تربیت
Tarbiat.Org

حکایات منبر « داستان‏های شیرین و حکایات خواندنی در محضر استاد سخن، زبان گویای اسلام مرحوم فلسفی رحمة الله علیه »
محمد رحمتی شهرضا

کظم غیظ

از نظر عمل، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام علاوه بر سفارش به فرو بردن خشم و غضب، خودشان نیز اهل کظم غیظ بوده‏اند.
به عنوان نمونه در احوالات حضرت زین العابدین علیه‏السلام آمده است که اهل کظم غیظ بوده است و این سجیه انسانی مکرر از وی مشاهده شده است.
در این جا به ذکر دو نمونه از ایشان، یکی در محیط خانواده و آن دیگر در محیط اجتماع اکتفا می‏شود.
کانت جاریة لعلی بن الحسین علیه‏السلام تسکب علیه الماء فسقط الابریق من یدها فشجه فرفع رأسه الیها فقالت الجاریة ان الله تعالی قول و الکاظیمن الغیظ فقال کظمت غیظی قالت و العافین عن الناس قال عفوت عنک قالت والله یحب المحسنین قال اذهبی فأنت حرة لوجه الله؛(202)
جاریة حضرت علی بن الحسین علیه‏السلام روی سر حضرت آب می‏ریخت. ناگهان ظرف آب از دستش رها شد و به سر حضرت اصابت نمود و آن را شکافت و خون افتاد. حضرت سر بلند کرد و به وی نگریست. جاریه آیه‏ای را که در بردارنده معنای کظم غیظ(203) بود، خواند.
حضرت فرمود: غیظم را فرو نشاندم.
سپس قسمت دیگر آیه را خواند. حضرت فرمود: تو را بخشیدم.
آنگاه جمله آخر آیه را که حاوی احسان است قرائت نمود. حضرت فرمود: برو که تو را برای خداوند آزاد هستی!
و حکی عن زین العابدین علی بن الحسین علیه‏السلام أنه سبه رجل فرمی علیه خمیصة کانت علیه وأمر له بألف درهم فقال بعضهم جمع فیه خمس خصال الحلم و اسقاط الأذی و تخلیص الرجل مما یبعده عن الله و حمله علی الندم و التوبة و رجوعه الی المدح بعد الذم و اشتری جمیع ذلک بیسیر من الدنیا؛(204)
مردی به امام سجاد علیه‏السلام دشنام گفت، حضرت بلافاصله عبای سیاه‏رنگی را که بر دوشت داشت به سویش افکند و فرمود: هزار درهم نیز به وی بدهند.
کسانی که ناظر این جریان بودند گفتند: امام علیه‏السلام با عمل خود پنج خصلت پسندیده را جمع نمود: اول حلم، یعنی کظم غیظ، دوم چشم‏پوشی از ایذاء وی، سوم دشنامگو را از عمل خود نادم نمود، چهارم به توبه‏اش موفق ساخت و پنجم او را به مدح وادار نمود، پس از آن که او دشنام گفته بود و امام علیه‏السلام همه آنها را با قلیلی از مال دنیا خریداری نمود.(205)