تربیت
Tarbiat.Org

سیره پیامبر اکرم
حاج شیخ محسن قرائتی

سیمای پیامبر اسلام

وجود پیامبر منتی بود بر بشریت: من الله علی المؤمنین(8).
رحمتی بود برای هستی: رحمه للعالمین(9).
الگوی ابدی بود برای نسل بشر: فی رسول الله اسوه حسنه(10)
گواه و شاهدی بود بر همه انبیاء: جئنا بک علی هؤلاء شهیدا(11)
خداوند دو وصف رأفت و رحمت را که از او صاف الهی است، برای پیامبرش نیز آورده است: رئوف رحیم(12)
اگر به مکه سوگند می‏خورد به خاطر حضور پیامبر در آنجاست:
لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد(13)
اگر ما برای یک لحظه بر او صلوات می‏فرستیم، آفریدگار هستی و فرشتگان معصوم دائماً بر پیامبر صلوات می‏فرستند: ان الله و ملائکته یصلون علی النبی(14)
خداوندی که دنیا را اندک و قلیل می‏شمرد: متاع الدینا قلیل(15) خلق پیامبر را عظیم می‏داند: انک لعلی خلق عظیم(16)
ما فراموشکاریم، اما خداوند وعده داده که آنچه بر پیامبرش نازل کرده، هرگز آن را فراموش نکند: سنقرئک فلا تنسی(17)
گاهی در یک آیه کمالات پیامبر را پی در پی رقم زده است:
شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً(18)
نزدیک‏ترین فرد هستی به ذات مقدس خداوند، پیامبر اسلام است، تنها درباره او این آیه نازل شد: ثم دنی فتدلی(19) یعنی نزدیک‏تر و نزدیک‏تر شد.
پیامبر، در گفتار معصوم است و هرگز از روی هوی و هوس، سخنی نگفته است: ما ینطق عن الهوی(20)
در نگاه، معصوم است و چشم او به انحراف نرفته است: ما زاغ البصر(21)
قلب و روح او معصوم است و هرگز به خطا نرفته است: ما کذب الفؤد ما رأی(22)
در قرآن، بارها نام پیامبر در کنار نام خداوند آمده است. به چند نمونه توجه کنید:
عزت، برای خدا و رسول است. و لله العزه و لرسوله(23)
از خدا و رسول اطاعت کنید. اطیعوا الله و اطیعوا الرسول(24)
دعوت خدا و رسول را اجابت کنید. استجیبوا لله و للرسول(25)
خدا و رسول را یاری کنید. ینضرون الله و رسوله(26)
از معصیت و اذیت خدا و رسول دوری کنید. و من یعص الله و رسوله...(27)، الذین یوذون الله و رسوله...(28)
کلمه رب به معنای پروردگار، در قرآن صدها بار آمده است و هربار به چیزی نسبت داده شده است، مانند رب الناس یعنی پروردگار مردم و رب العالمین یعنی پروردگار جهانیان ولی کلمه ربک که به پیامبر اسلام خطاب می‏کند، بیش از دویست بار آمده است. یعنی شخص پیامبر مورد عنایت ویژه خداوند است.
خداوند به پیامبرش می‏فرماید: من قلبه را از بیت المقدس به کعبه تغییر دادم تا تو راضی شوی (ویهودیان نگویند که به سوی قبله ما نماز می‏خوانی) قبله ترضاها(29)
و در آینده آن قدر به تو عطا کنم که راضی شوی. و لسوف یعطیک ربک فترضی(30)
به تو کوثر عطا کردم. انا اعطیناک الکوثر(31)
تو را از شر مردم حفظ می‏کنم. و الله یعصمک من الناس(32)
از حالات مختلف تو آگاهم. یا ایها المزمل(33)، یا ایها المدثر(34)
از تنگ دلی تو بخاطر سخنان ناروای مخالفان آگاهم. لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون(35)
اراده کرده‏ام که اهل بیت تو را از هر نوع پلیدی و آلودگی پاک نگه دارم. انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت(36)
تو را برای جهانیان مایه رحمت فرستادم. و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین(37)
هر کجا مخالفان به نحوی پیامبر را تضعیف می‏کردند، خداوند از او دفاع می‏کرد:
آنها می‏گفتند: یعلمه بشر(38) این مطالب را کسی به او می‏آمورزد، خداوند در پاسخ می‏فرمایید: علمه شدید القوی(39) وحی را خداوند قوی قدرت به او آموخت.
