وجود پیامبر منتی بود بر بشریت: من الله علی المؤمنین(8).
رحمتی بود برای هستی: رحمه للعالمین(9).
الگوی ابدی بود برای نسل بشر: فی رسول الله اسوه حسنه(10)
گواه و شاهدی بود بر همه انبیاء: جئنا بک علی هؤلاء شهیدا(11)
خداوند دو وصف رأفت و رحمت را که از او صاف الهی است، برای پیامبرش نیز آورده است: رئوف رحیم(12)
اگر به مکه سوگند میخورد به خاطر حضور پیامبر در آنجاست:
لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد(13)
اگر ما برای یک لحظه بر او صلوات میفرستیم، آفریدگار هستی و فرشتگان معصوم دائماً بر پیامبر صلوات میفرستند: ان الله و ملائکته یصلون علی النبی(14)
خداوندی که دنیا را اندک و قلیل میشمرد: متاع الدینا قلیل(15) خلق پیامبر را عظیم میداند: انک لعلی خلق عظیم(16)
ما فراموشکاریم، اما خداوند وعده داده که آنچه بر پیامبرش نازل کرده، هرگز آن را فراموش نکند: سنقرئک فلا تنسی(17)
گاهی در یک آیه کمالات پیامبر را پی در پی رقم زده است:
شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً(18)
نزدیکترین فرد هستی به ذات مقدس خداوند، پیامبر اسلام است، تنها درباره او این آیه نازل شد: ثم دنی فتدلی(19) یعنی نزدیکتر و نزدیکتر شد.
پیامبر، در گفتار معصوم است و هرگز از روی هوی و هوس، سخنی نگفته است: ما ینطق عن الهوی(20)
در نگاه، معصوم است و چشم او به انحراف نرفته است: ما زاغ البصر(21)
قلب و روح او معصوم است و هرگز به خطا نرفته است: ما کذب الفؤد ما رأی(22)
در قرآن، بارها نام پیامبر در کنار نام خداوند آمده است. به چند نمونه توجه کنید:
عزت، برای خدا و رسول است. و لله العزه و لرسوله(23)
از خدا و رسول اطاعت کنید. اطیعوا الله و اطیعوا الرسول(24)
دعوت خدا و رسول را اجابت کنید. استجیبوا لله و للرسول(25)
خدا و رسول را یاری کنید. ینضرون الله و رسوله(26)
از معصیت و اذیت خدا و رسول دوری کنید. و من یعص الله و رسوله...(27)، الذین یوذون الله و رسوله...(28)
کلمه رب به معنای پروردگار، در قرآن صدها بار آمده است و هربار به چیزی نسبت داده شده است، مانند رب الناس یعنی پروردگار مردم و رب العالمین یعنی پروردگار جهانیان ولی کلمه ربک که به پیامبر اسلام خطاب میکند، بیش از دویست بار آمده است. یعنی شخص پیامبر مورد عنایت ویژه خداوند است.
خداوند به پیامبرش میفرماید: من قلبه را از بیت المقدس به کعبه تغییر دادم تا تو راضی شوی (ویهودیان نگویند که به سوی قبله ما نماز میخوانی) قبله ترضاها(29)
و در آینده آن قدر به تو عطا کنم که راضی شوی. و لسوف یعطیک ربک فترضی(30)
به تو کوثر عطا کردم. انا اعطیناک الکوثر(31)
تو را از شر مردم حفظ میکنم. و الله یعصمک من الناس(32)
از حالات مختلف تو آگاهم. یا ایها المزمل(33)، یا ایها المدثر(34)
از تنگ دلی تو بخاطر سخنان ناروای مخالفان آگاهم. لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون(35)
اراده کردهام که اهل بیت تو را از هر نوع پلیدی و آلودگی پاک نگه دارم. انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت(36)
تو را برای جهانیان مایه رحمت فرستادم. و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین(37)
هر کجا مخالفان به نحوی پیامبر را تضعیف میکردند، خداوند از او دفاع میکرد:
آنها میگفتند: یعلمه بشر(38) این مطالب را کسی به او میآمورزد، خداوند در پاسخ میفرمایید: علمه شدید القوی(39) وحی را خداوند قوی قدرت به او آموخت.
