تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

قرآن و نکوهش دنیا

اکنون، پس از آنکه روشن شد علت ذم دنیا چیست سوال دیگری طرح می‏شود که آیا قرآن، تحلیلی را که ما از علت مذمت دنیا به عمل آوردیم، تأیید می‏کند؟
در پاسخ می‏گوییم: بلی در قرآن آیات فراوانی به روشنی، حقیقت فوق را گوشزد و بیان می‏کنند که ریشه بدی دنیا در چیست. نظیر آیه:
ان الذین لایرجون لقائنا و رضوا بالحیوة الدنیا و اطمانوا بها و الذین هم عن ایاتنا غافلون اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون(305).
(کسانی که امیدی ندارند به لقاء ما، و دل بسته‏اند به زندگی دنیا، و آرامش یافته‏اند به آن و کسانی که از آیات ما بی خبرند ایشان جایگاهشان آتش است به سبب آنچه که عمل می‏کرده‏اند.)
در آیه فوق، از آنان که در دنیا زندگی می‏کنند، می‏خورند و می‏آشامند و تمنع می‏جویند مذمت نشده بلکه از آنان که به دنیا دلخوش کرده‏اند بدان آرامش یافته‏اند و در مقابل آخرتش برگزیده‏اند، به آن چسبیده‏اند، به چیز دیگری تمایل ندارند، در کنار آن کمبودی احساس نمی‏کنند، مذمت شده است و آیه‏
منکم من یرید الدنیا و منکم من یرید الاخرة(306).
(بعضی از شما دنیا را می‏جوید و بعضی از شما آخرت را می‏جوید.)
ریشه و اساس صلاح و فساد انسان در همین کلمه یرید است. و آیه تریدون عرض الدنیا و الله یرید الاخرة(307).
(شما کالای دنیا را دنبال می‏کنید و خداوند آخرت را برای شما می‏خواهد.)
منظور این است که اراده شما اصالتا به دنیا تعلق دارد و اگر نه اراده شخص اصالتا به چه چیزی تعلق گرفته است. اگر به آخرت تعلق دارد و دنیا را برای وصول به آخرت، مورد توجه قرار می‏دهد این امری است طبیعی، ارزشمند و لازم؛ ولی، اگر در اصل دنیا را می‏خواهد و به بود و نبود آخرت کاری ندارد چنین دنیایی در جای اصلی خود قرار نگرفته و از آن مذمت می‏شود؛ چرا که، اینگونه دنیا طلبی انسان ام‏الفساد است و کفر و نفاق و عصیان و فسوق و فجور و نظایر آنها همگی از این طرز تلقی دنیا ناشی می‏شود.
اکنون، که روشن شد سرچشمه مذمت دنیا کجاست و عیب آن از چه ریشه می‏گیرد پاسخ قطعی خود را به این سوال که آیا دنیا حقیقت دیگری جز هوای نفس است و نسبت به آن مانع مستقلی به حساب می‏آید و یا تعبیر دیگری است از همین هوای نفس؟
پاسخ قطعی خود را به سوال نامبرده مطرح می‏سازیم. به این طرز که دنیا و هوای نفس دو حقیقت کاملاً، مربوط به هم هستند؛ یعنی، دنیا موضوع هوای نفس است پس دو عامل مستقل به شمار نمی‏روند؛ بلکه، خواسته‏ها
و تمایلات انسان که به دنیا به عنوان یک مطلوب اصلی تعلق دارند به این لحاظ که خواهشی است در نفس انسان عنوان هوای نفس را به آن می‏دهیم؛ ولی، به موضوع و متعلق آن خواسته‏های نفسانی که منهای آخرت دنبال می‏شوند می‏گوییم: دنیا، دنیایی مذموم که انسان را از آخرت باز می‏دارد. پس هوای نفس و دنیا بهم مربوطند و دنیا موضوع و متعلق هوای نفس است.