پیامبر شرک را به توحید تبدیل کرد، ننگ بودن دختر را به عزت بدل کرد و برای زن حق مالکیت و انتخاب همسر وارث و تحصیل و شرکت در حج و جمعه و جماعت و رسیدن به کمالات عملی و معنوی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را پذیرفت.
قرآن آنجا که سخن او اولوا الالباب و خردمندان میکند و میفرماید: خردمندان در آفرینش آسمانها و زمین تفکر میکنند و ایمان میآورند و با خدای خود گفتگوها و دعاهایی دارند در پایان میفرماید: خداوند دعای این خردمندان را مستجاب میکند و میفرماید من عمل شما را ضایع نمیکنم، خواه مرد، خواه زن، که همه از یکدیگرید.
آری، زنی که در جاهلیت هیچ حقی نداشت، در قرآن مجید جزو اولو الالباب گشت.(311)
اگر در آیه 33 احزاب، به زنان پیامبر میفرماید: در خانه قرار گیرید، ناگفته پیداست که مراد از در خانه ماندن، عقب ماندن نیست، زیرا در آیه 34 میفرماید: آنچه از آیات و حکمت الهی در خانههایتان نازل شده تلاوت کنید. یعنی قرار گرفتن در خانه با دانشمند شدن منافاتی ندارد، و در این بین میفرماید: به هنگام خروج از منزل تبرج نداشته باشد. تبرج از برج است و به ساختمانهای بر جسته گفته میشود و تبرج یعنی خودنمایی کردن. همانگونه که ساختمانهای بلند خودنمایی دارند. بنابراین نظر اسلام آن است که زن، دانشمند و حکیم باشد. ولی تبرج و جلوه گری نداشته باشد و در آیه 35 میفرماید: زنان و مردان دوش به دوش هم میتوانند در کمالات معنوی پیش روند و آمرزش و پاداش گرانقدر الهی را دریافت کنند.