آنجا که میگفتند پیامبر شاعر است، خداوند میفرماید: و ما علمناه الشعر(40) به او شعر نیاموختیم.
آنجا که نسبت جنون میدادند، خداوند میفرماید: ما انت بنعمه ربک بمجنون(41) تو در سایه نعمت الهی مجنون نیستی.
آنجا که نسبت ساحر و کاهن میدادند، خداوند این نسبتها را به شدت رد میکرد.
و هر کجا هر نوع تهمت و جسارتی بر پیامبر اسلام وارد میکردند، خداوند با قاطعیت آن را رد میفرمود.
بخش عمده این کتاب آماده چاپ بود که برادر عزیزم حجت الاسلام جعفری که در تفسیر نور نیز از همکاران بود، چند صحفهای برایم فرستاد که به نظر آمد در مقدمه کتاب از آن بهره بگیرم.
پیامبر، قرآن مجسم بود. این کلام را شیعه و سنی از همسر پیامبر، نقل کردهاند: کان خلقه القرآن(42)
اکنون این حقیقت را از لابلای آیات قرآن و کلمات پیامبر به تفصیل نقل میکنیم:
قرآن در قیامت شفیع است: نعم الشفیع القرآن لصاحبه یوم القیامه(43)، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمود: من اولین شفیع هستم. انا اول شافع(44)
قرآن، برای تمام جهانیان هشدار است: العالمین نذیراً(45) پیامبر
نیز: نذیراً العالمین(46)
قرآن، خیر خواه است: هو الناصح(47) پیامبر نیز: فبالغ فی النصیحه(48) قرآن، موعظه است: موعظه من ربکم(49) پیامبر نیز مردم را به موعظه دعوت میکند. و الموعظه الحسنه(50)
قرآن، مردم رابه بهترین شیوه و استوارترین راهها دعوت میکند: یهدی للتی هی اقوم(51) حضرت علی (علیه السلام) نیز در مورد پیامبر میفرماید: از راه و رسم پیامبرتان پیروی کنید که بهترین راههای هدایت است. و اقتدوا بهدی نبیکم فانه افضل المهدی و استنوا بسنته فانه اهدی السنن(52)
نگاه به قرآن عبادت است: النظر فی المصحف عباده(53) پیامبر فرمود: نگاه به من عبادت است. النظر الی عباده(54)
قرآن، وسیلهای است تا مردم از ظلمات به نور هدایت شوند: کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی نور(55) پیامبر نیز مبعوث شد تا مردم را از عبادت بتها به عبادت خدا و از اطاعت شیطان به اطاعت خدا رهبری کند.(56)
قرآن، کتاب پیروی است: هذا کتاب انزلناه مبارک فاتبعوه(57) دستورات پیامبر نیز باید مورد پیروی قرار گیرد. ما آتاکم الرسول فخذوه(58)
قرآن، کتاب رحمت است: نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شیء و هدی و رحمه و بشری للمسلمین(59) پیامبر نیز برای هستی جز رحمت نیست. و ما ارسلناک الارحمه للعالمین(60)
تلاوت قرآن و صلوات بر پیامبر هر دو مورد سفارش است. چنانکه امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: اکثروا... تلاوه القرآن الصلاه علی النبی(61)
قرآن، نور است: و انزلنا الیکم نوراً مبیناً(62) پیامبر نیز نور است: السلام علیک یا نور الله(63)
قرآن بیان است: هذا بیان الناس(64) کلام پیامبر نیز بیان است. کلامه بیان(65)
قرآن مبارک است: کتاب انزلناه الیک مبارک(66) پیامبر نیز مبارک است: فضل علی محمد... مفتاح البرکه(67)
قرآن، پرچم نجات است: علم نجاه(68) پیامبر نیز پرچم نجات است: علما لدلاله علیک(69)
درباره قرآن، لقب کریم آمده است: انه لقرآن کریم(70) پیامبر نیز معدن کرامت است: تنشأ فی معادن الکرامه(71)
