تربیت
Tarbiat.Org

آذرخش کربلا
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

تشابه جامعه ما با زمان امام حسین علیه السلام‏

امروزه، جامعه ایران بسیار شبیه جامعه صدر اسلام و عصر امام حسین علیه السلام است، و اگر کسی بخواهد جامعه اسلامی را از مسیر خود منحرف سازد؛ باید از ابزارهای سه‏گانه، تطمیع، تهدید و تبلیغ بهره گیرد. منافقان پرشماری برای نابودی انقلاب اسلامی، در درون کشور به همان اعمال و شگردهایی دست می‏یازند که منافقان صدر اسلام درباره حسین علیه السلام به کار بردند. البته امروزه علاوه بر خیانت منافقان، کمکهای خارجی نیز افزوده شده است، هرچند نقش مستقیم را عوامل داخلی ایفا می‏کنند. قدرتی مثل امریکا به طور مستقیم دخالت نمی‏کند، ولی عوامل داخلی را شناسایی کرده، آنان را به کمک دستگاههای تبلیغاتی، کمکهای مالی و ابزارهای دیگری چون ایجاد فتنه، آشوب و ترور تقویت می‏کند.
از همان راهی که دشمنان اسلام توانستند اسلام را مسخ و منحرف کنند، و در نهایت، توانستند امام حسین علیه السلام را بکشند، امروز نیز دشمنان اسلام می‏خواهند این نهضت را از مسیر خود منحرف سازند.
امروزه وسایل ارتباط جمعی، از جمله مطبوعات، از مهم‏ترین ابزارهای تبلیغاتی‏اند که در آنها واقعیت را واژگون نشان می‏دهند و از تهمت و افترا فروگذار نمی‏کنند؛ به ویژه هجمه‏هایی که با هدایت و حمایت دشمنان اسلام علیه مقدسات دینی صورت می‏گیرد و ضروریات اسلام را به چالش می‏کشد. با توجه به گسترش اسلام، این نوع دشمنیها پیچیده‏تر شده است. از این روی، کسانی که خدمت می‏کنند، اجرشان بیشتر است، چنان که کسانی نیز که خیانت می‏کنند، گناهشان بزرگ‏تر است؛ زیرا محدوده خدمت و خیانت گسترده‏تر شده است. زمانی که معاویه بر دستگاه خلافت تسلط یافت، بر عده‏ای از مردم حکم می‏راند که شتر نر و ماده را از هم تشخیص نمی‏دادند.(150) او نماز جمعه را روز چهارشنبه خواند، و کسی اعتراض نکرد.(151) ولید بن عقبه، یکی از امیران بزرگ بنی‏امیه در کوفه، در حال مستی نماز صبح را چهار رکعت خواند. بعد از اینکه به او گفتند نماز صبح دو رکعت است، گفت: امروز حال خوشی داشتم؛ اگر می‏خواهید بیشتر برایتان بخوانم.(152) اگرچه امروزه فریب دادن جوانانی که در انقلاب رشد کرده‏اند، به آسانی ممکن نیست، ولی شگردها و حیله‏های دشمنان نیز پیچیده‏تر شده است.
یکی دیگر از جنبه‏های قابل مقایسه جامعه امروز با روزگار امام حسین علیه السلام، انحطاط گروهی از مردم به پست‏ترین مراتب، و در مقابل، ارتقای جمعی به بالاترین مدارج انسانیت است. در واقعه عاشورا کسانی در رذالت به جایی رسیدند که نظیر آنان در عصر جاهلیت پیش از اسلام نیز یافت نمی‏شد. در میان عرب پیش از اسلام، کسی که به بی‏رحمی و قساوت قلب حرمله یافت نمی‏شود که گلوی نازک طفل شش ماهه‏ای را که در حال جان دادن است و آخرین لحظات عمرش را می‏گذراند، با تیر سه شعبه زهرآلود بشکافد.
قول قرآن به این مطلب اشاره کرده، می‏فرماید:
