تربیت
Tarbiat.Org

سیره پیامبر اکرم
حاج شیخ محسن قرائتی

مأموریت‏های پیامبر اسلام

بیرون آوردن مردم از ظلمات جهل، شرک و تفرقه به نور ایمان. لتخرج الناس من الظلمات الی النور(121)
تأمین زندگی نیازمندان از طریق گرفتن زکات و تشویق زکات دهندگان. خذ من أموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلاتک سکن لهم(122)
انجام عبادت خالصانه. قل الله أعبد مخلصاً له دینی(123)
استغفار برای امت. فاعف عنهم و استغفر لهم(124)
استقامت در راه. فاستقم کما أمرت(125)
اقامه قسط و عدل. و ان حکمت فاحکم بینهم بالقسط(126)
امر به معروف و نهی از منکر. یأمر هم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر(127)
ارشاد خانواده. و أمر أهلک بالصلاه و اصطبر علیها(128)
انذار خویشاوندان و بستگان. و أنذر عشیرتک الاقربین(129)
حلال و حرام را به طور آشکار بیان کند. و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث(130)
نعمت‏های خدا را به زبان آورد، تسبیح او گوید. فسبح بحمد ربک و کن من الساجدین(131) و تسلیم او باشد. قل انی أمرت أن أکون أول من أسلم(132)
کتاب‏های پیشینیان را بپذیرد، جاءهم رسول من عند الله مصدق لما معهم(133) و انبیای قبلی را تصدیق کند. و صدق المرسلین(134)
آیات الهی را تلاوت و مردم را به تزکیه و تعلیم و تقوا، فراخواند. رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه(135)
نسبت به مؤمنین تواضع کند. و اخفض جناحک للمومنین(136)
بر خدا توکل کند. و توکل علی الله و کفی بالله وکیلاً(137)
در راه او جهاد کند. یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین(138)
به سوی او تضرع نماید. و اذکر ربک فی نفسک تضرعاً و خیفه(139)
در دعوت مردم به توحید از راه حکمت و موعظه وارد شود. ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه(140)
صبر و خلوص و عفو و صفح و مشورت شیوه او باشد. فاعف عنهم و استغفر لهم و شاور هم فی الامر(141)
مردم را برای مقابله با دشمن بسیج و به جهاد تشویق نماید.
با اسراء مهربان باشد و با مجروحین مدارا کند.
پاسی از شب را به نیایش گذارند.
راستی انسان احساس می‏کند بخش عظیمی از قرآن پیرامون شخصی پیامبر و صفات و وظایف آن حضرت و مشکلات او و یاران با وفا و شیوه برخورد او با دوست و دشمن و کودک و بزرگ و زن و مرد، مؤمن و کافر و منافق است.
آیا نشناختن چنین پیامبری با آن همه معجزات و کمالات، محرومیت نیست؟
تکذیب و ایذاء و توطئه و عصیان، کتمان و کفر، مجادله، جنگ و مخالف و مکر و افترا و تهمت جنون و سحر و شعر و کذب و کهانت و آزار دادن اهل بیتش و مهجور کردن کتابش چه توجیهی دارد؟
آیا غیر از قرآنت مکتب شفابخشی آمده است؟
آیا بعد از حق جز ضلالت راه دیگری است؟
آیا رها کردن قانون آسمانی و رفتن به سراغ قوانین بشری، خسارت بزرگی نیست؟