3 ص 369
به نظر میرسد که کجروی و کجاندیشی درباره توسعه سیاسی در دهه اخیر موجب گسترش اعمال منافی عفت در جامعه و از آن بدتر تجاهر و علنی شدن آن گردیده است و حداقل زمینه گسترش علنی شدنآن را فراهم ساخته است.
50) میزان الحکمه، ج 7 ص 467
51) میزان الحکمه،ج 7 ص 468
52) همان، ج 3، ص 451
53) همان، ج 3، ص 452
54) همان ج 3 ص 452
55) رک: وسائل، ج 7، ص 140 الی 145
56) میزان الحکمه ج 10 ص 71
57) بحار، ج 72، ص 199
58) بحار، ج 78، ص 284
59) نهج البلاغه، حکمت 420 ص 730
60) محجهالبیضاء، ج 5، ص 187
61) میزان الحکمه، ج 10، ص 78
62) بحارالانوار، ج 76، ص 366 و میزان الحکمه ج 10 ص 78
63) میزان الحکمه، ج 4، ص 356
64) محجهالبیضاء، ج 5، ص 177
65) محجهالبیضاء، ج 5، ص 177
66) بحارالانوار، ج 1، ص 203
67) میزان الحکمه، ج 9، ص 108
68) رک وسائل الشیعه، ج 14، ص 142
69) همان
70) همان
71) وسائل، ج 14، ص 185
72) محجه، ج 5، ص 180
73) تفسیر البرهان، ج 4، ص 205
74) الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 124
75) بحار، ج 79، ص 64
76) فروع کافی، ج 8، ص 71 و بحار، ج 79، ص 64
77) میزان الحکمه، ج 8، ص 509
78) میزان الحکمه، ج 8، ص 510
79) میزان الحکمه، ج 5، ص 18
80) میزان الحکمه، ج 9، ص 108
81) بحار، ج 77، ص 46
82) وسائل، ج 7، ص 143
83) همان
84) بحار، ج 103، ص 225 و میزان الحکمه، ج 9، ص 107
85) بحار، ج 103، ص 225
86) میزان الحکمه، ج 9، ص 107
87) وسایل، ج 14، ص 100
88) وسائل، ج 14، ص 183
89) وسائل، ج 14، ص 83
90) وسائل، ج 14، ص 76
91) وسائل، ج 14، ص 170
92) من لایحضره الفقیه، ج 5، ص 140
93) بحار، ج 79، ص 247 و میزان الحکمه، ج 7، ص 306
94) میزان الحکمه، ج 7، ص 306
95) بحار، ج 79، ص 212
96) وسائل، ج 14، ص 133
97) من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 186
98) میزان الحکمه، ج 8، ص 532
99) همان
100) بحار، ج 77، ص 291
101) میزانج 8، ص 531
102) میزان الحکمه، ج 8، ص 116 الی 122
103) میزان، ج 1، ص 117
104) همان، ص 121
105) همان
106) علل الشرایع، ج 2، ص 476
107) محجهالبیضاء، ج 5، ص 176
108) میزان، ج 1، ص 117
109) میزان، ج 7، ص 544
110) همان
111) میزان، ج 1، ص 141
112) همان
113) همان، ص 142
114) همان
115) بحار، ج 78، ص 164
116) میزان، ج 7، ص 267
117) همان
118) همان
119) میزان، ج 7، ص 258
120) همان
121) بحار، ج 78، ص 115
122) بحار، ج 75، ص 260
123) بحار، ج 75، ص 253
124) بحار، ج 75، ص 253
125) میزان، ج 7، ص 341
126) بحار، ج 71، ص 333 و میزان، ج 2، ص 567
127) میزان، ج 3، ص 355
128) کافی، ج 1، ص 56
129) بحار، ج 79، ص 251
130) میزان، ج 4، ص 480
131) میزان، ج 2، ص 530
132) همان
133) بحار، ج 103، ص 84
134) بحار، ج 77، ص 115 و میزان، ج 2، ص 530
135) وسائل، ج 7، ص 94
136) وسائل، ج 7، ص 9
137) میزان، ج 7، ص 336
138) وسائل، ج 18، ص 314
139) میزان، ج 5، ص 15
140) میزان، ج 5، ص 12
141) میزان، ج 3، ص 450 تا 480
142) بحار، ج 73، ص 353