و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین إلا خسارا؛(153) آنچه از [آیات ]قرآن نازل می‏کنیم برای مؤمنان شفا و رحمت است، ولی برای ظالمان جز زیان و خسران نمی‏افزاید.
قرآن همان‏گونه که مؤمنان را هدایت می‏کند، بر فساد، انحراف و کفر ظالمان نیز می‏افزاید. مثال قرآن در عالم طبیعت، آب باران است. هرگاه باران در جایی که گل می‏روید، ببارد، گلهای با طراوت و خوشبو بیشتر می‏شوند؛ اما در محلی که گیاهان سمی می‏رویند، بارش باران باعث می‏شود بیشتر سمی شوند. در جامعه آن روزگار نیز در سایه ظهور اسلام، افراد عالی مقامی چون سلمان، ابوذر، عمار، میثم تمار و سعید بن جبیر و... رشد کردند؛ همچنین کسانی که شب عاشورا خطاب به امام حسین علیه السلام گفتند اگر هفتاد بار کشته شویم، باز آرزو داریم در رکاب تو به شهادت برسیم.(154) اما از سوی دیگر، آن قساوتها و بی‏رحمیها نیز رشد کرد؛ به گونه‏ای که کسانی پیدا شدند که هدایت الاهی را زیر پای گذاشتند و از رحمت خدا روی گرداندند و در نهایت، بر شقاوت و قساوتشان افزوده شد.
انقلاب اسلامی ایران نیز انسانهایی را پرورش داد که در تاریخ اسلام کم‏نظیرند. داستان حنظله غسیل الملائکه در عصر پیامبر صلی الله علیه و اله، پیوسته باعث اعجاب و شگفتی جوانان قبل از انقلاب می‏شد. او از اصحاب جوان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله بود که روز پیش از جنگ احد عروسی کرد، و با اجازه پیامبر شبی را کنار همسرش گذراند و صبح روز بعد، در جنگ احد شرکت کرد. او قبل از آنکه برای غسل جنابت فرصتی یابد، در جنگ به شهادت رسید. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله درباره او فرمود: ملائکه را می‏بینم که از آسمان آب آورده‏اند و حنظله را غسل می‏دهند به همین مناسبت، وی حنظله غسیل الملائکه - یعنی کسی که ملائکه او را غسل داده‏اند - نامیده شد.(155) در جریان انقلاب اسلامی ایران و طی دفاع مقدس، مردم ایران جوانان بسیاری مانند حنظله را مشاهده کردند، و رزمندگانی که آرزو می‏کردند، جنازه آنان پیدا نشود.(156)
از سوی دیگر، در جریان انقلاب منافقان ملحدی تربیت شدند که در شیطنت و نفاق نظیر آنان کمتر پیدا می‏شود. این افراد در جامعه از موقعیت و احترام برخوردارند؛ زیرا آنان دستگاههای تبلیغاتی قوی‏ای در اختیار دارند که به مدد آن مطامع خویش را پی می‏جویند؛ برای مثال، ایشان غیرت را به نام خشونت محکوم، و تساهل و تسامح را ترویج می‏کنند. بدین ترتیب، غیرت را از مردم می‏گیرند تا کسی در مقابل هجمه‏های ناجوانمردانه به اساس اسلام اعتراض نکند؛ و اگر کسی اعتراض کرد، او را خشونت‏طلب می‏خوانند و شخصیتش را به چالش می‏کشند. این تأثیر عامل اول، یعنی تبلیغات است که همچون عصر معاویه به طور کامل از آن استفاده می‏کنند؛ همچنین از عامل دوم یعنی تطمیع با پول و پست و مقام برای تأمین اهداف حزبی بهره می‏برند، و پس از آن نیز نوبت به تهدید مخالفان با شیوه‏هایی گوناگون می‏رسد.