عن علی علیهالسلام قال: عود لسانک لین الکلام؛(93)
امام علی علیهالسلام فرموده:
زبانت را عادت ده که گفتارش همیشه نرم و ملایم باشد.
مردی به نام اسحاق کندی که در زمان خود فیلسوف عراق بود به نوشتن کتابی دست زد که حاوی تناقضهای قرآن باشد. در این کار همت گمارد و برای انجام آن تنها در منزل نشست و مشغول به نوشتن گردید.
روزی یکی از شاگردان او بر حضرت امام حسن عسگری علیهالسلام وارد شد. حضرت به وی فرمود:
آیا در بین شما یک مرد رشید نیست که استادتان را از کاری که درباره قرآن شروع کرده، باز دارد؟
عرض کرد: ما از شاگردان او هستیم، چطور ممکن است در این مورد یا دیگر موارد به او اعتراض نماییم؟
امام علیهالسلام فرمود: آیا حاضری آن را که به تو میآموزم، در محضر استادت انجام دهی؟
عرض کرد: بلی!
فرمود: نزد او برو، با وی به لطف و گرمی انس بگیر و در کاری که میخواهد انجام دهد یاریاش نما و چون با او مأنوس گشتی، بگو برای من سوال پیش آمده است، اجازه میخواهم بگویم که از مثل شما توقع این اجازه هست. سپس بگو: اگر تکلمکننده به این قرآن نزد شما بیاید و این سوال مطرح گردد، که آیا جایز است مراد گوینده قرآن از گفتههای خودش غیر آن باشد که شما گمان بردهاید و آن را برداشت نمودهاید؟
او در پاسخ خواهد گفت: این احتمال هست. آنوقت به او بگو شما از کجا مقصد متکلم قرآن را درک نمودهاید؟ شاید منظور او غیر از آن چیزی باشد که شما گمان بردهاید.
فصار الرجل الی الکندی و تلطّف الی أن ألقی علیه هذه المسألة فقال له أعد علی فأعاد علیه فتفکر فی نفسه و رأی ذلک محتملا فی اللغة و سائغا فی النظر؛(94)
آن مرد نزد فیلسوف کندی رفت و طبق دستور امام پس از تلطف و مهر، مطلب را با وی در میان گذارد، آنقدر این کلام موثر افتاد که به او گفت: دوباره بگو! دوباره گفت. فیلسوف، پس از اندیشه و تفکر ابراز داشت این که گفتی به اعتبار لغت، محتمل است و از جهت دقت نظر، جایز است.
این احتمال صحیح و اساسی طبق دستور امام عسکری علیهالسلام به نرمی و ملایمت و با حفظ شخصیت فیلسوف تحصیلکرده القا گردید، از اینرو در وی اثر مفید گذارده و او را در نوشتن کتاب، دودل و مردد ساخت. حال اگر همین مطلب با تندی و خشونت ادا میگردید، وی را در عقیده خود مقاوم مینمود و به گفتههایش پافشاری نشان میداد.(95)