باید فرزندان خود را با قرآن گره بزنیم و آنان را با معرفت و اطاعت محمد و آل محمد آشنا کنیم. ادبوا اولادکم علی ثلاثه خصال: حب نبیکم و حب اهل بیته و قرائه القرآن(72)
قرآن سراسر یقین است: انه لحق الیقین(73) رسول خدا نیز به قدری عبادت خالصانه کرد که به درجه یقین و باور رسید: و عبدت الله مخلصاً حتی اتاک الیقین(74)
قرآن شفاعت: و شفاء لمافی الصدور(75) پیامبر نیز طبیعت است: طبیعت دوار بطبه(76)
برای قرآن صفت روشنگری آمده است: و قرآن مبین(77) برای پیامبر نیز. قل انی انا النذیر المبین(78)
قرآن مردم را به رشد فرا میخوانید: یهدی الی الرشد(79) پیغمبر نیز مردم را به رشد فرا میخواند: و هدی الی الرشد(80)
قرآن حافظ اصول کتابهای آسمانی است: مهیمناً علیه(81) پیامبر نیز حافظ تمام انبیای پیشین است: مهیمناً علی المرسلین(82)
قرآن امام است: علیکم بالقرآن فاتخذوه اماماً(83) پیامبر نیز امام است: و انا... امام المتقین(84)
قلبی که در آن قرآن است گرفتار عذاب الهی نمیشود: لا یعذب الله قلباً و عی القرآن(85) امتی نیز که در میان آنان پیامبر باشد گرفتار عذاب الهی نمیشوند: و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم(86)
نه در قرآن انحرافی است: لم یجعل له عوجاً(87) نه در پیامبر انحرافی است: انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم(88)
هم قرآن حرف آخر را میزند: انه لقول فصل(89) هم کلام پیامبر آخرین حرف است. کلامه الفصل(90)
آری پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قرآن مجسم بود و چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السلام) را در آیه مباهله جان خود دانسته است، پس آن حضرت نیز قرآن مجسم است و اگر در روایات آمده است که نماز بی ولایت علی (علیه السلام) قبول نیست، جای تعجب نیست. زیرا در آیه غدیر خم خداوند به پیامبرش خطاب کرد که رسالت بدون ابلاغ ولایت قبول نیست: یا ایها الرسول بلغ... و ان لم تفعل فما بلغت رسالته(91) ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت به تو نازل شد ابلاغ کن اگر انجام ندهی رسالت الهی را نر ساندهای. آری رسالت پیامبر نیز بدون ولایت مردود است.
همان گونه که قرآن به فرموده حضرت علی (علیه السلام) دریایی است که به عمق آن دسترسی نیست، پیامبر عزیز اسلام را نیز نمیتوان به طور عمیق شناخت. نه تنها او که درباره اهل بیت او نیز میخوانیم که ما به کنه شما نمیرسیم. لا ابلغ من المدح کنهکم بنابراین هر کس درباره قرآن و پیامبر یا اهل بیتش حرفی میزند یا مطلبی مینویسد، در حقیقت مقدار علم خودش را بیان میکند. نظیر کسی که ظرفی در دریا فرو میکند و مقداری آب بر میدارد و میگوید: این دریاست! هرگز دریا در ظرف جا نمیگیرد. این مقالات و کتابها نیز اندازه ظرف ما میباشد. ولی چه کنیم که دوست داریم خود را در راه معرفت و مودت و اطاعت آنان قرار دهیم و گوشههایی از سیره آن حضرت را به زبان ساده بیان کنیم. البته مراد ما از ساده گفتن، روان گفتن است نه سست گفتن: زیرا فرق است میان ساده و سست. قرآن ساده بیان شده، یسرنا القرآن(92) ولی هرگز سست نیست، بلکه بسیار محکم و استوار است.
احکمت آیاته(93)، قولا سدیداً(94).