تربیت
Tarbiat.Org

مقامات العلیه (مختصر معراج السعاده نوشته ملا احمد نراقی)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

18- دروغ گفتن‏

صفت هیجدهم، دروغ گفتن است، و آن از جمله گناهان کبیره بلکه قبیح‏ترین گناهان است، و صفتی است که آدمی را خوار و بی‏اعتبار می‏کند، و سرمایه انفعال و خجالت و سیاهروئی دنیا و آخرت است، و آیات و اخبار در مذمت و خباثت این صفت بسیار است، و در حدیث نبوی صلی الله علیه و آله و سلم است که هر گاه مؤمنی بدون عذر شرعی دروغی بگوید، هفتاد هزار فرشته بر او لعنت میکنند و از دل او گندی بلند می‏شود تا بعرش میرسد و حقتعالی بسبب آن دروغ گناه هفتاد زنا بر او می‏نویسد که آسانترین آنها زنائیست که با مادر خود کرده، و از اخبار دیگر مستفاد می‏شود که مؤمن دروغگو نمی‏باشد، و بنده مزه ایمان را نمی‏یابد تا دروغ را ترک کند، و دروغ روزی را کم می‏کند، و دروغ بدتر از شراب است و حال آنکه کلید قفلهای معاصی شرابست، و از حضرت عسکری (علیه السلام) مروی است که جمیع اعمال خبیثه در خانه‏ایست و کلید آن خانه دروغست و بدانکه بدترین انواع دروغ دروغ بر خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم است، و کافیست در مذمت آن که مبطل روزه است، و بالجمله اخبار در حرمت و خباثت دروغ بسیار است، ولکن در چند مقام تجویز شده، در مقام دفع مفسده و مقام اصلاح و مقام جهاد و حرب و در مقامیکه زن چیزی از شوهر بخواهد که شوهر قادر بر آن نباشد، یا قادر باشد لکن بر او واجب نباشد، پس دروغ وعده دهد که می‏گیرم. یا آنکه به هر یک از زنهای متعدده خود بگوید که من تو را بیشتر دوست می‏دارم و حال آنکه واقعاً چنین نباشد، و همچنین در ترغیب و تهدید طفل بجهت مصالح آن، ولکن خوب است که در این مقامات توریه(170) شود.
(توریه: یعنی گفتن سخنی که دو معنا داشته باشد. یک معنا از آن راست باشد که تو قصد آن کنی و معنی دیگرش واقع نباشد که شنونده از آن بفهمد، یا آنکه خبر را تبدیل به انشا کنی؛ مثلا ظالمی از مکان کسی از تو سوال کند بگو: خدا بهتر می‏داند کجاست. یا بگو: سراغ او را در مسجد کن، اگر دانی که در مسجد نیست. یا آنکه در خانه‏ای بیایند به سراغ کسی و آن کس در خانه است و می‏خواهی بگویی نیست، انگشت خود را بگذار در موضعی از زمین یا سوراخ دیواری و بگو اینجا نیست؛ یعنی در این موضع انگشت من نیست. یا اگر از گناهی که کرده‏ای از تو استفسار کنند بگو: خدا نخواسته باشد. یا بگو: استغفرالله، یا، پناه به خدا می‏برم اگر چنین کاری کرده باشم. یا اگر سخنی در حق کسی گفته باشی و خواهی به انکار دفع ملال و مفسده او را بکنی بگو: احترام شما از آن بیشتر است که چنین سخنی در حق شما توان گفت، و امثال اینها که غالب آن انشاست و خبر نیست.)(171)
و مخفی نماند که دروغهای بسیار میباشد که غالب مردم به آن مبتلا میباشند و آنرا سهل میدانند و از مفاسد آن غفلت دارند، از جمله گفتن اشتها ندارم است بدون غرض شرعی در وقتیکه او را بطعامی تکلیف کنند و حال آنکه گرسنه و در کمال اشتها است، و همچنین گواه گرفتن خدا را بر امر خلاف واقعی همچنین قسم دروغ و شهادت دروغ و همچنین دروغ گفتن با خداست. مانند تکلم کردن به بعضی فقرات نماز و ادعیه و مناجات چون گفتن وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض و گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین و نحو اینها، در وقتیکه دل از این مطالب بی‏خبر و در کوچه و بازار و دکان به صد هزار فکر بی‏اثر مشغول باشد.
