محور فرمایشهای امام علیه السلام در تمام سخنانشان، تحذیر از دنیا، مال حرام و لذتهای حرام دنیاست. هر کس که بخواهد به سعادت برسد، میباید از این کلام بهرهگیرد. درد و درمان یا دشمنان امام حسین علیه السلام یکی است، و برای رسیدن به سعادت، همه باید از این درمان استفاده کنند و از عشق به دنیا و دلبستگی به لذتهای آن بپرهیزند؛ به ویژه دوستداران امام حسین علیه السلام که باید بکوشند ایمان خود را به آخرت تقویت کنند، به دنیا دل نبندند و باور کنند که زندگی واقعی در عالم آخرت صورت میگیرد و این دنیا همچون دوران جنینی است. همچنان که جنین پس از مدتی با تولد قدم به این دنیا میگذارد، انسان نیز با مرگ از این دنیا خارج میشود و قدم در عالم ابدی میگذارد؛ اما برای اینکه در عالم ابدی به سعادت جاودانی نایل شود، باید به این دنیا دل نبندد، تا به گناه کشیده نشود. ریشه همه گناهان و بدبختیها علاقه به دنیاست، و علاقه به دنیا در تمام گناهان دخالت دارد. بنابراین اگر سیدالشهدا علیه السلام را امام خود میدانیم و دوست میداریم به یاران او ملحق شویم، و نگرانیم که مبادا جزو مخالفان آن حضرت یا جزو کسانی باشیم که از امام علیه السلام کناره گرفتند، و اگر در این گفته خود صادق هستیم که یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم، ابتدا باید بکوشیم ایمان به آخرت را در خود تقویت کنیم. البته این امر نیازمند بحث و مطالعه است، تا شبهاتی که در این باره مطرح است، حل شود. مؤمنان کسانی هستند که به آخرت یقین دارند: بلاخرة هم یوقنون.(278) رسیدن به یقین، آن هم در دورانی که اکثریت اندیشمندان و فیلسوفان عالم ادعا میکنند که هیچ امر یقینی در عالم وجود ندارد، امری ساده نیست. اما قرآن میگوید باید به آخرت یقین داشته باشید. باید کوشید تا با بحث، مطالعه، تشکیل جلسات مذهبی و پاسخ به شبهات، به یقین رسید. در مرحله دوم باید خودسازی کرده و از حرام دنیا و گناه بپرهیزیم، و نیز توجه داشته باشیم که امام حسین علیه السلام فرمود: همه لذتهای دنیا و ثروتهای آن برای اولیای خدا به قدر سایهای ارزش دارد. رسیدن به چنین مقامی بسیار دشوار است، اما دستکم باید بکوشیم مرتکب حرام نشویم، کمکاری نکنیم، از بیتالمال در جهت منافع شخصی خود استفاده نکنیم و به فکر خویشاوندان و همسایگان فقیر خود باشیم.
آنچه عشق به دنیا را از دل انسان بیرون میکند، انفاق است. خدای تعالی در قرآن میفرماید: لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون؛(279) چیزهایی را که دوست دارید، انفاق کنید تا عشق آن در دل شما نماند. اگر عشق به مال، مقام، حیثیت اجتماعی و اموری از این قبیل در دل کسی رسوخ کرد، به طور قطع او در ورطه خطر خواهد افکند و روزی که وی میباید بین لذت دنیا و انجام وظایف الاهی نظیر جهاد کردن، زندان رفتن یا کشته شدن یکی را برگزیند، این عشق مانع انجام وظیفه خواهد شد و فرد رفتار دنیاپرستانه خود را به صورتهای مختلف توجیه میکند.(280)