تربیت
Tarbiat.Org

قرآن در آیینه نهج ‏البلاغه
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

تحریف کنندگان معارف دین از دیدگاه علی علیه‏السلام

امام علی علیه‏السلام کسانی را که در صدد تحریف حقایق دین و افساد فرهنگ دینی مردم هستند، جاهلان عالم‏نما می‏خواند. حضرت می‏فرمایند: و آخر قد تسمی عالما لیس به؛(81) در مقابل پیروان راستین قرآن، گروه دیگری هستند که گاه در میان جامعه عالم و دانشمند تلقی می‏شوند، در حالی که از علم بهره‏ای ندارند. اینان با سوء استفاده از عناوین عاریتی و بدون واقعیت، مردم را گمراه می‏کنند. ممکن است این سوال برای خوانندگان مطرح شود که پس آنچه اینان با نام مطالب علمی و دینی بیان می‏کنند، چیست؟ آنان که خود، سخنان خویش را فهم و برداشت از دین و قرآن بیان می‏کنند. حضرت علی علیه‏السلام در جواب می‏فرمایند: فاقتبس جهائل من جهال؛(82) اینان آنچه را با نام مطالب علمی و برداشت‏های خود از دین بیان می‏کنند و به بهانه قرائت‏های مختلف از دین در صدد تحمیل عقاید باطل به دین برمی‏آیند جهالت‏هایی است که از انسان‏های جاهل و نادان دیگری گرفته‏اند و به اسم معارف دینی و مطالب علمی بیان می‏کنند. شاید شما تعجب کنید که چگونه ممکن است کسانی جهل و نادانی را از دیگری اقتباس کنند! اقتباس جهل و نادانی از دیگری یعنی چه؟! برای آن که به اعجاز کلام حضرت واقف شویم و بر مسوولیت خود نسبت به روشنگری در مقابل منحرفان از حق بیش از پیش واقف گردیم، به نمونه‏ای از اقتباس جاهل‏های عالم‏نما از جهالت‏ها و نادانی‏های دیگران، که امروزه با نام ره آوردهای علمی بیان می‏شود، اشاره می‏کنیم.
امروزه در غرب این تفکر فلسفی رواج دارد که حصول علم برای انسان غیر ممکن است و بشر باید در همه چیز شک داشته باشد و هرگز به مطلبی یقین پیدا نکند. طرفداران این تفکر معتقدند اگر کسی بگوید من به مطلبی یقین دارم نشانه نفهمی و حماقت اوست، زیرا علم به چیزی ممکن نیست. آنان با افتخار به این شک و جهل خویش می‏گویند علامت علم و دانش و خردمندی این است که انسان به هیچ مطلبی اعم از دینی و غیر دینی علم و یقین پیدا نکند. چنین سخنان سخیفی از حدود یکصد سال پیش در میان اروپاییان مطرح شده و قبل از آن نیز مبنای فکری شکاکان بوده است. امروزه در جامعه ما نیز کسانی با مبنا قرار دادن سخنان جاهلانه آنها در صددند تا با تشکیک در معتقدات دینی مردم، به بهانه این که ما در هیچ زمینه‏ای نمی‏توانیم معرفت یقینی پیدا کنیم، آنها را در اعتقادات دینی خود سست کنند و به مقاصد و هواهای نفسانی خود جامه عمل بپوشانند. جالب آن که آنها این سخنان را به اسم مطالب علمی بیان می‏کنند و انتظار دارند مردم فهیم و نکته سنج ما آنها را بپذیرند.
حضرت علی علیه‏السلام به وجود چنین انسان‏های شیطان صفت در طول تاریخ اشاره می‏کنند و می‏فرمایند: فاقتبس جهائل من جهال و اضالیل من ضلال(83) آنان از یک دسته گمراه و نادان مطالب جهالت‏آمیزی اقتباس می‏کنند و آنها را به اسم سخنان علمی بیان می‏کنند. سخن علمی آنها این است که در همه چیز باید شک کرد و بشر نباید به چیزی علم و یقین پیدا کند! در امور دینی هر کس هر چه می‏فهمد، همان حق است! زیرا اصلاً حق و باطل وجود ندارد! هیچ ملاکی برای حق و باطل، جز فهم شخصی هر کس وجود ندارد!
