الفاظی را که در مسائل و موارد اخلاقی بکار میرود میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
الف - بعضی از این الفاظ به غایات و نتایج اخلاق مربوط میشوند، نظیر: مفاهیم فلاح، فوز و سعادت؛ و در مقابل آنها مفاهیم خسران، شقاوت و هلاکت. اینگونه مفاهیم، تنها میتوانند بیان کننده صفات نتیجه افعال اخلاقی باشند. و هیچ گاه خود فعل اختیاری یا صفت اخلاقی متصف به این صفات نمیشوند مگر به طور مجازی. و از آنجا که محدوده اخلاق، افعال اختیاری و یا صفات و ملکات نفسانی است نمیتوان این گروه از مفاهیم را از عناوین اخلاقی به حساب آورد.
ب - گروه دوم مفاهیمی هستند که هم صفت برای افعال اختیاری و صفات و ملکات نفسانی واقع میشوند و هم صفت برای اعیان و اشیاء خارجی قرار میگیرند که کاملاً با افعال اختیاری و اخلاقی انسان بیگانه هستند. نظیر: مفاهیم خیر و شر و مفاهیم حسن و سوء در اصطلاح قرآن یا حسن و قبح در اصطلاح علم کلام. حسن و سوء که در قرآن و نیز در محاورهها و مکالمات عرفی معمولاً، در مقابل هم بکار میروند هم به اشیاء خارجی اطلاق میشوند و هم به افعال اختیاری و اخلاقی، چنانکه احیاناً، در مورد اشخاص نیز بکار میروند؛ از این رو، اینگونه مفاهیم را نیز نمیتوان بطور مطلق از مفاهیم اخلاقی به حساب آورد و تنها هنگامی که در مورد افعال اخلاقی بکار میروند و با این قید که صفت برای فعل اختیاری یا ملکات نفسانی باشند از مفاهیم اخلاقی شمرده شده و معنای ارزشی به مفهوم اخلاقی آن مییابند.
ج - گروه سوم، مفاهیمی هستند که تنها صفت برای افعال اختیاری انسان قرار میگیرند و لاغیر. نظیر: مفاهیم بر و فجور. این گروه از مفاهیم بطور مطلق از مفاهیم اخلاقی به شمار میروند.
بنابراین، این یکی از ویژگیهای مفاهیم اخلاقی است که رابطه توصیفی مستقیمی نسبت به افعال اختیاری انسان دارند و در محدوده همین رابطه است که در زمره مفاهیم اخلاقی بشمار میروند؛ حال اگر پیوسته به شکل صفت فعل اختیاری بکار روند از مفاهیم اخلاقی مطلق به حساب آیند و اگر علاوه بر این صفت اعیان نیز باشند، تنها آنجا که صفت فعل اختیاریند اخلاقی هستند.