تا این جا فردگرایی و جامعه گرایی در امور مادی انسان بود، اما در امور معنوی چگونه است؟ اگر رفتاری موجب ضرر معنوی برای جامعه بشود، آیا آن جا باید بر کار دیگران نظارت کرد یا نه؟
تا به حال صحبت فردگرایی و جامعه گرایی در امور مادی بود. اقتضای فردگرایی این است که، جایی که نفع و ضرر کار فردی از جامعه به ما مربوط نمیشود، آن فرد را رها کنیم. این چیزی است که امروزه کم و بیش در غرب حاکم است، واصطلاحا به آن اندیویژوالیزم میگویند. و بنابراین دیدگاه، رفتار فرد در امور معنوی دیگران دخالتی ندارد.
اما کسانی که گرایش اجتماعی دارند، و جامعه گرا هستند، نظارت بر کار دیگران را فقط در امور مادی صحیح میدانند. اما در جایی که اعمال افراد مربوط به امور معنوی دیگران دخالتی ندارد.
اما کسانی که گرایش اجتماعی دارند، و جامعه گرا هستند، نظارت بر کار دیگران را فقط در امور مادی صحیح میدانند. اما در جایی که اعمال افراد مربوط به امور معنوی، مانند کفر و ایمان و حق و باطل میشود، این گروه نیز میگوید به تو چه! این جا دخالت در امور دیگران است! در غرب، آن جا که اعمال افراد مربوط به دین، اخلاق، روحیه و معنویات سایر افراد خمی شود، آن جا به طور کامل حق شخصی فرد است و به هیچ کس اجازه داده نمیشود که در آن دخالت کند. این همان ماتریالیسم اخلاقی است که در غرب حاکم میباشد.