از نظر عمل، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام علاوه بر سفارش به فرو بردن خشم و غضب، خودشان نیز اهل کظم غیظ بودهاند.
به عنوان نمونه در احوالات حضرت زین العابدین علیهالسلام آمده است که اهل کظم غیظ بوده است و این سجیه انسانی مکرر از وی مشاهده شده است.
در این جا به ذکر دو نمونه از ایشان، یکی در محیط خانواده و آن دیگر در محیط اجتماع اکتفا میشود.
کانت جاریة لعلی بن الحسین علیهالسلام تسکب علیه الماء فسقط الابریق من یدها فشجه فرفع رأسه الیها فقالت الجاریة ان الله تعالی قول و الکاظیمن الغیظ فقال کظمت غیظی قالت و العافین عن الناس قال عفوت عنک قالت والله یحب المحسنین قال اذهبی فأنت حرة لوجه الله؛(202)
جاریة حضرت علی بن الحسین علیهالسلام روی سر حضرت آب میریخت. ناگهان ظرف آب از دستش رها شد و به سر حضرت اصابت نمود و آن را شکافت و خون افتاد. حضرت سر بلند کرد و به وی نگریست. جاریه آیهای را که در بردارنده معنای کظم غیظ(203) بود، خواند.
حضرت فرمود: غیظم را فرو نشاندم.
سپس قسمت دیگر آیه را خواند. حضرت فرمود: تو را بخشیدم.
آنگاه جمله آخر آیه را که حاوی احسان است قرائت نمود. حضرت فرمود: برو که تو را برای خداوند آزاد هستی!
و حکی عن زین العابدین علی بن الحسین علیهالسلام أنه سبه رجل فرمی علیه خمیصة کانت علیه وأمر له بألف درهم فقال بعضهم جمع فیه خمس خصال الحلم و اسقاط الأذی و تخلیص الرجل مما یبعده عن الله و حمله علی الندم و التوبة و رجوعه الی المدح بعد الذم و اشتری جمیع ذلک بیسیر من الدنیا؛(204)
مردی به امام سجاد علیهالسلام دشنام گفت، حضرت بلافاصله عبای سیاهرنگی را که بر دوشت داشت به سویش افکند و فرمود: هزار درهم نیز به وی بدهند.
کسانی که ناظر این جریان بودند گفتند: امام علیهالسلام با عمل خود پنج خصلت پسندیده را جمع نمود: اول حلم، یعنی کظم غیظ، دوم چشمپوشی از ایذاء وی، سوم دشنامگو را از عمل خود نادم نمود، چهارم به توبهاش موفق ساخت و پنجم او را به مدح وادار نمود، پس از آن که او دشنام گفته بود و امام علیهالسلام همه آنها را با قلیلی از مال دنیا خریداری نمود.(205)