و نصب للناس اشراکا من حبائل غرور و قول زور؛(84) این دسته گمراه و نادان و این جاهلان عالم‏نما دام‏هایی از ریسمان‏های فریب و گفتار دروغ برای مردم گسترانیده‏اند و آنها را با گفتار و اعمال نادرست خود فریب می‏دهند.
قد حمل الکتاب علی آرائه اینان قرآن کریم را به رای خویش تفسیر و آیات آن را بر اندیشه‏های خود حمل می‏کنند و حق را بر طبق خواهش‏ها و امیال نفسانی خود قرار می‏دهند.
آن گاه حضرت شیوه‏های تبلیغاتی این افراد را مورد توجه قرار می‏دهند و می‏فرمایند آنها برای جلب توجه مردم و جذب دیگران، مردم را از گناهان کبیره و پیامدهای سوء اعمال و رفتارشان ایمن می‏گردانند و هیبت و عظمت گناهان کبیره را در نظر مردم می‏شکنند و مردم را به انجام آنها تشویق می‏کنند و ارتکاب جرایم و معاصی را در نظر مردم بی‏اهمیت و آسان جلوه می‏دهند. اینان در واقع با این حرمت‏شکنی‏ها غیرت دینی و خداترسی را در مردم تضعیف می‏کنند. حضرت می‏فرمایند این افراد در بحث و گفتگو چنین اظهار می‏کنند که ما از ارتکاب شبهات بر حذر هستیم و از گفتن سخنان و احکام مشکوک و مشتبه خودداری می‏کنیم؛ در حالی که چون از احکام و موازین شرع و دین بی‏اطلاعند، در گرداب شبهات گرفتارند. در مقام سخن، چنین اظهار می‏کنند که ما از بدعت‏ها و احکام خلاف دین کناره می‏گیریم، و حال آن که در میان بدعت‏ها آرمیده‏اند و هر سخنی که در باب دین مبتنی بر رای خویش می‏گویند، بدعت است. چنین انسان‏هایی هر چند به صورت انسانند لکن قلب و روح آنها قلب و روح حیوان است؛ چرا که باب هدایت را نمی‏شناسند تا هدایت شوند و باب گمراهی و ضلالت را نیز نمی‏شناسند تا از آن بپرهیزند. این افراد مرده‏هایی در میان زنده‏ها هستند.
آن گاه حضرت مردم را مورد خطاب قرار می‏دهند و می‏فرمایند بعد از روشن شدن حق و باطل و شناختن طرفداران هر یک، و در حالی که پرچم‏های حق برپاست و نشانه‏های آن آشکار و هویداست به کجا می‏روید؟! چرا در حالی که صراط مستقیم هدایت و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله در میان شماست و می‏توانید از انوار هدایت ائمه علیهم‏السلام بهره‏مند شوید، خود را از علوم اهل بیت محروم کرده و حیران و سرگردانید؟
قرآن کریم با بیانی بسیار شدیدتر از بیان حضرت علی علیه‏السلام از این جاهلان عالم‏نما نام می‏برد و مردم را از فریب کاری آنها برحذر می‏دارد و می‏فرماید: و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا و لو شاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون؛(85) و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‏های انس و جن برگماشتیم. بعضی از آنها به بعضی، برای فریب (یکدیگر)، سخنان آراسته القا می‏کنند؛ و اگر پروردگار تو می‏خواست چنین نمی‏کردند. پس آنان را با آنچه به دروغ می‏سازند واگذار.
دشمنان پیامبران و مخالفان هدایت الهی هر چند در ظاهر و به صورت، انسانند، لکن از آن جا که تمام فعالیت‏های آنها نتیجه‏ای جز گمراه کردن دیگران و محصولی جز القای شبهات و در نتیجه تضعیف اعتقادات دینی مردم و مقابله با هدایت الهی ندارد قرآن آنها را شیاطین انس معرفی می‏کند و مردم را از پیروی آنها برحذر می‏دارد.