در جلسه گذشته این روایت را خواندم، که چهل هزار نفر از قوم شعیب معصیت کار بودند، خدا صد هزار نفر را عذاب کرد که عذاب شصت هزار نفر از ایشان به واسطه ترک امر به معروف بود. نظیر این واقعه درباره اقوام دیگر نیز هست. درباره اصحاب سبت نیز هست که احتمالا شنیدهاید؛ در شریعت حضرت یعقوب و بعد در شریعت حضرت موسی صید در روز شنبه حرام بود، البته تکالیف سختتری هم دارند. الان هم یهودیهای پایبند به یهودیت روز شنبه پختنی درست نمیکنند، آتش روشن نمیکنند، زبح نمیکنند و صید نمیکنند. یهودیان سنت گرا الان هم مقید هستند. تکالیف شاق دیگری هم داشتند، از جمله این که روز شنبه برایشان صید حرام بود. خدا اینها را امتحان کرد: اذ تاتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعا و یوم لایسبتون لا تاتیهم،،(111) گروهی از یهود کنار دریا یا رودخانهای زندگی میکردند، روز شنبه ماهیها به کنار ساحل میآمدند و صید آنها به راحتی ممکن بود، در حالی که روزهای دیگر این گونه نبود؛ از آن طرف، روز شنبه هم صید کردن حرام بود. سرانجام بعض از ایشان طاقت نیاورده، به این صورت حیلهای زدند که کنار ساحل حوضچههایی کندند؛ روز شنبه راه حوضچهها را باز میکردند، زمانی که آب رودخانه همراه با ماهی داخل حوضچهها میشد جلوی آب را میبستند. روز یکشنبه هم ماهیها را صید میکردند. خدا به سبب این کار، آنها را مسخ کرد، اگر آیه قرآن به صراحت نگفته بود، از راه روایات به این راحتی قابل باور نبود، فلما عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم کونوا قرده خاسئین(112) خدا ایشان را مسخ نموده به میمون تبدیل کرد؛ همه این افراد کسانی نبودند که روز شنبه بر خلاف نهی خداوند ماهی صید میکردند. گروهی نیز از کسانی که صید نمیکردند به عذاب گرفتار آمدند و مسخ شدند.
این قوم سه دسته بودند: دسته اول روز شنبه صید میکردند، دسته دیگر صید نمیکردند ولی دسته اول را نیز نهی نکرده و متعرض آنها نمیشدند، دسته سوم نه تنها خودشان صید نمیکردند، بلکه دیگران را از این کار نهی میکردند و میگفتند چرا صید میکنید، این کار گناه است. دسته دوم که صید نمیکردند و متعرض گروه اول هم نمیشدند، به آمرین به معروف میگفتند، چه فایدهای دارد که آنها را از صید نهی میکنید؟ متوجه عرض بنده هستید؟ یعنی این تلقی که چون امر به معروف فایده ندارد، انجام نمیدهیم.
به کسانی که علیرغم علم به مؤثر نبودن امر به معروف، نسبت به این کار اقدام میکردند، میگفتند چه فایدهای دارد که دائم با آنها بحث میکنید، آنها را به حال خود رها کنید، و اذ قالت امه منهم لم تعظون قوم الله مهلکهم او معذبهم عذابا شدیدا قالوا معذره الی ربکم و لعلهم یتقون(113) خدا بنا است ایشان را هلاک کند، پس برای چه آنها را موعظه میکنید؟
قالوا معذره الی ربکم و لعلهم یتقون اول این که ما نزد خدا عذری داشته باشیم، دیگر این که قطع نداریم که بطور کلی حرف ما مؤثر نباشد، شاید در بین این گروه بعضی تحت تاثیر قرار بگیرند. به هر حال، از بین این قوم که سه گروه بودند، دستهای که - علی رغم این که چندان اثری نداشت - از منکر نهی میکردند، نجات یافتند، دو دسته دیگر به عذاب مبتلا و به بوزینه تبدیل شدند.(114)