سالی که ستارگان فرو ریخت.
سیمای مردان خدا که پس از تحمل رنجها و مشقتها امانتی را که از جانب خداوند به آنان سپرده شده، سالم به منزل میرسانند دیدنی است.
خدا در دیدگان چنین انسانهایی موج میزند و سبکبالی وصف ناپذیری به آنها روی میدهد. آنان در آن حالات روحانی در شوق دیدار دوست لحظه شماری میکنند.
کلینی در حالی که بیش از 70 سال از عمرش میگذشت و پس از 20 سال تلاش در تدوین کتاب کافی و تحمل رنجها، غربتها و مشقتها، اینک در آستانه ملاقات با معبود و معشوق است. او در خود آرامشی احساس مینمود، آرامشی که نشان از ایثار و از خود گذشتگی و ادای تکلیف او داشت.
او اگر چه در قفس دنیا میزیست؛ اما در فضای بهشت تنفس میکرد، چرا که تمام لحظههای عمرش را با کلام اهل بیت علیهمالسلام سپری کرده بود و در راه ادای فریضه، هر رنجی را به جان پذیرفته بود.
برای ما خاکیان رهیدن از خاک تازگی دارد؛ ولی برای فرزانهای چون کلینی که هیچگاه وابسته به خاک نشد، مرزی به نام خاک وجود نداشت. او در انتظار رفتن و رؤیت محبوب، روزها را سپری میکرد.
سال 329 هجری قمری سالی است که سال «تناثر نجوم» نام گرفته است، سال فرو ریختن ستارهها و سالی که آسمان علمِ این دنیای خاکی بیستاره ماند.
آری در این سال راد مرد بزرگ عالم تشیع در ماه شعبان جهان فانی را وداع کرد. دانشمند نامی بغداد «ابو قیراط» بر پیکر پاکش نماز خواند. شیعیان با دلی پراندوه و با احترام آن مرد خدا را در «باب کوفه» بغداد به خاک سپردند.
در همین سال با رحلت آخرین نایب امام زمان، «علی بن محمد سمری» غیبت کبرای آن حضرت نیز آغاز گردید.
سلام بر او روزی که تولد یافت و روزی که در آسمان دنیای اسلام چون آفتاب درخشید و روزی که در پیشگاه ذات اقدس الهی بر انگیخته خواهد شد.