آنجا که می‏گفتند پیامبر شاعر است، خداوند می‏فرماید: و ما علمناه الشعر(40) به او شعر نیاموختیم.
آنجا که نسبت جنون می‏دادند، خداوند می‏فرماید: ما انت بنعمه ربک بمجنون(41) تو در سایه نعمت الهی مجنون نیستی.
آنجا که نسبت ساحر و کاهن می‏دادند، خداوند این نسبت‏ها را به شدت رد می‏کرد.
و هر کجا هر نوع تهمت و جسارتی بر پیامبر اسلام وارد می‏کردند، خداوند با قاطعیت آن را رد می‏فرمود.
بخش عمده این کتاب آماده چاپ بود که برادر عزیزم حجت الاسلام جعفری که در تفسیر نور نیز از همکاران بود، چند صحفه‏ای برایم فرستاد که به نظر آمد در مقدمه کتاب از آن بهره بگیرم.
پیامبر، قرآن مجسم بود. این کلام را شیعه و سنی از همسر پیامبر، نقل کرده‏اند: کان خلقه القرآن(42)
اکنون این حقیقت را از لابلای آیات قرآن و کلمات پیامبر به تفصیل نقل می‏کنیم:
قرآن در قیامت شفیع است: نعم الشفیع القرآن لصاحبه یوم القیامه(43)، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمود: من اولین شفیع هستم. انا اول شافع(44)
قرآن، برای تمام جهانیان هشدار است: العالمین نذیراً(45) پیامبر
نیز: نذیراً العالمین(46)
قرآن، خیر خواه است: هو الناصح(47) پیامبر نیز: فبالغ فی النصیحه(48) قرآن، موعظه است: موعظه من ربکم(49) پیامبر نیز مردم را به موعظه دعوت می‏کند. و الموعظه الحسنه(50)
قرآن، مردم رابه بهترین شیوه و استوارترین راهها دعوت می‏کند: یهدی للتی هی اقوم(51) حضرت علی (علیه السلام) نیز در مورد پیامبر می‏فرماید: از راه و رسم پیامبرتان پیروی کنید که بهترین راههای هدایت است. و اقتدوا بهدی نبیکم فانه افضل المهدی و استنوا بسنته فانه اهدی السنن(52)
نگاه به قرآن عبادت است: النظر فی المصحف عباده(53) پیامبر فرمود: نگاه به من عبادت است. النظر الی عباده(54)
قرآن، وسیله‏ای است تا مردم از ظلمات به نور هدایت شوند: کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی نور(55) پیامبر نیز مبعوث شد تا مردم را از عبادت بت‏ها به عبادت خدا و از اطاعت شیطان به اطاعت خدا رهبری کند.(56)
قرآن، کتاب پیروی است: هذا کتاب انزلناه مبارک فاتبعوه(57) دستورات پیامبر نیز باید مورد پیروی قرار گیرد. ما آتاکم الرسول فخذوه(58)
قرآن، کتاب رحمت است: نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شی‏ء و هدی و رحمه و بشری للمسلمین(59) پیامبر نیز برای هستی جز رحمت نیست. و ما ارسلناک الارحمه للعالمین(60)
تلاوت قرآن و صلوات بر پیامبر هر دو مورد سفارش است. چنانکه امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: اکثروا... تلاوه القرآن الصلاه علی النبی(61)
قرآن، نور است: و انزلنا الیکم نوراً مبیناً(62) پیامبر نیز نور است: السلام علیک یا نور الله(63)
قرآن بیان است: هذا بیان الناس(64) کلام پیامبر نیز بیان است. کلامه بیان(65)
قرآن مبارک است: کتاب انزلناه الیک مبارک(66) پیامبر نیز مبارک است: فضل علی محمد... مفتاح البرکه(67)
قرآن، پرچم نجات است: علم نجاه(68) پیامبر نیز پرچم نجات است: علما لدلاله علیک(69)
درباره قرآن، لقب کریم آمده است: انه لقرآن کریم(70) پیامبر نیز معدن کرامت است: تنشأ فی معادن الکرامه(71)