لک الف معبود مطاع امره - دون الاله و تدعی التوحیداً(172)

خدا زان خرقه بیزار است صد بار - که صد بت باشدش در آستینی‏
و بدانکه: امثال این دروغها بسیار است بخصوص در دعاها، و اکثر مردم به آن مبتلا میباشند آیا ندیده‏ای در سحرهای ماه مبارک رمضان بعضی‏ها را که دعای ابی‏حمزه می‏خواندند در حالی که مشغول بشرب دخان و قهوه و صحبت با رفقا و خنده بودند، و بکمال سرعت آن دعای شریف را که از جمله فقرات آن تکرار ابکی: ابکی:(173) است می‏خواندند! پس ای عزیز من! بپرهیز از دروغ گفتن. و در وقت نماز و دعا و مناجات با قاضی الحاجات توجهی پیدا کن و ببین با که تکلم میکنی و راز دل با که میگوئی، اگر با یکنفر مخلوق تکلم کنی چگونه خود را متوجه به او میکنی، پس معامله تو با خدا العیاذ بالله به قدر یک مخلوق ذلیلی هم نیست؟ زهی جهل و نادانی.
سید اجل علی بن طاووس (ره) در کتاب اقبال، در عمل ماه مبارک رمضان فرموده: که مبادا بخوانی این فقره از دعای این ماه را که متضمن است طلب حج و عمره را در حالی که مایل نمی‏باشی برفتن مکه، چه گفتن این کلمات با این حال دروغ و شبیه است به سخریه و استهزا!
ایاک من قول به تفند - فانت عبد لهواک تعبد
تلهج فی ایاک نستعین - و انت غیر الله تستعین(174)
و یناسب فی المقام قول من قال:
تا ز هر بد زبانت کوته نیست - یک اعوذت اعوذ بالله نیست‏
بلکه آن نزد صاحب عرفان - نیست الا اعوذ بالشیطان‏
گاه گوئی اعوذ و گه لا حول - لیک فعلت بود مکذب قول‏
سوی خویشت دو اسبه می‏راند - بر زبانت اعوذ می‏خواند
طرفه حالی که دزد بیگانه - شده همراه صاحب خانه‏
می‏کند همچو او فغان و نفیر - در به در، کو به کو، که دزد بگیر
چون حرمت کذب را دانستی، پس باید از آن اجتناب نمائی، و خود را نگاهداری کنی، و طریقه خلاصی از کذب آن است که پیوسته در آیات و اخباری که در مذمت اوست تأمل کنی، و هم بدانی که دروغ گفتن باعث هلاک ابدی و مایه سقوط عزت و موجب رسوائی و خواری است و بس است در اسباب رسوائی دروغگو آنچه در حدیث رسیده که: حق تعالی فراموشی را به او گماشته است. و این مطلب به تجربه هم ثابت شده به حدی که در امثال عجم مشهور است که دروغگو حافظه ندارد و نیز بدانی که دروغ باعث سلب اعتماد و موجب بی‏اعتباری است، چه دروغ گفتن به ضربت شمشیر می‏ماند اگر جراحت ملتئم شود نشانش همچنان بماند چون برادران یوسف پیغمبر (علیه السلام) که به وصمه(175) دروغ موصوم(176) شدند، به راست گفتن ایشان اعتماد نماند قال الله تعالی: بل سولت لکم انفسکم امراً فصبر جمیل(177) پس اگر دشمن خود نباشی در هر سخنی که می‏خواهی بگوئی ابتداء در آن تأمل میکنی که تا دروغی در آن نباشد، و از همنشینی فساق و دروغگویان اجتناب کنی تا راستگوئی ملکه تو گردد.
