بعد از اینکه انسان توجه پیدا کرد در عالم چنین حقایقی نیز ممکن است وجود داشته باشد؛ طبعاً، در گام نخست برای او شک و تردید پیدا میشود و از خود میپرسد آیا آنچه انبیاء میگویند حقیقت دارد یا ندارد؟ برای پاسخگویی به این پرسش بر انسان لازم است برای تحصیل علم تحقیق کند؛ ولی، در این مرحله خیلی از افراد به ظن اکتفا میکنند و زحمت حل قاطعانه مسئله را به خود نمیدهند؛ بلکه، همین که گمانشان به یک طرف چربید روی همان نقطه توقف میکنند حال آنکه توقف در این مرحله اصلاً درست نیست و نمیتواند نسبت به کشف حقیقت برای انسان آرامش بخش و اطمینان آور باشد؛ بلکه، چه بسا انسان را از حقیقت دور سازد و سبب گمراهی وی گردد. از اینجاست که قرآن با پیروی از گمان به مبارزه برخاسته وی را به طلب علم و یقین، ترغیب و تشویق میکند.
آیات بسیاری به مبارزه با ظن گرایی برخاسته و تکیه دارند بر اینکه باید اساس کار انسان علمی و یقینی باشد از آن جمله میفرماید:
و ما یتبع اکثرهم الا ظنا ان الظن لا یغنی من الحق شیئا(220).
(و پیروی نمیکنند بیشتر آنان جز از گمان در صورتی که محققاً، گمان انسان را ذرهای از حق بی نیاز نمیسازد.)
نیز در آیه دیگری میفرماید:
و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون(221).
(و اگر از بیشتر کسانی که در زمینند پیروی کنی ترا از راه خدا گمراه کنند که جز گمان را دنبال نمیکند و جز تخمین نمیزنند.)
بنابراین، پس از توجه و پیدایش شک و تردید، بر انسان لازم است با تلاش کوشش آن را به یقین تبدیل کند. و در آیه دیگر میفرماید:
و لا تقف ما لیس لک به علم(222).
(و دنبال نکن آنچه را که به آن علم نداری.)
طبیعی است که برای ورود در این مرحله و پیدایش علم و یقین، تلاش لازم است و به آسانی علم به حقایق برای انسان پیدا نمیشود. بنابراین، نسبت به توحید و نبوت و معاد که اصول ایمان هستند اگر شک دارد باید با سعی و تلاش و تحقیق، علم و یقین به آنها را برای خود فراهم آورد.
قرآن کریم راههایی برای تحصیل یقین به مردم ارائه داده و ادلهای را بر توحید و معاد و نبوت اقامه کرده است که ما در بحثهای گذشته تا حدودی آنها را بررسی کردهایم.انسان که میخواهد ایمان بیاورد نخست باید به سراف این ادله برود؛ چرا که، بدیهی است که اگر بخواهیم به حقایق فوق، ایمان بیاوریم، نخست باید علم به آنها پیدا کنیم و اگر علم حاصل نشود ایمان پدید نمیآید