باید فرزندان خود را با قرآن گره بزنیم و آنان را با معرفت و اطاعت محمد و آل محمد آشنا کنیم. ادبوا اولادکم علی ثلاثه خصال: حب نبیکم و حب اهل بیته و قرائه القرآن(72)
قرآن سراسر یقین است: انه لحق الیقین(73) رسول خدا نیز به قدری عبادت خالصانه کرد که به درجه یقین و باور رسید: و عبدت الله مخلصاً حتی اتاک الیقین(74)
قرآن شفاعت: و شفاء لمافی الصدور(75) پیامبر نیز طبیعت است: طبیعت دوار بطبه(76)
برای قرآن صفت روشنگری آمده است: و قرآن مبین(77) برای پیامبر نیز. قل انی انا النذیر المبین(78)
قرآن مردم را به رشد فرا می‏خوانید: یهدی الی الرشد(79) پیغمبر نیز مردم را به رشد فرا می‏خواند: و هدی الی الرشد(80)
قرآن حافظ اصول کتاب‏های آسمانی است: مهیمناً علیه(81) پیامبر نیز حافظ تمام انبیای پیشین است: مهیمناً علی المرسلین(82)
قرآن امام است: علیکم بالقرآن فاتخذوه اماماً(83) پیامبر نیز امام است: و انا... امام المتقین(84)
قلبی که در آن قرآن است گرفتار عذاب الهی نمی‏شود: لا یعذب الله قلباً و عی القرآن(85) امتی نیز که در میان آنان پیامبر باشد گرفتار عذاب الهی نمی‏شوند: و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم(86)
نه در قرآن انحرافی است: لم یجعل له عوجاً(87) نه در پیامبر انحرافی است: انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم(88)
هم قرآن حرف آخر را می‏زند: انه لقول فصل(89) هم کلام پیامبر آخرین حرف است. کلامه الفصل(90)
آری پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قرآن مجسم بود و چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السلام) را در آیه مباهله جان خود دانسته است، پس آن حضرت نیز قرآن مجسم است و اگر در روایات آمده است که نماز بی ولایت علی (علیه السلام) قبول نیست، جای تعجب نیست. زیرا در آیه غدیر خم خداوند به پیامبرش خطاب کرد که رسالت بدون ابلاغ ولایت قبول نیست: یا ایها الرسول بلغ... و ان لم تفعل فما بلغت رسالته(91) ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت به تو نازل شد ابلاغ کن اگر انجام ندهی رسالت الهی را نر سانده‏ای. آری رسالت پیامبر نیز بدون ولایت مردود است.
همان گونه که قرآن به فرموده حضرت علی (علیه السلام) دریایی است که به عمق آن دسترسی نیست، پیامبر عزیز اسلام را نیز نمی‏توان به طور عمیق شناخت. نه تنها او که درباره اهل بیت او نیز می‏خوانیم که ما به کنه شما نمی‏رسیم. لا ابلغ من المدح کنهکم بنابراین هر کس درباره قرآن و پیامبر یا اهل بیتش حرفی می‏زند یا مطلبی می‏نویسد، در حقیقت مقدار علم خودش را بیان می‏کند. نظیر کسی که ظرفی در دریا فرو می‏کند و مقداری آب بر می‏دارد و می‏گوید: این دریاست! هرگز دریا در ظرف جا نمی‏گیرد. این مقالات و کتاب‏ها نیز اندازه ظرف ما می‏باشد. ولی چه کنیم که دوست داریم خود را در راه معرفت و مودت و اطاعت آنان قرار دهیم و گوشه‏هایی از سیره آن حضرت را به زبان ساده بیان کنیم. البته مراد ما از ساده گفتن، روان گفتن است نه سست گفتن: زیرا فرق است میان ساده و سست. قرآن ساده بیان شده، یسرنا القرآن(92) ولی هرگز سست نیست، بلکه بسیار محکم و استوار است.
احکمت آیاته(93)، قولا سدیداً(94).