مکتب انسان ساز اسلام، - همانند همه مکاتب الهی- انسان را با تعالیم عالیه خود به سوی کمال رهنمون میسازد. توحید، عالیترین مرحلهی اوج انسانی در این مکتب، و بهترین وسیله برای دست یابی به آن، جهاد در راه خدا، و ثمرهی این جهاد، فنای فی الله، و پاداش آن، بقای بالله، یعنی شهادت است.
آیات شریفه قرآن، و روایات صادرهی از معصومین، شهادت را مقامی دانسته، که اعطاء آن فقط و فقط به دست خدای تبارک و تعالی است. و صاحبان این مقام چون باقی به اللهاند، حیاتی جاودانه دارند، و مرگ و زوال هرگز در آنها راه ندارد.
از مجموعه آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) استفاده میشود که کسانی صادقانه به مصاف دشمنان خدا- اعم از بیرونی و درونی- رفته و آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذاشته و شهادت را از خدای بزرگ بخواهند نصرت الهی شامل حالشان شده و مقام شهادت به آنها اعطاء میگردد.
اسلام رهروان خود را به گونهای تعلیم میدهد که دنیا و هر آنچه در آن است، در نظر آنان متاعی ناچیز جلوه میکند به طوریکه هرگز بدست آوردن این مطاع را اساس همت خویش نمیکنند.
و تا به جائی میروند که حضرت امیر سلام الله علیه در وصفشان میفرماید:
عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم(4)
خدا در باطن آنها بزرگ است و هر آنچه غیر خداست در نظرشان کوچک است. (از کلام حضرت امیر سلام الله علیه در وصف متقین)
صفحات تاریخ اسلام، مالامال از صحنههای نبرد مسلمین در میادین کارزار است. این نبردها در دو جبههی جهاد اصغر و جهاد اکبر، شکل گرفته و عدد کثیری از مسلمین در این نبردها پیروزمندانه به مقام شهادت دست یافتهاند.
اصولاً آنچه بیش از هر چیز در منطق اسلام مطرح میباشد این است که تا زمانی که مبارزه هست، مجاهده هست، و تا زمانی که مجاهده هست، شهادت هست. و از آنجا که شیطان، سوگند به گمراه ساختن بنی آدم خورده، و تا پایان کار دنیا، از خدای جهان، مهلت گرفته است، میتوان نتیجه گرفت که هیچگاه باب شهادت و جهاد به روی ابناء بشر بسته نبوده است و نخواهد شد. البته شکل مبارزه در زمانهای مختلف، متفاوت است. گاهی جهاد با دشمن بیرون، و گاه با دشمن درون، که نفس نام گرفته است. لکن در هر حال، مبارزه، مبارزه است، و این خود انسانها هستند که بعضاً در اثر بی لیاقتی، شایستگی ورود به این باب را ندارند.
حضرت امیر سلام الله علیه در این مورد کلامی کلامی زیبا دارند و میفرمایند:
اما بعد فان الجهاد باب من أبواب الجنة- فتحه الله لخاصه أولیائه و هو لباس التقوی- و درع الله الحصینه و جنته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه ألبسه الله ثوب الذل و شمله البلاء- و دیث بالصغار و القماءه(5)
اما بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا به روی گزیده دوستان خود گشوده است، و جامه تقوی است، که بر تن آنان پوشیده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند، و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند. هر که جهاد را واگذارد و ناخوشایند داند، خدا جامه خواری بر تن او پوشاند و فوج بلا بر سرش کشاند، و در زبونی و فرو مایگی بماند. دل او در پردههای گمراهی نهان،. حق از او روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم
آری باب شهادت، همیشه، برای بندگان مخلص خدا، باز است و هیچ گاه بسته نمیشود. و به قول ملای رومی:
آب کم جو تشنگی آور بدست - تا بجوشد آبت از بالا و پست
سخن در باب شهید و شهادت به گونهای گسترده است که تحریر آن مجالی واسع میطلبد لکن از باب مالایدرک کله لایترک کله، در این جزوه به مباحثی مختصر و فشرده حول محورهای:
الف: جهاد و شهادت در قرآن
ب: جهاد و شهادت در روایات معصومین
ج: تاثیر شهادت در گذشته تاریخ اسلام
د: شهید و شهادت در کلمات فقهاء
ه: شهادت و نقش آن در دفاع مقدس
اشاره میکنیم. امید آنکه مورد قبول حضرت حق جل و علا قرار گیرد.
انشاء الله