صدق
و ضد دروغ صدق است که اشرف صفات و رئیس اخلاق ملکیه است، و حقتعالی فرموده اتقوالله و کونوا مع الصادقین و مروی است مرد بواسطه راستگوئی بمرتبه صدیقان میرسد، و آیات و اخبار در فضیلت صدق بسیار است، و بس است او را از فضیلت که ضدیت با کذب دارد.
فایده:
از بیانات سابقه که در ذکر تعداد اوصاف و اخلاق شد ظاهر شد که بسیاری از آفات از غیبت و بهتان و دروغ و شماتت و سخریه و جدال و مراء و مزاح و تکلم به فضول و فحش و غیرها از مفاسد زبان است، و ضرر این عضو به انسان زیاده از سایر اعضاء است، و آن بهترین آلات است از برای شیطان بجهت گمراه نمودن بنی نوع انسان، چه این عضویست فسیح المیدان وسیع الجولان، پس هر که آنرا مطلق العنان ساخت، شیطان او را بوادی هلاکت انداخت، و از اینجهت است که در حدیث رسول صلی الله علیه و آله و سلم است که بیشتر چیزیکه مردمان را داخل جهنم می‏کند زبان است و فرج، و نیز از آنجناب مروی است که هر که محفوظ ماند از شر شکم و فرج و زبان خودش از همه شرور محفوظ است و از حضرت صادق (علیه السلام) منقولست که: هیچ روزی نیست مگر اینکه هر عضوی از اعضاء بزبان خطاب میکنند و میگویند ترا قسم میدهیم که ما را بعذاب نیندازی، و در روایت دیگر است که میگویند بزبان که در حق ما از خدا بترس چه اگر تو راست باشی، ما همه راستیم، و اگر تو کج شوی ما همه کج میشویم، آری اکثر محنت‏های دنیویه و مفاسد دینیه منشاء آن زبان است.
زبان بسیار سر بر باد داده است - زبان ما را عدوی خانه‏زاد است‏
و ضد همه آفات زبان خاموشی است، که صاحب آن در نظر همه کس عزیز و محترم است، و خاموشی زینت عالم و پرده جاهل است. سعدی:
چو در بسته باشد چه داند کسی - که جوهر فروش است یا پیله‏ور
و سکوت دری است از درهای حکمت و باعث جمعیت خاطر و موجب دوام وقار و هیبت و فراغت از برای ذکر و سلامتی دنیا و آخرت است، و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود، من صمت نجی هر که خاموش نشست نجات یافت، و نیز فرموده: هر که ایمان بخدا و رسول او دارد باید هر سخنی که میگوید خیر باشد یا خاموش نشیند، و از حضرت عیسی (علیه السلام) مروی است که: عبادت ده جزء است نه جزء آن خاموشی است و یکی در فرار از مردم، و جناب لقمان پسر خود را فرمود: ای فرزند اگر چنان پنداری که سخن تو نقره است، بدان که سکوت تو طلا است، و حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) فرمود: جز این نیست شیعیان و دوستان ما زبانهای ایشان لال است، و نقل شده که بعضی از صحابه بودند که سنگریزه در دهان خود مینهادند تا بی‏اختیار سخن نگویند، پس از آنچه مذکور شد معلوم شد که خاموشی با وجود سهولت و آسانی نافع‏ترین چیزهاست از برای انسان، پس هان ای عزیز برادر، تا توانی خاموشی عادت کن و از فوائد آن غفلت منما.
صمت عادت کن که از یک گفتنت - می‏شود زنار این تحت الحنک‏
و بدانکه: نادان را به از خاموشی نیست و اگر این مصلحت بدانستی نادان نبودی.
چون نداری کمال و فضل آن به - که زبان در دهان نگه داری‏
آدمی را زبان فضیحت کرد - جوز بیمغز را سبکباری‏
نظامی:
لاف از سخن چو دُر توان زد - آن خشت بود که پر توان زد