عمار میگوید: پیش از بعثت، من و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با هم چوپانی میکردیم. یک روز به او پیشنهاد کردم که فلان منطقه چراگاه خوبی برای گوسفندان است فردا به آنجا برویم. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پذیرفت. من فردا به آنجا رفتم و دیدم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از من به آنجا رسیده است ولی گوسفندان خود را از چریدن باز میدارد. پرسیدم چرا نمیگذاری گوسفندان بچرند؟ فرمود: جون وعده من با تو این بود که با هم شروع کنیم، نخواستم از تو گوسفندان من از این چراگاه استفاده کنند.