تربیت
Tarbiat.Org

مقامات العلیه (مختصر معراج السعاده نوشته ملا احمد نراقی)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

شره‏

فصل اول، در بیان شره که طرف افراط قوه شهویه است و آن عبارتست از متابعت کردن شکم و فرج و حرص بر اکل و جماع، و شکی نیست که این صفت اعظم مهلکات است، و از این جهت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‏اند هر که از شکم و زبان و فرج خود محفوظ بماند محفوظ است، و نیز فرموده‏اند که بیشتر چیزی که امت من بواسطه آن داخل جهنم خواهند شد شکم و فرج است، و جناب صادق (علیه السلام) فرمود: که هرگاه شکم سیر شد طغیان می‏کند. و بالجمله متابعت شکم و فرج هر دو موجب آفات کثیره است. اما متابعت شکم پس شکی در این نیست که بیشتر امراض از شکم پرستی حاصل می‏شود.
ز کم خوردن کسی را تب نگیرد - ز پر خوردن بروزی صد بمیرد
و چه بسیار شود که بواسطه یک لقمه انسان باز ماند از غذاهای بسیار، و نیز ظاهر است که بر شکم‏پرستی مترتب می‏گردد و مفاسد بسیاری چون ذلت و مهانت و حمق و بلادت، بلکه غالب صدمات وارده منشأ آن شکم است. اگر جور شکم نبودی هیچ مرغی در دام نیفتادی؛ بلکه صیاد دام ننهادی.
مرو در پی هر چه دل خواهدت - که تمکین تن نور دل کاهدت‏
کند مرد را نفس اماره خوار - اگر هوشمندی عزیزش مدار
وگر هر چه باشد مرادش خوری - ز دوران بسی نامرادی بری‏
تنور شکم دم به دم تافتن - مصیبت بود روز نایافتن‏
کشد مرد پر خواره بار شکم - وگر بر نیاید کشد بار غم‏
شکم بند دست است و زنجیر پای - شکم بنده کمتر پرستد خدای‏
و همچنان که از برای پرخوری آفات بسیار است از برای گرسنگی نیز ثمرات بیشمار است دل را نورانی و روشن و ذهن را تند می‏کند و آدمی بسبب آن بلذت مناجات با قاضی الحاجات می‏رسد، و از ذکر و عبادت مبتهج می‏شود، و رحم بر ارباب فقر و فاقه می‏کند و گرسنگی روز قیامت را یاد می‏آورد و شکسته نفسی در او ظاهر می‏شود، و طاعت و عبادت بر او سهل می‏شود و آدمی را خفیف المؤنه و سبکبار می‏گرداند، و بدن را صحیح و امراض را دفع می‏نماید، و کم امریست فایده آن با فایده گرسنگی مقابلی کند، پس بر شکمپرستان لازم است که در صدد علاج خود برآیند و آفات شکم و فوائد گرسنگی و آیات و اخبار متعلقه به این مقام را ملاحظه نمایند، و طریقه انبیاء و ائمه و اکابر علماء و عرفا را متابعت کنند و ببینند که هر کس به جائی رسید بی‏زحمت گرسنگی نبود.
اندرون از طعام خالی دار - تا در او نور معرفت بینی‏
تهی از حکمتی به علت آن - که پری از طعام تا بینی‏
و نیز تأمل کنند که آیا شرکت و مشابهت با ملائکه افضل است یا مشارکت با بهائم! شعر:
چو انسان نداند به جز خورد و خواب - کدامش فضیلت بود بر دواب(109)

فرشته خوی شود آدمی ز کم خوردن - و گر خورد چو بهائم بیوفتد چو جماد
و اما پیروی شهوت فرج و حرص بر جماع، پس شکی نیست که صاحب آن از سلوک طریق آخرت مهجور، بلکه بسا باشد که قوه شهویه غلبه نماید و قوت دین را مضمحل و خوف خدا را زایل نموده و آدمی را به ارتکاب فواحش بدارد، و اگر کسی را قوه واهمه غالب باشد این شهوت او را به عشق بهیمی منجر می‏سازد و آن ناخوشی است که عارض دلهای بیکار که از محبت خدا خالی و از همت عالی بری باشند می‏شود، و بر کسی که دشمن خود نباشد لازمست که خود را از مبادی شهوت که فکر و نظر کردن و خلوت نمودن و سخن گفتن باشد محافظت نماید.
بس فتنه که بر سر دل آرد - آن کس که نظر نگه ندارد
زیرا که بعد از هیجان قوه شهویه نگاهداشتن آن صعوبتی دارد و لهذا وارد شده که: چون ذَکَر مرد برخاست دو ثلث عقل او می‏رود(110) و بی‏عقل طایفه‏ای هستند که با وجود اینکه شهوت ایشان قوی است باز در صدد غذاها و معاجین مبهیه(111) هستند تا جماع بیشتر کنند و چگونه عاقل چنین کند و حال آنکه به تجربه رسیده است که مفرط در این امر البته لاغر و نحیف و در اکثر اوقات مریض و ضعیف و عمر او کوتاه می‏باشد، و بسا باشد دماغ او مختل و عقل او فاسد گردد، و مبادا که مغرور گردی باینکه عقل کل یعنی سید رسل (صلی الله علیه و آله و سلم) زن بسیار خواست و خود را به آن جناب قیاس کنی.
کار پاکان را قیاس از خود مگیر.
او نمی‏ماند به ما گر چه ز ماست - ما همه مسّیم و احمد کیمیاست‏
اگر تمام دنیا از آن او بودی لحظه‏ای دل او را مشغول نساختی و ساعتی به فکر آن نپرداختی.
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق - غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده‏
چندان جنبه تجرد بر آن وجود مبارک غالب بود که اگر خار و خس مادیات بدامن او نیاویختی یکباره از عام مادیات گریختی، به این جهت آنجناب زنان متعدده خواست و نفس مقدس خود را بایشان مشغول ساخت که فی الجمله التفاتی از برای او بدنیا باشد و کثرت استغراق لجه شوق الهی منجر بمفارقت روح مقدسش نگردد،(112) و به این جهت بود که هر گاه غشیه استغراق او را فرو گرفتی بعایشه گفتی کلمینی یا حمیرا عایشه به سخن گفتن مرا مشغول ساز.