ایمان نسبت به همه متعلقاتی که در گذشته برای آن بیان کردیم نظیر: خداوند، ملائکه کتب، رسل، روز جزا و غیره باید مطلق باشد. بنابراین، اگر کسی بگوید: من به نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، ایمان دارم و به نبوت سایر انبیا ایمان ندارم، یا بگوید: همه پیامبران را قبول دارم ولی فلان حکمی که یکی از پیامبران آورده قبول ندارم، برای مؤمن بودنش کافی نیست و او کافر خواهد بود. از دیدگاه قرآن، ایمان نسبت به جمیع انبیا و نسبت به جمیع ما انزل الله و همچنین نسبت به جمیع محتویات رسالت هر یک از پیامبران باید مطلق باشد و تجزیه پذیر نیست. و اگر کسی در ایمان به اینگونه موارد، تبعیض قائل شود، این ایمان برایش مفید نیست و در وصول وی به سعادت اخرویش تأثیری ندارد. خداوند در این زمینه در قرآن مجید میفرماید:
افتومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوة الدنیا و یوم القیامة یردون الی اشد العذاب و ماالله بغافل عما تعملون(199).
(آیا به بخشی از کتاب ایمان میآورید و به بخشی از آن کفر میورزید، پس پاداش کسانی از شما که این کار را انجام دهند نیست مگر خواری در زندگی دنیا و روز باز پسین به سختترین عذاب باز میگردند و خداوند از آنچه انجام دهید غافل نیست.)
نیز میفرماید:
ان الذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نومن ببعض و نکفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا اولئک هم الکافرون حقاً و اعتدنا للکافرین عذاباً مهیناً(200).
(حتماً کسانی که به خداوند و فرستادگان او کفر میورزند و میخواهند میان خداوند و فرستادگان وی جدایی افکنند و میگویند: به بعضی ایمان آوریم و به بعضی کفر ورزیم و میخواهند میان آن راهی انتخاب کنند، آنان بحق، کافران هستند و ما برای کافران عذابی خفتانگیز آماده کردهایم.)
اما اینکه اگر کسی در ایمان خود تبعیضی باشد چرا گرفتار شدیدترین عذاب خواهد شد، شاید بدین علت است کسی که هنوز نبوت و رسالت انبیا را نپذیرفته منشأ آن قصور یا تقصیر در تشخیص رسالت وی باشد؛ ولی، آن کس که رسالت یک پیامبر و صحت یک کتاب آسمانی برایش ثابت شد اگر بخشی از آن را بعد انکار کند، طبعاً عامل آن جحود و عناد خواهد بود و بدیهی است که به شدیدترین عذاب گرفتار شوند؛ چرا که، حقیقت، بطور کامل برایشان روشن شده است. بهرحال آنکه موجب سعادت میشود ایمان مطلق است که هیچ نوع تبعیضی در آن نسبت به انبیا و محتوای رسالتشان نباشد، آنچنان که خداوند میفرماید:
و المؤمنون کل امن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لا نفرق بین احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا.
(و مؤمنان همگی به خداوند و فرشتگان و کتابها و فرستادگان او ایمان آورند که میان هیچ یک از رسولان وی فرق نگذاریم و گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم).
البته، سخن فوق بدین معنی نیست که شریعت هر پیامبری را در هر زمانی بتوان اجرا کرد و هیچ یک از پیامبران، چنین ادعایی نداشتهاند؛ بلکه، منظور این است که پیامبری و رسالت او را از جانب خداوند تصدیق میکنند و به بهانه آنکه پیامبر اسلام از اعراب بوده از تصدیق رسالت وی طفره نروند. بنابراین، خداوند در میان طوائف انسان در طول تاریخ از هر طایفهای پیامبرانی را فرستاده و اگر معلوم شود کسی فرستاده خداوند است، باید مورد تصدیق و پذیرش قرار گیرد.
خداوند در این زمینه در وصف پرهیزکاران میفرماید:
والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک(201).
(و (پرهیزکاران) آن کسانند که به آنچه به سوی تو فرود آمده و آنچه که بر انبیا قبل از تو نازل شده به همه ایمان بیاورند.)
گر چه در حال حاضر نمیتوان به شریعت حضرت موسی و حضرت عیسی (علیه السلام) عمل کرد، اما ایمان به اینکه از طرف خدا هستند هم اکنون نیز لازم است.
باید به این نکته نیز توجه شود: منظور ما این نیست که تورات و انجیل تحریف شده فعلی را که خدا بداند و به آن دو ایمان داشته باشد؛ متن واقعی تورات و انجیل که خداوند بر این دو پیامبر بزرگ فرو فرستاده و اکنون برای ما مجهول است، حق بوده و باید مورد اعتقاد و ایمان مؤمنین قرار بگیرد.
بنابراین، همانطور که در بالا گفتیم، اگر کسی مسلمان باشد و به همه احکام اسلام عمل کند، اما در دلش حتی فقط به یک حکم ایمان نداشته باشد، وی در باطن خویش کافر است و مستحق شدیدترین عذاب خواهد بود و به همین دلیل ما معتقدیم کسانی که ولایت امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه را انکار کردهاند. گر چه در ظاهر هم مسلمان هستند و احکام اسلامی بر آنان جاری میشود، اگر عالما عامدا دست به این کار زده باشند، کافرند چون در واقع، حکم خدا و ما انزل الله را انکار کردهاند. پس ایمان باید نسبت به جمیع ما انزل الله، مطلق و بدون تقیید باشد.