تأثیری که نیت انسان روی کار، و کار از مسیر نیت در تکامل نفس و رسیدن انسان به سعادت ابدی دارد یک تأثیر طبیعی و تکوینی است نه قراردادی، پس نیت بیانگر یک رابطه حقیقی است و نه یک رابطه قراردادی که گفته شود: اگر چنین کردی چنان میکنم و اگر نه نمیکنم.این خود نیت است که رابطه تکوینی با آن عمل دارد و به آن حیات میدهد. عمل بدون نیت در حقیقت، یک کالبد مرده است که ارتباطی با دل و روح فاعل پیدا نمیکند و نتیجهای نمیبخشد. رابطه اعمالی که در خارج انجام میدهیم با کمال نفس به وسیله نیت و انگیزهای برقرار میشود که از سوی نفس به آن کار تعلق خواهد گرفت. بنابراین، اگر در عملی، نیت نباشد یا نیت صحیحی نباشد آن عمل، موجب کمالی برای نفس نخواهد بود. از این رو، خداوند میفرماید:
و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم و ما تنفقون الا ابتغاء وجه الله(151).
(آنچه انفاق میکنید به نفع خود شماست، اما در صورتی که جز به طلب وجه الله انفاق نکنید.)
و میفرماید:
و الذین ینفقون اموالهم رئاء الناس و لا یومنون بالله و لا بالیوم الاخر و من یکن الشیطان له قرینا فساء قرینا(152).
(و کسانی که اموالشان برای ریا کاری و خودنمایی انفاق کنند و ایمانی نه به خداوند و نه به روز قیامت نداشته باشند شیطان با آنان قرین است و کسی که شیطان قرین او باشد بد قرینی دارد.)
این آیه در حقیقت، به صورت یک قیاس است؛ ولی، به جای آنکه تطبیق کند و نتیجه را بفرماید به ذکر کبرای کلی اکتفا نموده است که
و من یکن الشیطان له قرینا فساء قرینا.
آری کسانی که به انگیزه ریا و خودنمایی کاری را انجام میدهند نه برای خداوند، قرین شیطان و به اصطلاح روز در خط شیطان هستند و میفرماید:
فات ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل ذلک خیر للذین یریدون وجه الله و اولئک هم المفلحون(153).
[حق خویشاوند و نیازمند و در راه مانده را به ایشان بده این برای کسانی که رضای خدا را میجویند بهتر است و آنان همان رستگاران هستند].
دادن زکات در صورتی ارزش دارد که برای خدا باشد و راه فلاح انسان منحصر در این است که در انفاق انگیزهاش خدا و به اصطلاح نیتش وجه الله باشد. و در آیه بعد میفرماید:
و ما اتیتم من زکاة تریدون وجه الله فاولئک هم المضعفون(154).
[و آنچه که زکات دادهاید به انگیزه اینکه رضای خدا را فراهم آورید آنان که چنین کردهاند افزون یافتگانند.]
و میفرماید:
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا(155).
[و غذا را با آنکه دوست دارند و به آن نیازمند هستند به مستمند و یتیم و اسیر دهند با این نیت که شما را فقط برای خرسند شدن خداوند اطعام میکنیم و از شما انتظار هیچ گونه پاداش و سپاسی نداریم.]
ارزش این اطعام از آن جهت است که لوجه الله انجام میگیرد نه برای گرفتن پاداش از خود طعام شدگان و اگر هم پاداش میخواهند از خدا میخواهند. و در آیات دیگری میفرماید:
و سیجنبها الاتقی الذی یوتی ماله یتزکی و ما لاحد عنده من نعمة تجزی الا ابتغاء وجه ربه الاعلی ولسوف یرضی(156).
[کسی که مالش را به عنوان زکات انفاق میکند و برای هیچ کس پیش او نعمتی نیست تا این مال را در عوض آن انفاق کرده باشد (پس انگیزهای) جز کسب رضای پروردگارش که از همه چیز بالاتر است ندارد و در آینده نزدیک راضی میشود.]
یک وقت کسی برای شما هدیهای فرستاده است و شما نیز در مقابل، هدیهای برای او میفرستید. این هم در شرایطی که نیت شما از این کار، خداوند باشد، ارزش اخلاقی دارد و مفید است؛ ولی، اگر صرفاً به خاطر این باشد که یکدفعه کار خیری برای شما کرده است و اگر شما مقابله بمثل نکنید آن را تکرار نخواهد کرد و برای اینکه خیر او ادامه یابد و استفاده بیشتری ببرید شما هم مقابله بمثل میکنید، در این صورت کار شما از ارزش اخلاقی بی بهره خواهد بود. کسانی که در این آیات توصیف شدهاند انفاق میکنند صرفاً برای خشنودی خداوند و کسی پیش آنان چیزی ندارد تا در برابر آن و به انگیزه آن انفاق کنند.
و درباره صبر میفرماید:
و الذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلوة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانیة(157).
(و کسانی که به طلب رضای پروردگارشان صبوری کرده و نماز را به پا داشته و از آنچه روزیشان کردهایم آشکار و نهان انفاق کردهاند.)
ذکر این موارد کافی است برای آنکه این حقیقت را دریابیم که در فلسفه اخلاق اسلامی اساسیترین منشأ ارزش کار نیت خواهد بود و این از مسائل مهمی است که در قرآن روی آن خیلی تأکید میشود. روایات نیز در این زمینه فراوان است از آن جمله روایتی است که شیعه و سنی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردهاند که فرمود:
انما الاعمال بالنیات و لکل امرء مانوی(158).
[محققاً (ارزش) کارها به نیتهاست و فقط برای انسان آنچه نیت کرده است میماند.]
روایات زیادی هم به این مضمون وارد شده که ارزش کار هر کس به نیت اوست. بنابراین، نتیجه میگیریم نیت ارزش بخش، نیتی است که با خدا ارتباط پیدا کند.