تربیت
Tarbiat.Org

عفت و اعمال منافی با عفت در روایات معصومین (علیه السلام)
نامشخص

5-6- مرحله پنجم؛ سلب تعهد و احساس مسئولیت از مردم‏

سلب تعهد و احساس مسئولیت برای بی‏تفاوتی کردن مردم نسبت به دین و هم‏کیش، فرهنگ و هویت ملی، وطن و هم‏وطن و خود و سرنوشت خود کارآمدترین بلکه تنها راه می‏باشد، زیرا وقتی از ملتی احساس تعهد و مسئولیت رخت بربست آنان به تمام شئونات خود بی‏تفاوت می‏شوند و کاری ندارند که کشور آنان به کدام سمت می‏رود، حاکمان آنان چه کسانی هستند؟ حکومت چگونه اداره می‏شود؟ حکام سرسپرده کدام کشور و قدرت خارجی هستند؟! حکومت چه بر سر وطن و هم‏وطن و دین و هم‏کیش آنان می‏آورد؟! بیت‏المال و منابع طبیعی و خدادادی آنان چه می‏شود؟!...
در این صورت است که چنین ملتی هرگز نمی‏تواند تکیه‏گاه و پشتیبان حکومت و دولت کشور خود باشد، لذا زمینه برای سلب اراده و وابسته شدن دولت و حکومت به یک کشور و قدرت بیگانه آماده شده است و در این وضعیت است که استکبار و کشورهای استعمارگر بهترین استفاده را از این زمینه خواهند کرد. گاهی با یک تهدید مستقیم یا غیرمستقیم آن حکومت را متکی و وابسته به خود می‏کنند و خواست و اراده خود را به آنان تحمیل نموده و از طریق حکومت تحمیل بر ملت و کشور می‏کنند. و با وجود چنین زمینه‏ای اگر حکومت و حاکمان تسلیم نشدند به سهولت با یک کودتای سرخ یا مخملی یا مهره‏های نفوذی خود یا یک هجمه نظامی و یا با یک یورش فرهنگی و تبلیغی و جنگ سهمگین روانی آن حکومت را ساقط می‏کنند و مهره‏های دیگری بر روی کار می‏آورند. وابستگی حکومت‏ها به جائی می‏رسد که جرأت اظهار حرف دل خود که به حقانیت آن یقین دارند و به نفع مردم و مصالح کشورشان می‏باشد ندارند، زیرا اجازه از آنان سلب شده است و مسلوب‏الاراده شده‏اند.
وقتی در یک کنفرانس سران کشورها رییس جمهور که تنها تکیه‏گاهش ملت و مردم هستند، جرأت اظهار حرف حق مردمش را دارد و با کمال شهامت به طور متقن و متین حرف حق ملتش را اظهار می‏کند، کنفرانس را به هیجان می‏آورد، به گونه‏ای که سران وابسته سایر کشورها قدرت کتمان هیجان و شور و شعف خود را از دست می‏دهند و در آشکار یا نهان به آن رئیس جمهور شجاع پیام می‏دهند که تو حرف دل ما را زدی، حرفی که جرأت اظهارش را نداریم و... این اتفاق که چندین بار رخ داده است ترجمان عینیت این مرحله از فرمول سلطه استکبار می‏باشد.