143) میزان، ج 3، ص 459
144) بحار، ج 78، ص 177 و ج 71، ص 331
145) اصول کافی، ج 4، ص 81
146) اصول کافی، ج 3، ص 366
147) اصول کافی، ج 3، ص 417
148) اسراء، آیه 64
149) اصول کافی، ج 4، ص 14
150) وسائل، ج 11، ص 199
151) میزان، ج 8، ص 506
152) میزان، ج 3، ص 161
153) میزان، ج 3، ص 183
154) میزان، ج 3، ص 183
155) میزان، ج 9، ص 245 و بحار، ج 6، ص 133
156) میزان، ج 9، ص 246، و بحار، ج 77، ص 388
157) میزان، ج 9، ص 245
158) میزان، ج 10، ص 388
159) میزان، ج 1، ص 36
160) میزان، ج 1، ص 37
161) میزان، ج 2، ص 99
162) میزان، ج 2، ص 101
163) میزان، ج 10، ص 389
164) همان
165) میزان، ج 10، ص 80
166) سوره عنکبوت، آیه 45
167) میزان، ج 7، ص 264
168) میزان، ج 5، ص 565
169) بحار، ج 93، ص 278
170) میزان، ج 7، ص 247
171) میزان، ج 3، ص 407
172) میزان، ج 7، ص 264
173) بحار، ج 94، ص 127
174) همان
175) همان
176) بحار، ج 93، ص 162
177) بحار، ج 10، ص 92
178) میزان، ج 10، ص 617 الی 664
179) میزان، ج 10، ص 624
180) میزان، ج 10، ص 646
181) همان
182) همان
183) همان
184) نهج البلاغه، خطبه 191
185) نهج البلاغه، حکمت 371
186) میزان، ج 10، ص 426
187) همان
188) همان
189) میزان، ج 7، ص 356
190) نهج، حکمت 305
191) وسائل، ج 14، ص 107
192) میزان، ج 7، ص 359
193) میزان، ج 9، ص 114
194) همان
195) همان
196) همان
197) همان
198) همان
199) همان
200) میزان الحکمه، ج 8، ص 461
201) همان
202) همان
203) میزان، ج 2، ص 530 و بحار، ج 77، ص 115
204) میزان، ج 2، ص 530
205) نهج الحکمه، ج 10، ص 388
206) تحف العقول، ص 20
207) میزان، ج 10، ص 607
208) میزان، ج 2، ص 564
209) میزان، ج 4، ص 355
210) میزان، ج 1، ص 70
211) میزان، ج 1، ص 68
212) میزان، ج 10، ص 388
213) میزان، ج 10، ص 72
214) میزان، ج 10، ص 388
215) میزان، ج 10، ص 388
216) همان
217) نهج البلاغه، خطبه 83
218) محجه البیضاء، ج 5، ص 169
219) میزان، ج 10، ص 389
220) رک وسائل، ج 14
221) وسائل، ج 14، ص 5
222) میزان، ج 10، ص 80
223) تفسیر کبیر، ج 5، ص 13 و وسائل، ج 14، ص 436و ص 440
224) وسائل، ج 14، ص 438
225) همان
226) میزان، ج 3، ص 479 و بحار، ج 74، ص 197
227) میزان، ج 10، ص 72
228) محجه، ج 5، ص 185
229) وسائل، ج 11
230) وسائل، ج 11
231) بحار، ج 79، ص 127
232) بحار، ج 79، ص 147
233) بحار، ج 75، ص 465
234) بحار، ج 77، ص 89
235) وسائل، کتاب حج، باب 154 از ابواب احکام عشره
236) المستدرک، کتاب حج، باب 134، از ابواب احکام عشره
237) وسائل، ج 18 باب حدود
238) صهیونیزم چه میخواهد، ص 21
239) همان، ص 22
240) همان، ص 23
241) همان، ص 49
242) همان، ص 35
243) همان، ص 37
244) همان، ص 44
245) همان، ص 42
246) همان، ص 46
247) همان، ص 48
248) همان، ص 56
249) همان، ص 57
250) همان، ص 58
251) همان، ص 63
252) نگاهی نو به مفاهیم توسعه، ص 14
253) صحیفه نور، ج 4، ص 214
254) مجموعه مقالات همایش توسعه از دیدگاه امام خمینی، ص 80
255) خبرگذاری مهر 30/1/83